سرور دانش؛ اعراض دیرهنگام از «افغانیت»

11 قوس 1401 ساعت 21:51

آقای دانش که اکنون خود را «افغان» نمی داند، از نویسندگان قانون اساسی بود که تمام مردم افغانستان را «افغان» می نامید.


سرور دانش در مصاحبه‌ با بی‌بی‌سی در پاسخ به اینکه چرا در بیانیه حزب نوبنیادش از واژه «افغان» استفاده نشده و آیا خود را «افغان» می‌داند، گفته که این موضوع در حال حاضر در میان مردم افغانستان مورد اختلاف است.
او گفته در ماده چهارم قانون اساسی آمده که «افغان» به تمام شهروندان افغانستان اطلاق می‌شود. در زمان تشکیل این قانون اساسی هم اختلافاتی به آن وجود داشت. او افزود: «فعلاً که در ما در یک شرایط استثنایی دیگر قرار داریم، طبیعی است که تمام مسایل از نو مورد بحث قرار می‌گیرد.»
 
او همچنین در پاسخ به اینکه چرا قبلاً درباره موضوع فدرالیسم در افغانستان صحبت نمی‌کرد گفت که اکنون شرایط تغییر کرده و فرصت گفتگو در این موارد فراهم شده است.
 
آقای دانش درباره سقوط نظام پیشین گفت که «از این سقوط همه اطلاع داشتند».
 
او گفت در روز سقوط کابل (۱۵ آگوست) برای نیم ساعت با اشرف غنی، صحبت کرده بود؛ اما غنی حرفی از فرار نزد.
 
او همچنین انتقاد برخی مبنی بر اینکه صلاحیتی در دوره کاری‌اش در دولت نداشته را رد کرد و گفت در تمام قوانینی که در افغانستان تصویب شده، به نحوی نقش داشته است.
 
صدر و ذیل اظهارات آقای دانش در این مصاحبه که ظاهرا نخستین گفتگوی رسانه ای او پس از سقوط نظام جمهوری و فرار از افغانستان است، پر از تردید و تناقض است.
 
آقای دانش که اکنون خود را «افغان» نمی داند، از نویسندگان قانون اساسی بود که تمام مردم افغانستان را «افغان» می نامید؛ اما اینکه او پس از ۲۱ سال، به اختلاف درباره کاربرد واژه «افغان» در متن قانون اساسی، اشاره می کند، هرگز از او در تحمیل این واژه بر عموم مردم، رفع مسئولیت نمی کند؛ چه او در طول سال های حاکمیت نظام جمهوری، هیچ حرفی درباره وجود «اختلاف» درباره این واژه نزده و از کاربرد آن در ابعاد وسیع برای تمام اتباع کشور نیز انتقاد نکرده بود.
 
بدتر از همه اینکه به تعبیر یکی از سخنگویان طالبان، او پس از اشرف غنی، دومین نفری بود که تذکره الکترونیک حاوی واژه «افغان» گرفت. پس چگونه ممکن است که یکی از کسانی که در جریان نوشتن قانون اساسی پیشین درباره کاربرد واژه «افغان» ملاحظه داشته و با آن مخالف بوده، همان سرور دانشی بوده که دومین تذکره الکترونیک افغانستان را دریافت کرده است؟
 
نکته دیگر اینکه سرور دانش می گوید به این دلیل اکنون درباره واژه «افغان» به عنوان یک موضوع اختلافی موضع گیری صریح می کند که فرصت گفتگو درباره این مسایل، فراهم شده است.
 
پرسش این است که این فرصت چگونه فراهم شده و چه کسانی در این گفتگو امکان شرکت و ابراز نظر دارند؟ کشور به طور کامل در اختیار طالبان است. حتی گفتگوهای حیاتی صلح هم متوقف شده است. رهبران ضد طالبان به شمول سرور دانش همگی به کشورهای دیگر فرار کرده اند و هیچ گفتگوی ملی در هیچ زمینه ای در هیچ جایی در جریان نیست. به این ترتیب، آیا اشاره سرور دانش درباره فراهم شدن فرصت گفتگو به دسترسی رهبران فراری نظام جمهوری به اینترنت پرسرعت و پلتفرم های اینترنتی است؟!
 
نظر او درباره نظام فدرالی و سقوط نظام جمهوری نیز دقیقا از همین تناقض های آشکار رنج می برد. او می گوید که اکنون بستر لازم برای گفتگو درباره فدرالیزم نیز فراهم شده است. این در حالی است که هیچ زمینه و امکانی برای گفتگو در این باره وجود ندارد و رژيم حاکم بر کشور «امارت اسلامی» است که یک رژيم قومی و ایدئولوژيک در کنترل یک گروه بدنام و غیرمشروع می باشد.
 
آقای دانش درباره سقوط هم گفته که همه از آن خبر داشته اند؛ اما در ادامه می گوید در روز سقوط، نیم ساعت با غنی صحبت کرده؛ اما چیزی از فرار نشنیده است.
 
پرسش این است که پس چرا او حتی تا روز فرار غنی از سقوط بی خبر بوده؟ یا او مانند همیشه، بی خبرترین شهروند افغانستان بوده است؟!
 
سرور دانش همچنین از «صلاحیت» خود به عنوان معاون دوم ریاست جمهوری دفاع کرده و گفته که تقریبا در همه قوانین به گونه ای نقش داشته است.
 
با اینهمه او توضیح نمی دهد که این نقش تا چه اندازه، مثبت و مؤثر بوده. مثلا در قانون مربوط به تذکره الکترونیک و واژه «افغان» یا موارد مشابه دیگر، او نظر مخالف داشته یا موافق؟ اگر مخالف بوده، پس چگونه نقش داشته که نتوانسته نظرش را به کرسی بنشاند؟ و اگر موافق بوده، پس چرا اکنون ابراز مخالفت می کند؟
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور  


کد مطلب: 156190

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/156190/

جمهور
  https://www.jomhornews.com