۰

کشتار بغداد، رهبری بایدن، بازگشت داعش

جمعه ۳ دلو ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۶
آیا حملات دیروز منسوب به داعش در بغداد، همزمان با قدرت گیری دوباره دموکرات ها در امریکا، زمینه ساز بازگشت دوباره نظامیان امریکایی به عراق خواهد شد؟ آیا ائتلاف نظامی امریکا به بهانه مبارزه با تروریزم به منظور احیای سیطره هژمونیک ایالات متحده بر خاور میانه، دوباره جان خواهد گرفت؟ آیا داعش بار دیگر به ابزاری قدرتمند برای توجیه این سیاست به کار گرفته خواهد شد و به این ترتیب، میلیون ها انسان دیگر در معرض قتل عام های فجیع، گریزهای گروهی، مهاجرت های جمعی، بی خانمانی، فقر، فروپاشی و فجایع دیگر قرار خواهند گرفت؟
کشتار بغداد، رهبری بایدن، بازگشت داعش
گروه تکفیری داعش مسئولیت دو بمبگذاری انتحاری در روز پنجشنبه در بغداد که به مرگ ۳۲ نفر و زخمی شدن بیش از ۱۰۰ نفر دیگر منجر شد را به عهده گرفته است.
 
این مرگبارترین حمله بغداد در سه سال گذشته است.
 
بعد از شکست و بیرون راندن داعش از نواحی تحت کنترل این گروه افراط گرا در اواخر سال ۲۰۱۷ میلادی این گونه بمبگذاری ها در بغداد به حادثه ای نادر بدل شد.
 
داعش در اوج قدرت خود ۸۸ هزار کیلومتر مربع از خاک شرق عراق تا غرب سوریه را کنترل و حاکمیت خشن خود را بر تقریبا هشت میلیون نفر اعمال می کرد.
 
علیرغم شکست داعش سازمان ملل در گزارشی در ماه آگوست تخمین زد که بیش از ۱۰ هزار جنگجوی داعش در عراق و سوریه فعال هستند و هسته های خفته این گروه در نواحی عمدتا روستایی، نیروهای امنیتی را هدف می گیرند.
 
حملات خونین بغداد که آشکارا به منظور روشن کردن آتش جنگ های فرقه ای در عراق بحران زده، رخ می دهد، یکبار دیگر جهان را تکان داد. بسیاری از کشورها و سازمان های بین المللی نسبت به این جنایت هولناک، واکنش دادند و آن را محکوم کردند.
 
با اینهمه، تجربه نشان داده است که محکومیت به تنهایی تروریزم تکفیری را مهار نمی کند، این عزم و اراده و هم افزایی نیرو و توان قدرت های بزرگ جهان در مبارزه ای صادقانه و واقعی با تکفیر و ترور است که به جوامع انسانی درگیر این بلای بحران آفرین، امنیت و مصونیت و آزادی می بخشد.
 
این رویداد در حالی رخ می دهد که در امریکا سرانجام پس از یک دوره تنش و بی ثباتی سیاسی که به آبرو و حیثیت دموکراسی امریکایی شدیدا آسیب زد، آیین انتقال قدرت برگزار شد و طی آن، دونالد ترامپ کاخ قدرت را ترک کرد تا جو بدیدن ۷۸ ساله جای او را بگیرد.
 
ترامپ در پیام خداحافظی اش در حالی که «دستاوردهای» خود در طول ۴ سال ریاست جمهوری را برمی شمرد، نابودی خلافت داعش و کشتن ابوبکر بغدادی را یکی از دستاوردهای مهم خود برشمرد. او در عین حال، یکبار دیگر از اقدام خود به ترور جنرال قاسم سلیمانی؛ بزرگترین فرمانده ضد تروریزم تکفیری در تاریخ معاصر خاور میانه، دفاع کرد و آن را یکی دیگر از دستاوردهای خود برشمرد.
 
این در حالی است که جمهور صاحب نظران در این باره متفق القول اند که قاسم سلیمانی، کابوس داعش و تروریزم تکفیری بود و ترور او، کمک بزرگی به پروژه بازگشت داعش و احیای دوباره این نیروی اهریمنی کرد.
 
بدون شک همه کسانی که در حملات روز گذشته در بغداد به خاک و خون نشستند، ترامپ و جنایت تروریستی او در کشتن فرماندهان ارشد نبرد علیه ترور را نخواهند بخشید. مردم عراق با حملات دیروز یکبار دیگر با کابوس هولناک بازگشت داعش، دست به گریبان خواهند بود؛ کابوسی که اگر به واقعیت بدل شود، جای خالی چهره هایی چون جنرال قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، آن را در مرگ آفرینی و جنایت و کشتار، تشویق و تشجیع خواهد کرد؛ اگرچه میراث ماندگار آن فرماندهان پرافتخار و تاریخ ساز، همچنان پا بر جاست و جبهه مقاومت علیه تکفیر و ترور در سراسر خاور میانه اکنون به اندازه ای قوی است که هرگونه زمینه برای بازگشت دوباره افراط گرایان به قدرت را از میان بردارد.
 
با این حال، حملات دیروز بغداد، مدلول های دیگری نیز دارد که یکی از آنها انتقال قدرت به جو بایدن است. ترامپ در دوران کارزارهای انتخاباتی اش در سال ۲۰۱۶ صریحا ادعا کرد که باراک اوباما داعش را به وجود آورد. او اتهامی مشابه را متوجه هیلاری کلینتون نیز می کرد.
 
از سوی دیگر، ترامپ در پی مواجهه خطرناک اش با ایرانی ها که برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم، موجب حملات موشکی یک کشور بر پایگاه های نظامی امریکا شد و واشنگتن نتوانست به آن پاسخ دهد، مجبور شد بخش اعظم نیروهای امریکایی را از عراق فرابخواند و چندین پایگاه استراتژیک آن کشور در عراق را تخلیه و تعطیل کند.
 
بر این اساس، آیا حملات دیروز منسوب به داعش در بغداد، همزمان با قدرت گیری دوباره دموکرات ها در امریکا، زمینه ساز بازگشت دوباره نظامیان امریکایی به عراق خواهد شد؟ آیا ائتلاف نظامی امریکا به بهانه مبارزه با تروریزم به منظور احیای سیطره هژمونیک ایالات متحده بر خاور میانه، دوباره جان خواهد گرفت؟ آیا داعش بار دیگر به ابزاری قدرتمند برای توجیه این سیاست به کار گرفته خواهد شد و به این ترتیب، میلیون ها انسان دیگر در معرض قتل عام های فجیع، گریزهای گروهی، مهاجرت های جمعی، بی خانمانی، فقر، فروپاشی و فجایع دیگر قرار خواهند گرفت؟
 
شاید هنوز نتوان پاسخ های قاطع و مطمئنی به این پرسش ها داد؛ اما دست کم این یقین وجود دارد که عراق همچنان کانون بحران و آبستن تحولات بزرگ خاور میانه و جهان است و احتمالا فتنه هایی عظیم در زیر پوست این سرزمین خشم و خون، در حال هسته‌گذاری و بارور شدن می باشد.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین