۰

جنگ بدخشان؛ از سرکوب و ستم تا عصیان و انتقام

سه شنبه ۳ عقرب ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۸
رهبران طالبان برای سرکوب قیام های بدخشان، فصیح الدین فطرت؛ رییس ستاد ارتش خود را به آن ولایت فرستادند تا رهبری جنگ را بر عهده بگیرد. آقای فطرت از معدود چهره های تاجیک تبار سیستم امنیتی طالبان است که اصالتا اهل بدخشان می باشد.
جنگ بدخشان؛ از سرکوب و ستم تا عصیان و انتقام
طالبان می‌گویند در یک هفته گذشته «۳۸» تن از مخالفان مسلح آنها در یک «عملیات تصفیه‌ای» در نقاط مختلف بدخشان کشته شده‌اند.
طالبان از این افراد به عنوان «بغاوتگران» یاد کرده‌اند.
 
حزب جمعیت اسلامی شاخه صلاح‌الدین، آنچه را که در بدخشان رخ داده «کشتار بی‌رحمانه تعدادی از مجاهدان و فرماندهان» توصیف کرده‌ که برای «رهایی مردم از ظلم و جنایت‌های گروه طالبان اخیراً در ولایت بدخشان به مبارزه‌ مسلحانه روی آورده بودند.»
 
در بیانیه جمعیت اسلامی «کشتار اسیران و سر بریدنِ مخالفان در تعارض با اصول اخلاقی جنگ در اسلام و معیارهای حقوق بشری» خوانده شده‌است.
 
فوزیه کوفی هم خطاب به طالبان بدخشانی گفته: «بدخشانی که هنوز هم از آدرس دین و در صف طالب انسان‌کشی می‌کند، دیری نیست به اشتباه خود پی خواهد برد؛ اما تا آن دم جان‌های زیادی گرفته خواهد شد.»
 
سه منبع معتبر نیز به بی‌بی‌سی گفته اند که بیشتر افرادی که با طالبان می‌جنگیدند و کشته شده اند، «افراد خودجوش» بودند که در برابر آنچه «ستم طالبان» می‌خوانند، سلاح برداشتند.
 
با توجه به قراین، شواهد و نشانه هایی که در رسانه ها ارائه شده و حزب جمعیت اسلامی و فوزیه کوفی هم به آنها اشاره کرده اند، به نظر می رسد که وحشت جاری در بدخشان، بیش از آنکه ناشی از یک نبرد متعارف میان طالبان و جبهه مقاومت ملی باشد، سرکوب شدید، خشن، خونین و مرگبار خیزش ها، اعتراضات و عصیان های مردمی است که از ظلم و ستم و سرکوب و بی عدالتی به ستوه آمده و راه دیگری جز تقابل مسلحانه با طالبان نیافته اند.
 
موضوع دیگری که این برداشت را تایید می کند این است که یکی از دو فرمانده مهمی که توسط طالبان کشته شده اند، پیشتر خود برای طالبان علیه دولت پیشین جنگیده و قربانی داده بود؛ اما در نهایت علیه همسنگران پیشین خود سلاح برداشت و کشته شد؛ زیرا به این نتیجه رسید که طالبان در پوشش شریعت، پروژه قومیت را به پیش می برند.
 
از سوی دیگر، سرکوب خونین قیام های مردم بدخشان، بعد از چندین هفته تلاش و نشست و برنامه ریزی از سوی رهبران طالبان صورت گرفت. رهبران دولت طالبان در این مدت بارها با مقام ها و فرماندهان محلی خود در بدخشان، دیدار و گفتگو کردند. مقام های سیاسی و نظامی آنان از کابل به فیض آباد و برخی از ولسوالی های دیگر بدخشان رفتند و در نهایت، تصمیم گرفتند تا به بهانه جنگ با «جبهه مقاومت ملی» مردم به جان رسیده از ستم و سرکوب و تبعیض و بی عدالتی سیستماتیک را به گونه ای سرکوب کنند که دیگر هیچکس جرات نکند در برابر طالبان قد راست کند و دست به قیام بزند.
 
نکته قابل تامل این است که رهبران طالبان برای سرکوب قیام های بدخشان، فصیح الدین فطرت؛ رییس ستاد ارتش خود را به آن ولایت فرستادند تا رهبری جنگ را بر عهده بگیرد. آقای فطرت از معدود چهره های تاجیک تبار سیستم امنیتی طالبان است که اصالتا اهل بدخشان می باشد.
 
بنابراین به احتمال قوی، طالبان برای این منظور، سه هدف مهم را در نظر داشته اند: یکی اینکه تبر و دسته از یک تبار و نژاد باشند تا اگر طالبان متحمل تلفاتی نیز شدند، این تلفات تنها بر طالبان تاجیک تبار تحمیل شود نه پشتون ها. دوم اینکه صداقت و وفاداری فصیح الدین فطرت به مانیفست قومی «امارت» را آزمایش کنند تا مشخص شود که آیا او حاضر است به عنوان یک مهره امنیتی تاجیک تبار طالبان، علیه همتباران و همشهریان خودش در بدخشان، سلاح بردارد و آنان را قتل عام کند یا خیر. نکته سوم هم اینکه در برابر هرگونه ادعای منتقدان خود و ناظران مستقل درباره کشتار قومی و سرکوب سیستماتیک تاجیک ها پاسخ دهند که طرف مقابل جنگ نیز تاجیک بوده و جنگ بدخشان، هرگز نبرد میان تاجیک و پشتون نبوده است!
 
با این حال و صرف نظر از اینکه در بدخشان، چه جنایت های پیدا و پنهانی جریان دارد و برنامه بعدی طالبان برای مهار خیزش و مقاومت و ایستادگی مردمی در برابر سرکوب و ستم و بی عدالتی و ظلم و تبعیض در این ولایت راهبردی چه خواهد بود، واقعیتی که نمی توان نادیده گرفت این است که طالبان حتی اگر در نبردهای میدانی جاری در بدخشان، برنده شده باشند در بلندمدت قادر نیستند با استفاده جنون آمیز و جنایتکارانه از خشونت و کشتار و ارعاب و ترور بر مردم حکومت کنند. این کشتارها پاسخ دارد و پاسخ آن چیزی جز خشم و انزجار و عصیان و انتقام نخواهد بود.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین