۱

سقوط ولسوالی‌ها؛ وضعیت چگونه تغییر می‌کند؟

دوشنبه ۷ سرطان ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۲۳
وضعیت اگر قرار است تغییر کند، تنها یک راه دارد و آن تقویت و توسعه نیروهای مسلح حامی نظام است؛ نیروهایی که البته در طول سال های گذشته، پیوسته از سوی برخی رهبران فاشیست و قبیله گرا، تضعیف و سرکوب و خلع سلاح شدند؛ زیرا به زعم آنها «مجاهد خطرناک تر از طالب است».
سقوط ولسوالی‌ها؛ وضعیت چگونه تغییر می‌کند؟
عبدالله عبدالله؛ رئیس شورای عالی مصالحه می‌گوید که وضعیت موجود درباره سقوط برخی مناطق به دست جنگجویان طالبان یک امر مقطعی و کوتاه‌مدت است و این وضعیت در آینده نزدیک تغییر می‌کند.
 
او گفت: «سقوط و یا دست به دست‌شدن ولسوالی‌ها یک چیز مقطعی است و این وضعیت به زودی تغییر کرده و طرف مقابل دوباره متوجه خواهد شد که چیزی را که راه حل فکر کرده‌است راه حل نبوده.»
 
آقای عبدالله گفتگو را بهترین راه حل وضعیت کنونی در کشور عنوان کرد و افزود که اگر محاسبه طالبان این باشد که با تعلل در گفتگو‌ها و ادامه جنگ و خشونت می‌توانند بر افغانستان مسلط شوند، این یک اشتباه محض است.
 
رییس شورای عالی مصالحه، قرار گرفتن مردم و چهره‌های سیاسی در کنار نیروهای امنیتی را در شرایط کنونی امیدوارکننده خواند و افزود که حکومت هم از این کار حمایت می‌کند.
 
هیچ تردیدی وجود ندارد که وضعیت به طور کم پیشینه ای بحرانی و فاجعه بار است. سقوط ولسوالی ها افزون بر اینکه از قدرت مقاومت و بازدارندگی دولت و نیروهای امنیتی کاسته، مردم و ساکنان بومی ولسوالی ها را نیز عمیقا در معرض آسیب قرار داده است.
 
دست به دست شدن ولسوالی ها میان طالبان و نیروهای دولتی، وضعیت را برای مردم بدتر می کند، بر حجم آوارگی های انبوه می افزاید و تلفات جانی و خسارات مالی غیر نظامیان را افزایش می دهد؛ مواردی که در شرایط جنگی، هیچیک از دوطرف جنگ، مسئولیت آن را بر عهده نمی گیرند و حتی بی توجه به این مسایل، به جنگ و خشونت و ویرانی و کشتار، ادامه می دهند.
 
اخیرا در شماری از ولسوالی ها گروهی از ریش سفیدان محلی، سعی کردند نیروهای دولتی را ترغیب کنند تا بدون خونریزی، مناطق را به طالبان واگذار کنند. دولت این افراد را زیر نام «نفوذی های طالبان» دستگیر کرد. شاید تصور دولت تا حدودی درست باشد و این افراد، بخشی از تاکتیک های طالبان برای اشغال بدون جنگ و خونریزی مناطق باشد؛ اما این سکه، روی دیگری نیز دارد و آن اینکه مردم وقتی می بینند که ولسوالی ها به سرعت سقوط می کند و دولت، توان یا اراده جنگ با طالبان را ندارد، برای جلوگیری از تلفات و خسارات غیر نظامیان، مجبور اند دست به هر اقدامی بزنند که وساطت میان دولت و طالبان برای واگذاری مناطق هم بخشی از این اقدامات محسوب می شود.
 
البته در این میان، بدیهی است که کسی روی صحبت های اطمینان بخش عبدالله عبدالله، هیچ حسابی باز نخواهد کرد؛ زیرا او نه در جنگ، نقشی دارد و نه در سیاست گذاری های کلان سیاسی و امنیتی.
 
افزون بر این، واقعیت، قدرتمندتر از آن است که با ابراز نظرهای رسانه ای و مواضع دلگرم کننده تبلیغاتی، قابل تغییر، انکار یا لاپوشانی باشد.
 
با این حال، بخش دوم اظهارات آقای عبدالله، همان چیزی است که مردم را نیز امیدوار کرده است و آن بازگشت و بسیج فرماندهان، رهبران و مدیران پیشین جبهات جهاد و مقاومت به صحنه مبارزه با طالبان است.
 
این دیگر یک نمایش خودنمایانه یا ژستی فریبکارانه نیست، عمل است، کار است و خطر کردن و جان در کف دست گرفتن است.
 
رهبری که حرف اش را در میدان جنگ می زند، نیازی به تبلیغ و موضع گیری های میان‌خالی سیاسی ندارد. او خطر می کند، به خط مقدم جنگ می رود و با تهور و دلاوری به قلب دشمن می زند تا از مردم اش دفاع می کند، سرزمین اش را نجات دهد و ترور و وحشت و خشونت و بی قانونی مزدوران بیگانه را مهار سازد.
 
این همان چیزی است که مایه امید است. این حرکت ها باید قویا حمایت شود؛ زیرا هم فاصله میان مردم و دولت را از میان می برد و هم موجب شکل گیری یک بسیج ملی برای حمایت از نیروهای امنیتی می شود.
 
وضعیت اگر قرار است تغییر کند، تنها یک راه دارد و آن تقویت و توسعه نیروهای مسلح حامی نظام است؛ نیروهایی که البته در طول سال های گذشته، پیوسته از سوی برخی رهبران فاشیست و قبیله گرا، تضعیف و سرکوب و خلع سلاح شدند؛ زیرا به زعم آنها «مجاهد خطرناک تر از طالب است»؛ اما امروزه در برابر موج وحشت و سقوطی که توسط طالبان کلید خورده، تنها نیرویی که می تواند این موج را مهار کند و مانع از سقوط نظام شود، همین مجاهدین هستند.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین