تعداد نظر۷
جالب است ۶
حمله پاکستان: جنگ علیه تی ‌تی ‌پی یا هشدار به قندهار؟
 
 آسمان در اختیار پاکستان، زمین در اختیار هند؛ افغانستانِ دو پاره در بازی قدرت:
آنچه اکنون در افغانستان جریان دارد، دیگر صرفاً یک درگیری داخلی یا عملیات ضد تروریسم پاکستان نیست، بلکه بخشی از یک جنگ نیابتی پیچیده و چند لایه میان هند و پاکستان با ابعاد فراملی است. حملات هوایی اخیر پاکستان در کابل ، در ظاهر پاسخی به فعالیت‌ های تحریک طالبان پاکستان اما در واقع نشان‌ دهنده بازگشت ارتش پاکستان به دکترین قدیمی خود یعنی عمق استراتژیک در افغانستان است. دکترینی که بر کنترل نسبی کابل و نفوذ بر ساختارهای امنیتی افغانستان تأکید دارد. پس از 2021، اسلام ‌آباد انتظار داشت طالبان حاکم در افغانستان، در مهار تی تی پی با آن همکاری کند،  اما این همکاری هرگز به ‌طور واقعی شکل نگرفت. در نتیجه، ارتش پاکستان تصمیم گرفته به ‌جای فشار دیپلماتیک، از قدرت هوایی و عملیات هدفمند برای مهار تهدید استفاده کند. نمونه ‌اش حمله هوایی 2022 به کنر و حالا در 2025 به قلب کابل.
 
در سال ‌های اخیر، هند با استفاده از خلأ نفوذ غرب و بحران مشروعیت طالبان، وارد مرحله‌ ای جدید از نفوذ پنهان در افغانستان شده است. دهلی ‌نو با برقراری تماس با طالبان شاخه قندهار، تلاش دارد رابطه ‌ای غیررسمی اما تأثیرگذار ایجاد کند تا از طریق آن، هم مانع رشد نفوذ پاکستان شود و هم مسیرهای اطلاعاتی خود را برای مقابله با گروه‌ های نزدیک به آی ‌اس ‌آی (سازمان اطلاعات ارتش پاکستان) فعال نگه دارد. در مقابل، پاکستان بر شبکه حقانی و جناح نزدیک به سراج‌ الدین حقانی تکیه کرده است. گروهی که عملاً کنترل بخش مهمی از امنیت داخلی کابل را در دست دارد. این رقابت هند و پاکستان، افغانستان را عملاً به میدان جنگ نیابتی جدیدی بدل کرده است.
 
آیا حملات هوایی پاکستان فقط علیه تی تی پی است یا پیامی غیرمستقیم به طالبان افغان است؟
پیام روشن اسلام ‌آباد به کابل این است که اگر طالبان از مسیر مورد نظر پاکستان خارج شوند، امنیت پایتخت افغانستان هم تضمین‌ شده نخواهد بود. در واقع، طالبان در دو سال گذشته به ‌نوعی از زیر سایه پاکستان خارج شده‌ اند. جناح قندهار به دنبال استقلال سیاسی و دیپلماتیک است، با کشورهای منطقه مثل هند، ایران و چین تماس گرفته و حتی تلاش کرده مسیر گفتگو با سازمان ملل و غرب را باز کند. این رفتار برای آی ‌اس ‌آی که افغانستان را همواره حیاط خلوت استراتژیک خود می ‌دانست، به‌ معنای خیانت تلقی می ‌شود.
در این میان، نکته کلیدی آن است که این حملات صرفاً درباره تی تی پی نیست، بلکه درباره منضبط سازی طالبان افغان است. آی‌ اس ‌آی می ‌خواهد نظم درون طالبان را به نفع جناح حقانی  که همچنان به پاکستان وفادارتر است بازسازی کند. حملات هوایی، علاوه بر هدف‌ گیری مناطق مظنون به پناهگاه تی تی پی عملاً توازن قدرت درون طالبان را نیز دست‌کاری می‌کند. چون هر ضربه‌ ای به  قندهار، عملاً جناح حقانی را تقویت می ‌کند. 
 
اختلاف قندهار و حقانی دیگر یک چالش داخلی نیست، بلکه به میدان رقابت نیابتی هند و پاکستان تبدیل شده است.  دهلی نو، در پی تقویت طالبان ملی ‌گرا و ضد پاکستانی است و اسلام ‌آباد در حال حفظ کنترل از طریق شبکه ‌ای امنیتی که از دهه‌ ها پیش در کابل ریشه دارد. این شکاف، اگر عمیق ‌تر شود، می تواند به فروپاشی درونی طالبان و آغاز دور تازه‌ ای از بحران در افغانستان منجر شود بحرانی که این بار نه از بیرون، بلکه از درون شکل می ‌گیرد. نتیجه این است که اسلام ‌آباد دیگر امیدی به همکاری طالبان برای مهار تی تی پی ندارد، بلکه مسیر را عوض کرده. یعنی  اگر نمی ‌توانی با طالبان افغان کار کنی، باید آن‌ ها را مهار و تهدید کنی. در نگاه ارتش پاکستان، طالبان افغان بیش از حد به هند و چین نزدیک شده‌ اند، و این برای آی ‌اس‌ آی قابل تحمل نیست.
 
سفر امیرخان متقی وزیر خارجه طالبان به هند  حتی اگر در ظاهر با عنوان گفت‌ وگوهای بشردوستانه یا اقتصادی انجام شده باشد در واقع یک تحول ژئوپولیتیکی مهم است، چون چند سال پیش چنین چیزی غیرقابل تصور بود. طالبان که زمانی با کمک آی ‌اس‌ آی شکل گرفت و در خاک پاکستان آموزش دید، حالا به ‌صورت رسمی وارد گفت ‌وگو با دشمن تاریخی پاکستان یعنی هند شده است.
 
برای طالبان این سفر نوعی اعلام استقلال سیاسی است. پیامی به پاکستان که ما فقط از یک مسیر نمی‌رویم. متقی با رفتن به دهلی عملاً نشان داد که کابل در پی ایجاد یک سیاست خارجی چند محوری است. ارتباط با هند، چین، قطر، ایران و حتی روسیه. این همان چیزی است که اسلام‌آباد  از آن می ‌ترسد. یعنی تبدیل طالبان از یک متحد وابسته به یک بازیگر مستقل.
 
اما در همین چارچوب، سکوت کامل واشنگتن پس از حمله هوایی پاکستان، خود بزرگ ‌ترین نشانه است. نه محکومیتی، نه هشدار دیپلماتیکی، نه بیانیه ‌ای جدی از وزارت خارجه. فقط سکوت. این سکوت یعنی تأیید ضمنی همان الگویی که در دهه 1980 در جنگ سرد افغانستان هم دیده بودیم. آمریکا تسلیحات را می ‌داد، پاکستان اجرا می ‌کرد و طالبان آن زمان (مجاهدین) میدان ‌دار بودند. حالا بازی تکرار شده، فقط نقش‌ ها عوض شده‌ اند.
 
بنابراین، رژیم طالبان، برخلاف تصور عمومی، دیگر کنترل کامل بر قلمرو خود ندارد. اختلافات درونی میان جناح قندهار (به رهبری هبت‌ الله آخند زاده) و شبکه حقانی، افغانستان را از درون تضعیف کرده است. در حالی ‌که هند از این اختلاف به‌ عنوان اهرم فشار استفاده می‌ کند. پاکستان نیز با حملات مستقیم و تهدیدهای اطلاعاتی، به ‌نوعی طالبان را از دو جهت محاصره کرده است. در این میان،       حکومت طالبان بیشتر مصروف سرکوب مخالفان داخلی، فعالان مدنی، زنان و اقوام غیرپشتون است و توان تمرکز بر امنیت مرزی و تهدیدات خارجی را ندارد.
 
در نتیجه اگر این روند ادامه یابد، سه سناریو محتمل است :
1 - تشدید حملات مرزی و گسترش درگیری به جنوب و شرق افغانستان
2-  انشعاب رسمی در بدنه طالبان میان جناح قندهار و حقانی ‌ها
3- شکل ‌گیری موج جدیدی از مقاومت محلی با حمایت غیرمستقیم هند یا کشورهای آسیای مرکزی
در هر سه حالت، افغانستان وارد یک چرخه جدید از بی ‌ثباتی عمیق تر می‌شود که باز هم هزینه‌ اش را مردم عادی خواهند پرداخت.
 
لذا، افغانستان امروز دیگر نه کشور طالبان است و نه میدان خالی برای آمریکا. بلکه صحنه برخورد خاموش هند و پاکستان است. حملات هوایی پاکستان تنها نوک کوه یخ است. اما پشت آن، رقابت اطلاعاتی، نفوذ جناحی و جنگ پنهان برای کنترل آینده کابل در جریان است. طالبان که زمانی وعده صلح داده بودند، اکنون خود به عامل بحران جدید تبدیل شده ‌اند. حکومتی که نه توان دفاع  دارد، نه توان اصلاح و نه مشروعیت داخلی. در نتیجه، کشور بار دیگر در حال لغزیدن به همان گردابی است که در دهه 90 میلادی آن را بلعید.
 
تاریخ تکرار می‌شود. همان ‌گونه که در دهه 80 و 90 میلادی افغانستان به میدان رقابت آمریکا، شوروی و پاکستان تبدیل شد. اکنون نیز هند و پاکستان جنگ خود را در خاک افغانستان پیش می‌ برند. تفاوت تنها در ابزارهاست. امروز این جنگ از طریق حملات هوایی، جنگ اطلاعاتی و نفوذ جناحی درون طالبان انجام می ‌شود. نتیجه اما همان است: بی ‌ثباتی، فروپاشی اقتصادی و تداوم فاجعه انسانی.
 
مهدی حسینی- خبرگزاری جمهور
 
https://jomhornews.com/vdcd590f9yt0jj6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما

حسین
پاکستان هم مثل ما دیوار مرزی نداره متاسفانه دست های پشت پرده امنیتی دیوار دادن به نیروهای خودشون که تعلل و کندی در پیشرفت دیوار کاملا مشهود است ما 46سال ضربه از فیلتر نیروهای امنیتی داریم میخوریم تمام کسانیکه فساد و اختلاس کردن وجاسوس بودن از همان اقایان بودند
علیخان
خداوند منافقان زمانه را رسوا خواهد کرد ظهور فرج نزدیک است
رضا
مطلب جالب و قابل توجه ای بود
افعانستان سالهاست که قربانی سیاست های خا جی است وتنها قربانی ملت بی دفاع است درحالیکه همین پاکستان حامی تروریستان بوده ودرزمان حضور آمریکا جایگاه طالبان پاکستان بود وهمین طالبان را پاکستان به وجود آورد لعنت بر سیاست خداوند ریشه ظلم وجنگ را بخشکاند انشالله به امید ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
تشکر از معلومات تان جناب حسینی جمهور
ناشناس
زنده باد افغانستان.
باید دوباره به پاکستان حمله کنیم و آنجا را فتح کنیم
سید ابراهیم حسینی
اگر پاکستان وارد جنگ شود بیشترین ضرر خود پاکستان میکنه فروپاشی پاکستان ۶۵ الی ۶۰ در صد افغان تبارهای پاکستان در این کشور زندگی میکنه یعنی گیلم پاکستان جمع هستش از داخل پاکستان فرو می باشه عملا پاکستان یک کشور من در اوردی خیلی تاریخ مشخس نداره بخشی از هند وبخشی از افغانستان پس معنیش این که کشوری به اسم پاکستان اصلا تاریخ نداره پس میشه گلیمش جمع .ما هم سپاسگذاریم از نظرات ارزنده شما
آخرین اخبار