۰

موقعیت دشوار افغانستان در تقابل امریکا و ایران

سه شنبه ۲ جدی ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۲
با توجه به تعجیل کاخ سفید در خروج بخش اعظم نیروهای امریکایی از عراق و افغانستان، نمی توان این تحولات را بی ارتباط به گمانه زنی ها درباره خطر وقوع جنگ میان ایران و امریکا در آینده نزدیک دانست؛ جنگی که اگر دربگیرد، افغانستان یکی از میدان های اصلی آن خواهد بود.
موقعیت دشوار افغانستان در تقابل امریکا و ایران
حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی رییس جمهوری در سفرش به تهران با علی شمخانی؛ دبیر شورای امنیت ملی و جواد ظریف؛ وزیر امور خارجه ایران دیدار کرد.
 
شمخانی در این دیدار با اشاره به ترور جنرال قاسم سلیمانی توسط امریکا گفته است: «ایران مصمم است با گرفتن انتقام سخت از آمران و عاملان این جنایت تاریخی، از تداوم اقدامات تروریستی، تشنج‌آفرین و ضد امنیتی امریکا و عمال‌اش جلوگیری و آنان را وادار به خروج از منطقه نماید.»
 
حمدالله محب هم گفته است که «گروه طالبان با سوء استفاده از توافق با امریکا در تلاش برای تحمیل شرایط خود و وادارسازی دولت افغانستان به تسلیم بود، لیکن ما با تاکید بر مواضع اصولی و قانونی خود مقابل زیاده‌خواهی آنان ایستادگی کردیم.»
 
جواد ظریف؛ وزیر خارجه ایران هم اخیرا گفته بود: «ما معتقد به خروج قانونمند و حساب‌شده نیروهای خارجی از افغانستان هستیم؛ اما این کار باید براساس خواست مردم این کشور و با تحویل مسئولانه مسئولیت‌های امنیتی به نیروهای افغانستان صورت گیرد.»
 
دشمنی ۴۰ ساله امریکا و ایران، عمیق تر و ریشه دارتر از آن است که به خاطر منافع، ملاحظات و نگرانی های آنی و جاری دولت افغانستان، قابل چشم پوشی یا تغییر باشد.
 
تأکید ایران بر عزم آن کشور برای اخراج نیروهای امریکایی از منطقه که شامل افغانستان هم می شود، آشکارا در تضاد با منافع و راهبردهای امنیتی دولت افغانستان قرار دارد که هنوز امیدوار است با آمدن بایدن، روند خروج نظامیان امریکایی از افغانستان متوقف شود و ایالات متحده به حضور مستقیم خود خود در افغانستان ادامه دهد؛ اما این برای ایرانی ها اهمیتی ندارد و تهران بر اساس راهبردهای امنیت ملی و خصومت های آشکار خود با امریکا به هر ابزاری که امریکایی ها را مجبور به خروج از منطقه کند، دست خواهد یازید.
 
از آنسو امریکا که در دو دهه گذشته، اگرچه سعی کرده است در افغانستان و عراق، سیاست محافظه کارانه تری در قبال ایران اتخاذ کند و منافع و نفوذ مشروع تهران در زمینه های مختلف را به طور نانوشته به رسمیت بشناسد؛ اما با روی کار آمدن دولت جنگ افروز ترامپ و حضور عنصر خطرناکی به نام مایک پمپئو در رأس دستگاه دیپلماسی ایالات متحده، عراق و افغانستان هم بر گستره رویارویی ۴۰ ساله واشنگتن و تهران، افزوده شده است.
 
پس از ترور جنرال قاسم سلیمانی؛ فرمانده محبوب و مقتدر ایرانی و متحد عراقی او ابومهدی المهندس در نزدیکی فرودگاه بغداد به دستور مستقیم ترامپ، تنش و تقابل و رویارویی میان تهران و واشنگتن به صورت کم سابقه ای افزایش یافت.
 
با وجود آنکه اکنون یکسال از آن رویداد می گذرد و پیشاپیش خروج ترامپ از کاخ سفید و انتظار ایران برای بازگشت بایدن به برجام و لغو تحریم های سنگین اقتصادی و مالی، وضعیت تا حدودی آرام به نظر می رسد؛ اما کارشناسان می گویند که آتش همچنان زیر خاکستر پنهان است و هر آن امکان برخوردهایی خارج از قواعد قابل پیش بینی میان دوطرف وجود دارد.
 
به عنوان نمونه، ترور محسن فخری زاده؛ پدر صنعت هسته ای ایران که از او به عنوان «قاسم سلیمانی عرصه اتمی ایران» هم یاد می شد، این تنش ها را بار دیگر تشدید کرده است. افزون بر این، منطقه ملتهب خاور میانه، اخیرا شاهد اقدامات و تحرکات تحریک آمیزی است که بیم وقوع یک جنگ تمام عیار میان ایران و امریکا را افزایش داده است.
 
گسیل ناوهای هواپیمابر، زیردریایی‌های استراتژيک، بمب افکن های پهن‌پیکر بی‌- ۵۲ و موشک های فوق پیشرفته از خاک امریکا به سمت منطقه آنهم در آستانه نخستین سالگرد ترور جنرال سلیمانی و در آستانه ترک کاخ سفید از سوی ترامپ، گمانه زنی ها درباره وقوع یک جنگ جدی را تقویت کرده است.
 
در این میان، افغانستان هم در روزهای اخیر، به کانون توجه فرماندهان امریکایی تبدیل شده است. هفته پیش، ارگ ریاست جمهوری، میزبان مارک میلی؛ فرمانده ستاد مشترک ارتش امریکا بود و دیروز نیز اشرف غنی در ارگ با کنت مکنزی؛ فرمانده سنتکام یا ستاد فرماندهی مرکزی ارتش امریکا دیدار کرد و یک روز پس از این دیدار هم کریستوفر میلر؛ سرپرست پنتاگون، راهی کابل شد و با رییس جمهوری ملاقات داشت.
 
به دنبال این دیدارها هم حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی اشرف غنی، راهی تهران شد.
 
اگرچه طبق معمول، آنچه از این دیدارها رسانه ای می شود، بسیار مبهم و کلی و اغلب غیر واقعی است؛ اما ناظران می گویند که با توجه به تعجیل کاخ سفید در خروج بخش اعظم نیروهای امریکایی از عراق و افغانستان، نمی توان این تحولات را بی ارتباط به گمانه زنی ها درباره خطر وقوع جنگ میان ایران و امریکا در آینده نزدیک دانست؛ جنگی که اگر دربگیرد، افغانستان یکی از میدان های اصلی آن خواهد بود.
 
در این میان، کابل اگرچه از صلح امریکا با طالبان، دل خوشی ندارد؛ اما در صورت وقوع جنگ میان تهران و واشنگتن، در وضعیت بسیار دشواری قرار خواهد گرفت؛ زیرا نه قادر به متعهد ماندن به وعده دیرینه و معروف خود مبنی بر عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر است و نه توان مواجهه دشمنانه علیه ایران و قرار گرفتن در اردوی امریکا را دارد.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین