وزیران خارجه و دفاع روسیه و فرانسه در نشست شورای همکاری امنیتی روسیه و فرانسه در پاریس از اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل خواستهاند که در طرح انتظارات جامعه بینالمللی از طالبان "متحد بمانند".
در بیانیه وزارت خارجه فرانسه آمده است که دو کشور "در مواجهه با چالشهای صلح و امنیت بینالمللی ناشی از بحران افغانستان، از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستند تا همچنان متحدانه از طالبان بخواهند که به شیوهای ملموس، پایدار و قابل راستیآزمایی عمل کند، و اراده خود برای عمل را مطابق با انتظارات جامعه بین المللی نشان بدهد."
تاکید روسیه و فرانسه بر لزوم پایداری قدرت های عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بر مطالبات جهان از دولت طالبان در حالی صورت میگیرد که طالبان صریحا به درخواستهای مکرر جامعه بین المللی از جمله درباره تشکیل دولت فراگیر واکنش منفی نشان داده و تصریح کرده اند که هیچ تغییر قابل توجهی رخ نخواهد داد و از نظر آنان دولت کنونی همه شمول و فراگیر است.
به این ترتیب جهان بر سر یک دوراهی دشوار قرار گرفته است. قدرت های بزرگ باید میان منافع کوتاه مدت و فردی خود، و صلح و امنیت جهانی و مصالح بزرگ جامعه بشری یکی را برگزینند.
اگرچه از نظر کارشناسان، پاسخ طالبان به مطالبات جهان ناامیدکننده بود و انتظار نمیرفت که با توجه به وضعیت رقت انگیز اقتصادی مردم افغانستان و انزوای ملموس دولت طالبان آنها این گونه با صراحت و به سرعت تصمیم بگیرند که دولت کنونی شان را فراگیر بنامند و به این ترتیب، کارزار فشرده و گسترده جامعه جهانی در چارچوب برگزاری نشست های بزرگ درباره افغانستان را ناکام بگذارند، با این حال این اهمیت زیادی دارد که قدرتهای جهانی، صادقانه بر مواضع و مطالبات پیشین خود پایدار بمانند و اجازه ندهند که منافع ملی، زد و بندهای مستقیم و معاملات پشت پرده میان قدرت های دور و نزدیک با طالبان بر دغدغههای بزرگ جامعه جهانی درباره صلح و امنیت، حقوق بشر، مبارزه با تروریزم و افراط گرایی و ایجاد جهانی امن و مصون و مسئول سایه اندازد.
قدرت های عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد از پتانسیل بالایی برای اعمال فشار بر طالبان یا هر دولت دیگری به منظور تحمیل مطالبات و انتظارات خود برخوردار هستند و این چیزی است که در گذشته بارها استفاده شده و نتیجه بخش بوده است. بنابراین تنها نیاز مهم برای تحقق این هدف بزرگ این است که قدرت های یادشده همانگونه که در مواضع رسمی خود بیان می کنند در رویکردهای رفتاری شان در قبال طالبان نیز مصمم، قاطع و صادق باشند و فرای رقابت ها، خصومت ها و تضاد و تعارض منافع شان در حوزههای استراتژیک، امنیتی، سیاسی و اقتصادی، مصالح بزرگ جامعه بشری را در زمینه تعامل یا تقابل با طالبان مد نظر قرار دهند.
آنها در عین حال باید بپذیرند که طالبان یک واقعیت است و انکار آن عاقلانه نیست. شکست شرم آور ناتو و امریکا در افغانستان پس از ۲۰ سال اشغال و تجاوز و بمباران و کشتار و جنایت نیز نشان میدهد که نادیده گرفتن واقعیت طالبان نه ممکن است و نه معقول. با این حال پذیرش واقعیت طالبان لزوماً به معنای انکار واقعیتهای دیگر در جامعه چند قومی و متکثر افغانستان نیست و این امر میتواند پیامدهایی بدتر از انکار طالبان در پی داشته باشد.
جامعه جهانی باید خطر مهار رشد روزافزون افراط گرایی و استفاده قدرت های شناخته شده و رژیمهای غیرمسئول حامی تروریزم از این حربه قدرتمند برای افزایش و گسترش حوزه هژمونی و سلطه خود بر کشورهای دیگر را درک کند.
پذیرش دولت طالبان با شاکله کنونی آن و بدون مشارکت واقعی اقوام و مذاهب و جریان های سیاسی کشور در ساختار قدرت می تواند اهداف رژیم های حامی تروریزم و سازمانهای اطلاعاتی فعال در پشت صحنه جریانهای افراطی را تحقق بخشد و صلح و امنیت جهانی را که در پی ظهور گروههای تروریستی به شدت آسیب پذیر شده بیش از گذشته به مخاطره بیاندازد.
به بیان واضح تر، تنها ایجاد یک دولت فراگیر در کابل می تواند متضمن وفاداری افغانستان به تعهدات بین المللی خود در حوزه مبارزه با تروریزم و افراط گرایی و پایبندی به قواعد بینالمللی در حوزه صلح، امنیت، حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد.
از جانب دیگر پافشاری قدرتهای بزرگ عضو دائم شورای امنیت بر مواضع قبلی خود در زمینه لزوم تشکیل دولت فراگیر در کابل و احیای تعهدات افغانستان در قبال جهان از جمله تامین و تضمین حقوق بشر و آموزش دختران و بازگشت زنان به عرصه اجتماعی از این قابلیت برخوردار است که طالبان را به عقب نشینی از سیاست های انحصارگرایانه خود نسبت به قدرت وادار کند و رهبران طالبان را به این درک برساند که اعمال سلطه یک گروه قومی بر سایر اقوام، محکوم به شکست است و اثر و ثمری جز انزوا در پی نخواهد داشت.
اظهارات بحثبرانگیز اخیر مولوی امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت امور خارجه طالبان که درست پس از برگزاری نشست های دهلی نو و تروئیکای گسترده در اسلام آباد مطرح شد، به احتمال قوی جامعه جهانی را به این نتیجه میرساند که فشارهای اعمال شده بر طالبان تاکنون نتیجه نداده و یا از قدرت لازم برای اثرگذاری برخوردار نبوده است.
آقای متقی نیز در اظهارات خود تصریح کرد که تجربه ۲۰ سال گذشته به جامعه جهانی نیاموخته که تاکتیک اعمال فشار بر طالبان کارآمد نیست، آنها تسلیم زور نخواهند شد. این می تواند نوعی تهدید تلقی شود؛ اینکه طالبان نمی خواهند دولت فراگیر تشکیل دهند و جهان نباید بیهوده تقلا کند.
به این ترتیب، قدرت های جهانی به ویژه اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد باید رویکردهای قبلی شان در این زمینه را تغییر دهند و ضمن تاکید بر مواضع یگانه خویش در حوزه مطالبات و انتظارات از دولت طالبان از اهرم های مشروعی که در اختیار این سازمان قرار دارد به منظور پاسخگو قرار دادن حکومت کنونی کابل و حامیان شناخته شده طالبان از جمله پاکستان، قطر و دیگر کشورهای منطقه و جهان برای این هدف نیز سود ببرند؛ در غیر این صورت باید در میانمدت شاهد قدرت گیری جریان های افراطی، رشد مهارناپذیر تروریزم و گسترش بحران هایی در ابعاد جهانی باشند که اکنون در افغانستان جریان دارد.
محمدرضا امینی - جمهور