۰

نسخه منسوخ غنی برای عبور از بن‌بست سیاسی

چهارشنبه ۳ حمل ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۳۲
با وجود آنکه نیاز به اجماع ملی، همچنان وجود دارد؛ اما اشرف غنی حق ندارد این نسخه را ارائه کند؛ زیرا خودش از اصلی ترین عوامل ناکامی این راهکار بوده و با مدیریت افتضاح مبتنی بر تعصبات تنگ اندیشانه قومی و قبیله ای اش، کشور را به سمت بحران های تازه کشانده و راه بازگشت به آرامش و ثبات را چندین برابر، دشوارگذارتر از گذشته کرده است.
نسخه منسوخ غنی برای عبور از بن‌بست سیاسی
اشرف غنی؛ رئیس جمهوری پیشین که به امارات فرار کرده، با انتشار یک پیام صوتی به مناسبت سال نو خورشیدی، خواستار ایجاد «اجماع ملی» برای کسب مشروعیت داخلی و خارجی شده‌است. طالبان اما با بیان اینکه «متفکر دوم فلسفه جدید ارائه کرد»، پیشنهاد او را سخره گرفتند.
 
آقای غنی پیشنهاد کرده که برای حل بحران مشروعیت نظام، یک «گفتمان ملی» راه اندازی شود.
 
غنی با اشاره به وضعیت جاری در افغانستان گفته‌است که در صورت بروز جنگ، کنترل آن دشوار خواهد بود.
 
او در عین حال در مورد تکرار اشتباهات چهار دهه گذشته هشدار داده و گفته «در صورت ادامه این اشتباهات افغانستان به مستعمره کمک‌های بشردوستانه و میدان جنگ خارجی‌ها مبدل خواهد شد، بحرانی که به گفته وی افغان‌ها می‌توانند از طریق یک‌پارچگی، بسیج اقتصادی و ایجاد یک مشروعیت ملی و منطقه‌ای، جلو آن را بگیرند.»
 
حکومت طالبان اگرچه رسما به سخنان اخیر آقای غنی واکنش نشان نداده؛ اما انعام‌الله سمنگانی؛ از سخنگویان طالبان به طور تلویحی با بیان اینکه «متفکر دوم فلسفه جدید ارائه کرده»، پیشنهادات او برای حل بحران موجود را به سخره گرفته‌است.
 
در این شکی نیست که افغانستان هم امروز و هم در گذشته همواره به اجماع ملی نیاز داشته است؛ کشوری کثیرالقومی که مدام از این پاشنه آشیل آسیب دیده و مورد استفاده دشمنانش قرار گرفته، تنها یک راه در پیش دارد و آن تبدیل این پاشنه آشیل به ابزاری برای مقابله با دشمنان از طریق راه اندازی اجماع ملی است.
 
بنابراین اشرف غنی، در تازه ترین سخنرانی خود، ایده خلاقانه ای ارائه نکرده است؛ زیرا یک کودک ۱۰ ساله هم می داند که مردم و رهبران سیاسی کشور نیاز به اتحاد دارند و این تنها چیزی است که می تواند کشور را نجات دهد و نقشه های دشمنان را نقش بر آب کند؛ زیرا آنها روی نفاق و شقاق ما سرمایه گذاری می کنند و با برافراشتن علم قومیت، مردم را به جان هم می اندازند تا خود بتوانند به اهداف خصمانه خود دست پیدا کنند.
 
بر این اساس، حکومت های قومی هرگز به سرانجامی نمی رسند؛ زیرا آنها نمی توانند از همه مردم، نمایندگی کنند و آیینه واقعی بازتاب دهنده خواست ها و نیازهای مشروع آنان باشند.
 
پس به گفته انعام الله سمنگانی «متفکر دوم» شاهکار نکرده و یک فلسفه جدید ابداع نتوانسته، او همان چیزی را تکرار کرده که بارها گفته شده؛ اما عمل نشده است.
 
خود آقای غنی یکی از بزرگترین ناقضان این نسخه منسوخ است. او بیش از ۷ سال فرصت داشت تا افغانستان را با ایجاد اجماع ملی و راه اندازی یک گفتمان فراگیر سیاسی به سرمنزل ثبات و آرامش سیاسی برساند و از بحران گذر دهد؛ اما عمدا این کار را نکرد و چه بسا با به حرکت درآوردن گسل های قومی و ایجاد گسل های بی ثبات کننده تازه، دامنه های شکاف و اختلاف سیاسی و قومی در کشور را گسترش داد و عملا کشور را به مرحله ای جدید از بحران هدایت کرد.
 
اکنون با وجود آنکه نیاز به اجماع ملی، همچنان وجود دارد؛ اما اشرف غنی حق ندارد این نسخه را ارائه کند؛ زیرا اول اینکه این نسخه پیش از این بارها ارائه شده و کاملا بدیهی است که راهی جز این وجود ندارد و دوم اینکه خود غنی از اصلی ترین عوامل ناکامی این راهکار بوده؛ زیرا با مدیریت افتضاح مبتنی بر تعصبات تنگ اندیشانه قومی و قبیله ای اش، کشور را به سمت بحران های تازه کشانده و راه بازگشت به آرامش و ثبات را چندین برابر، دشوارگذارتر از گذشته کرده است.
 
با این وجود، دولت طالبان وظیفه دارد که راه های جدیدی را برای جبران اشتباهات مرگبار و ضربات سهمگین ناشی از میراث شوم غنی بر پیکره وحدت و اجماع سیاسی پیدا کند و با ایجاد یک ساختار سیاسی قوی، ملی و فراگیر که همزمان بازتاب دهنده حضور و مشارکت معنی دار همه اقوام، جریان ها و مذاهب کشور باشد، اجازه ندهد که سیاستمداران بدنام، رهبران فاسد و فاشیست و عناصر تنگ اندیش و متعصب، با ارائه نسخه منسوخ شده، خود را دوباره در صحنه سیاست کشور مطرح سازند و هوای بازگشت به معادلات سیاسی را در سر بپرورانند.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین