۰

غنی و امریکا؛ سهم برده و ارباب در سقوط بزرگ

چهارشنبه ۲۳ قوس ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۲۹
نه دروغ هیلاری کلینتون، چیزی از تقصیر امریکا در ساقط کردن نظام جمهوری و استقرار رژيم طالبان، کم می کند و نه پاسخ تند حمدالله محب به عنوان یکی از اضلاع مثلث خیانت و از عوامل اصلی مذاکرات پنهانی تیم غنی با خلیل الرحمان حقانی برای واگذاری قدرت به شبکه حقانی.
غنی و امریکا؛ سهم برده و ارباب در سقوط بزرگ
حمدالله محب اظهارات اخیر هیلاری کلینتون درباره اشرف غنی را «بی‌رحمانه و توهین آمیز» خوانده است.
 
خانم کلینتون دو روز قبل گفت: «به این تفاوت نگاه کنید، بین اشرف غنی که برای نجات جانش شتافت و با پول فرار کرد؛ ولی زلنسکی گفت که من اینجا را ترک نمی‌کنم، برایم مهمات بفرستید! آنها [حکومت غنی] برای هیچ چیزی نجنگیدند، برای هیچ کسی و یا هیچ آرمانی.»
 
محب در پاسخ گفته رهبر حزبی که خانم کلینتون متعلق به آن است افغانستان را به حال خود رها کرد و به تعهدات خود عمل نکرد.
 
او نوشته که خانم کلینتون با این اظهارات در تلاش برطرف کردن تقصیر از دولت مریکا و انداختن بار ملامت به دوش افغان‌ها است و افزوده که دولت پیشین افغانستان تا آخرین روز «به تکرار» از امریکا مهمات، حمایت و تجهیزات نظامی مطالبه کرد.
 
او همچنین به گزارش نهاد «سیگار» درباره ادعای بردن میلیون‌ها دالر پول نقد از سوی غنی هنگام فرار اشاره کرده و گفته که «این شایعات نادرست بوده است».
 
در این میان، واضح است که مقایسه وزیر امور خارجه پیشین امریکا میان غنی و زلنسکی از سر ناآگاهی نیست؛ زیرا او در متن سیاست امریکا قرار دارد و به خوبی از آنچه در پشت پرده جریان داشته، کاملا باخبر بوده است.
 
بنابراین، هیلاری کلینتون به طور آشکار، اقدام به فرافکنی می کند و در تلاش است تا بار اصلی مسئولیت سقوط بزرگ را بر دوش مزدوران دست نشانده امریکا در نظام جمهوری بار کند. این در حالی است که با وجود تقصیر مستقیم عناصر فاسد و فاشیست نظام جمهوری در تسلیم دولت به طالبان و فرار بزدلانه از کشور، سهم امریکا هرگز نباید نادیده گرفته شود.
 
به بیان بهتر، همانگونه که حمدالله محب هم گفته است این دونالد ترامپ و جو بایدن و خلیلزاد بودند که تصمیم گرفتند نظام جمهوری را ساقط کنند و دولت را به طور کامل به طالبان بسپارند. این نیروهای امریکایی بودند که به مزدوران دست نشانده شان در کابل دستور می دادند که نیروهای امنیتی افغانستان از جنگ با طالبان، خودداری کنند و ولسوالی ها و سپس ولایات را یکی پس از دیگری به طالبان واگذارند.
 
اصولا بدون دستور امریکا، سقوط به آن سرعت، امکان پذیر نبود؛ زیرا هنوز دولت افغانستان نیرو و تسلیحات کافی برای جنگ در اختیار داشت؛ اما آنچه وجود نداشت، اجازه جنگیدن بود که امریکایی ها از اعطای آن خودداری می کردند.
 
بسیاری از پایگاه های نظامی و ذخایر تسلیحاتی کشور بدون استفاده در اختیار طالبان قرار گرفت و آنها برای تصاحب آن با هیچ مقاومتی رو به رو نشدند؛ زیرا امریکا به اشرف غنی در مرحله دوم «انتقال مسئولیت های امنیتی» وظیفه داده بود که با گماشتن فرماندهان فاسد و فرمانبردار، سربازان را از جنگیدن برحذر بدارد و هیچ مقاومت مسلحانه ای در کشور علیه طالبان شکل نگیرد.
 
غنی به دستور امریکا و ناتو، حتی به فرماندهان جهادی ضد طالبان نیز از پشت خنجر زد و آنان را به گونه ای مصروف برنامه های تبلیغاتی و دروغین جنگ و صلح کرد که مجبور شدند یا مانند اسماعیل خان، تسلیم شوند و یا مانند عطامحمد نور و دوستم و... از کشور بگریزند تا به دام طالبان نیافتند.
 
از جانب دیگر، خود زلمی خلیلزاد اذعان کرد که برنامه امریکا خروج از افغانستان و تمرکز بر اوکراین و تایوان بود. بنابراین، واشنگتن پشت دولت دست نشانده خود در کابل را خالی کرد تا به اولویت های مهم تری رسیدگی کند. این امر، موجب شد تا سران فاسد نظام جمهوری نیز با بسته های پول، کشور را ترک کنند و طالبان بر اوضاع مسلط شوند. بنابراین، مقایسه میان زلنسکی و غنی، یک مقایسه گمراه کننده و فرافکنانه است؛ زیرا غنی از سوی امریکا دستور داشت تا کشور را تسلیم طالبان کند و خودش بگریزد؛ اما امریکا از افغانستان خارج شد تا با حمایت از زلنسکی، او را سر پا نگه دارد تا علیه روسیه بجنگد.
 
در این میان، نه دروغ هیلاری کلینتون، چیزی از تقصیر امریکا در ساقط کردن نظام جمهوری و استقرار رژيم طالبان، کم می کند و نه پاسخ تند حمدالله محب به عنوان یکی از اضلاع مثلث خیانت و از عوامل اصلی مذاکرات پنهانی تیم غنی با خلیل الرحمان حقانی برای واگذاری قدرت به شبکه حقانی.
 
به بیان دیگر، ارباب و برده به یک اندازه در سقوط بزرگ، مسئول و مقصر بودند؛ با این تفاوت که ارباب، آگاهانه و با اراده قبلی پیش می رفت؛ اما برده تنها مأمور اجرای دستورات مافوق بود و از خود اراده مستقل نداشت.
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین