۰

تاثیر تحولات پاکستان بر روابط طالبان و روسیه

پنجشنبه ۲۵ حمل ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۴۳
جناح امریکایی مسلط بر دولت غیرنظامی اسلام آباد می تواند سیاست خارجی طالبان در قبال روسیه و چین را نیز کنترل کند و آن را طبق میل و اراده واشنگتن، سامان دهد.
تاثیر تحولات پاکستان بر روابط طالبان و روسیه
آنتونی بلینکن؛ وزیر خارجه امریکا نخست‌وزیری شهباز شریف را تبریک گفته و افزوده که پاکستان و امریکا دوستی ۷۵ ساله داشته و شرکای کلیدی همدیگر بوده‌اند. این در حالی است که عمران خان امریکا را به «توطئه» برای تغییر رژیم و برکناری خودش متهم کرده و مدعی شده که واشنگتن استقلال و حاکمیت ملی پاکستان را نقض کرده‌است.
 
حکومت جدید پاکستان نیز گفته‌: «ما می‌خواهیم رابطه با ایالات متحده را بر اساس اصول برابری و منافع متقابل ادامه دهیم.»
 
جین ساکی؛ سخنگوی کاخ سفید نیز گفته: «ما از حمایت طولانی‌مدت پاکستان قدردانی کرده و خرسند بوده‌ایم و جمهوری پاکستان برای منافع ایالات متحده با اهمیت است.»
 
این در حالی است که بعضی تحلیل‌گران پاکستانی معتقد اند که روابط میان ایالات متحده امریکا و پاکستان در زمان دولت عمران خان خوب نبوده و تشدید تنش‌های اخیر به ویژه پس از سفر عمران خان به روسیه در آستانه جنگ اوکراین، در حالی که ارتش پاکستان مخالف این جنگ بوده، منجر به تلاش برای برکناری او و تشکیل دولت جدید در پاکستان شده‌است.
 
روسیه نیز اعلام کرده که سفر عمران خان به مسکو، خشم واشنگتن را برانگیخته و در نهایت به برکناری نخست‌وزیر پاکستان منجر شده‌است.
 
اگر ادعاهای عمران خان و روسیه درست باشد، با انتخاب شهباز شریف، امریکا برنده این نبرد شده و اکنون یک حکومت امریکایی در اسلام آباد روی کار آمده است.
 
به این ترتیب، در کنار ارتش و آی اس آی پاکستان، حکومت غیر نظامی اسلام آباد هم تحت تسلط واشنگتن قرار گرفته و بر بنیاد ادعای عمران خان، استقلال آن کشور نقض شده و پاکستانی ها بردگی امریکا را پذیرفته اند.
 
معنای دیگر این رویداد آن است که نقش روسیه در معادلات پاکستان به شدت تضعیف شده و حتی روابط راهبردی و سنتی پاکستان با چین نیز دست کم آنگونه که در دوران عمران خان بود، نخواهد بود.
 
این در حالی است که طالبان در افغانستان در دوره عمران خان به قدرت سیاسی دست یافتند و دولت تشکیل دادند. سران طالبان تحت تاثیر رویکردهای دولت اسلام آباد، روابط راهبردی خود با روسیه و چین را گسترش دادند و شکست امریکا را به عنوان رویداد استقلال افغانستان از استعمار نو جشن گرفتند.
 
روسیه و چین نیز در کنار پاکستان، از نخستین کشورهایی هستند که دیپلمات های طالبان را پذیرفته و به این ترتیب، مشروعیت خارجی دولت کنونی آنها در کابل را به طور تلویحی به رسمیت شناخته اند.
 
با اینهمه، وضعیت در پاکستان از بنیاد تغییر کرد. دولتی که از شکست امریکا، سقوط دولت دست نشانده واشنگتن و پیروزی طالبان در افغانستان خوشنود بود، با روسیه و چین روابط راهبردی داشت و دغدغه کاهش تنش در روابط اسلام آباد – واشنگتن را نداشت، در نتیجه یک توطئه پیچیده با حمایت امریکا و چراغ سبز ارتش پاکستان، سرنگون شد و دولتی روی کار آمد که از همان آغاز، بهبود رابطه با امریکا را در دستور کار خود قرار داده است.
 
اگرچه انتظار نمی رود که در روابط سلطه جویانه اسلام آباد در قبال افغانستان تغییری به وجود بیاید و سایه سلطه و قیمومیت اسلام آباد بر دولت کابل برچیده شود؛ زیرا این سیاست توسط ارتش و آی اس آی مدیریت می شود نه دولت غیرنظامی اسلام آباد؛ اما روی کار آمدن یک دولت دست نشانده امریکا در اسلام آباد می تواند تاثیرات منفی عمیقی بر روابط راهبردی طالبان با روسیه و حتی چین داشته باشد.
 
طالبان در واکنش به بحران سیاسی پاکستان گفته اند که هر دولتی که در اسلام آباد روی کار بیاید، تاثیری بر روابط آنها نخواهد داشت؛ زیرا به تعبیر آنها این رابطه میان دو دولت است نه میان دو حزب؛ اما واقعیت این است که جناح امریکایی مسلط بر دولت غیرنظامی اسلام آباد می تواند سیاست خارجی طالبان در قبال روسیه و چین را نیز کنترل کند و آن را طبق میل و اراده واشنگتن، سامان دهد.
 
این از آن حیث اهمیت دارد که امریکایی ها پس از خروج شرم آورشان از افغانستان، همواره نگران نفوذ روسیه، چین و ایران بر طالبان بوده اند. بنابراین، کاملا بدیهی است که مهره های دست نشانده خود در دولت جدید اسلام آباد را تحت فشار قرار دهند که میان طالبان و روسیه و چین و ایران، فاصله ایجاد کند و کابل را به پذیرش سلطه ضمنی و غیررسمی واشنگتن وادار سازد.
 
در این میان، افزون بر اراده طالبان برای حفظ «استقلال» در سیاست خارجی شان در قبال پاکستان و امریکا، نقش آفرینی روسیه، چین و ایران هم در مهار اثرات منفی نفوذ امریکایی ها از طریق دولت دست نشانده خود در اسلام آباد بر سیاست خارجی طالبان در قبال این کشورها اهمیت زیادی دارد.
 
اگر طالبان برای حفظ روابط راهبردی خود با روسیه و چین، تنش با دولت امریکایی اسلام آباد را بپذیرند – احتمالی که بسیار بعید و ضعیف به نظر می رسد- در پی بحران سیاسی اخیر در پاکستان، باید منتظر وقوع بحرانی مشابه در افغانستان نیز باشیم؛ چه از طریق جنگ قدرت میان طالبان روسی – چینی و ایرانی با طالبان امریکایی و چه از مسیر تجهیز نیروهای قومی ضد طالبان توسط امریکا برای ایجاد بحران و ناامنی و جنگ علیه طالبان.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین