۰

طالبان و رسانه ها؛ فشار یا قانون؟

جمعه ۲۷ حوت ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۴۵
به نظر نمی رسد که «فشار» اهرمی مشروع برای دستیابی به این هدف هرچند مقدس باشد. این چیزی نیست که در شریعت به آن تصریح شده باشد و یا یک دولت مسئول، بی پروا آن را به کار ببندد.
طالبان و رسانه ها؛ فشار یا قانون؟
اداره استخبارات طالبان گفته‌است که با برخی رسانه‌ها "از راه فشار" برخورد کرده‌ است. این در حالی است که نهادهای رسانه‌ای کشور امروز به مناسب روز ملی خبرنگار گفتند که پس از تسلط طالبان، حدود نیمی از رسانه‌ها تعطیل شده‌اند.
 
در سری توییتی از حسابی منسوب به اداره استخبارات طالبان نوشته شده که "بعضی از رسانه‌ها، مواردی را نشر می‌کردند که احساسات دینی جامعه‌ را مجروح ساخته و امنیت ملی ما را تهدید می‌کرد".
 
اداره استخبارات طالبان نوشته که "عناصر شریر و شرانداز، مواد تبلیغاتی خود را علیه نظام (طالبان) از محتویات این رسانه‌ها دریافت می‌کردند".
 
در توییت استخبارات طالبان تاکید شده که "ما در روشنایی اسلام و حدود شریعت به آزادی بیان متعهد هستیم؛ اما به کسی اجازه نمی‌دهیم که با استفاده از نام های مختلف مقدسات و ارزش‌های اسلامی ما را زیر پا ساخته، به امنیت فکری و روانی مردم ما یا به امنیت ملی کشورمان تهدید را متوجه سازند."
 
تایید استفاده از اهرم فشار بر رسانه ها از سوی استخبارات طالبان، نگرانی ها درباره چشم انداز آزادی بیان در کشور را چندین برابر افزایش می دهد و به ترس و هراس از عدم واکنشی مؤثر در برابر تهدیدهای جدی و مستقیم علیه آن دامن می زند.
 
با این حال، هیچ شکی وجود ندارد که افغانستان یک کشور اسلامی است و مردم آن به اسلام و شریعت ایمان دارند؛ اگرچه در این میان، ممکن است میان تفسیر و خوانش طالبان از اسلام و شریعت با آنچه مردم طی قرن های متمادی به آن ایمان داشته و عمل کرده اند، تفاوت های عمیقی وجود داشته باشد؛ اما هیچکس تردید ندارد که رسانه ها باید از اشاعه منکر، ابتذال، فساد و بی بند و باری اخلاقی پرهیز کنند، به عقاید و باورهای مقدس همه مردم افغانستان احترام بگزارند و از ترویج فرهنگ بیگانه و نظام های ارزش کفرآمیز خارجی ها دست بردارند.
 
این مطالبه ای مشروع است که پیش از آنکه طالبان قدرت را در دست بگیرند، رسانه های اسلامی و ارزش گرای کشور خواستار رعایت آن بودند و در برابر رسانه های مبتذل و عوامل تهاجم فرهنگی بیگانه، قرار داشتند.
 
با این وجود، به نظر نمی رسد که «فشار» اهرمی مشروع برای دستیابی به این هدف هرچند مقدس باشد. این چیزی نیست که در شریعت به آن تصریح شده باشد و یا یک دولت مسئول، بی پروا آن را به کار ببندد.
 
راه مقابله با فساد و ابتذال و بی بند و باری رسانه ای و پخش و نشر محصولات ضد دینی رسانه های وابسته به بیگانگان، سرکوب و بازداشت و «فشار» نیست. این چیزی است که به واسطه «قانون» باید مهار و کنترل شود.
 
طالبان به مثابه حاکمان کنونی کشور می توانند در شعاع قانون، نظم و ثبات و استقرار را در جامعه به وجود آورند و از جمله اجازه ندهند که رسانه ها به طور لجام گسیخته و با سوء استفاده وقیحانه از آزادی بیان، این حق انسانی را در خدمت اهداف ضد انسانی قرار دهند و جامعه مسلمان افغانستان را به سمت فساد و تباهی رهنمون شوند.
 
آنها باید با تدوین و تصویب یک قانون رسانه ای، حقوق و وظایف رسانه ها و رسانه گران را مشخص کنند و به این ترتیب، هم به ترس و هراس و خودسانسوری خبرنگاران و اهالی رسانه از اعمال و رفتارهای سرکوبگرانه نیروهای خود پایان دهند و با اعطای مصونیت های مشروع و آزادی های قانونمند به آنان، به شعار خود مبنی بر التزام به آزادی بیان در چارچوب «شریعت» عمل کنند و هم جلو قانون شکنی، خودسری، سرکوب، ارعاب، رفتارهای دیکتاتورمآبانه و سلب آزادی های انسانی افراد و خبرنگاران را بگیرند و به این ترتیب، به جای اعمال «فشار» به طور قانونمند و کاملا شفاف و مشروع، گستره آزادی ها و محدوده مسئولیت های خبرنگاران و رسانه ها را مشخص کنند.
 
در غیر آن صورت، استخبارات طالبان می تواند به سادگی با استفاده از خلأ قانون، به نام «شریعت» یا حتی هیچ توجیه و توضیحی، رسانه گران را بازداشت و شکنجه کند؛ بدون آنکه در برابر قانون پاسخگو باشد. این همان چیزی است که به ترس و هراس دایمی همه رسانه ها از استخبارات طالبان منجر می شود و «آزادی بیان» ادعایی طالبان در شعاع شریعت را زیر سؤال می برد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین