ترامپ از عزم خود برای بازپسگیری پایگاه راهبردی بگرام خبر داده است؛ خبری که طالبان را در شوک فروبرده و رهبران این گروه را به تکاپو برای حفظ حاکمیت خود واداشته است.
گزارشها حاکی است که رهبران طالبان طی روزهای اخیر بهطور فشرده، مشغول رایزنیهای گسترده درباره نحوه واکنش به تصمیم ترامپ برای اشغال دوباره بگرام بودهاند.
در همین راستا، گفته میشود که ملا هبتالله آخوندزاده، سران سیاسی و نظامی طالبان و حتی مقامات دونپایه و ولایتی گروه طالبان به قندهار فراخوانده تا درباره بحران بگرام بحث و تصمیمگیری شود.
همزمان، از کابل نیز گزارشهای ضدونقیضی درباره تمهیدات طالبان برای مقابله یا معامله با ترامپ منتشر میشود؛ از تخلیه مناطق اطراف بگرام تا قطع اینترنت و تشدید تدابیر امنیتی در خیابانهای پایتخت.
گشتزنی هواپیماهای بیسرنشین نیز بهطور مشکوکی، هم در کابل و هم در مناطق اطراف آن بهشدت افزایش یافته است. کارشناسان مسائل نظامی میگویند طالبان قادر به پرواز پهپادها نیستند؛ بنابراین رد پای یک قدرت خارجی است: پاکستان یا امریکا؟
در سایه فقدان شفافیت و پنهانکاریهای عمدی رژیم طالبان، بازار شایعات نیز در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی داغ است. بهویژه با قطع کامل اینترنت به مدت دو روز، شایعات بهشدت افزایش یافت و بازگشت امریکا به پایگاه بگرام، محور اصلی بسیاری از افواهات رایج در فضای مجازی شده است.
ناظران اما میگویند طالبان در برابر شرایطی سخت و پیچیده قرار گرفتهاند؛ شرایطی که تصمیمگیری درباره آن آسان نیست. و این همان چیزی است که فراخوان ملا هبتالله آخوندزاده برای اجتماع فرماندهان و مقامات مرکزی و محلی طالبان در قندهار را در کانون توجه قرار داده است.
اینکه در نهایت خروجی نشست قندهار چه خواهد بود و آیا طالبان تصمیمی قاطع و قطعی درباره چگونگی مقابله یا معامله با طرح ترامپ برای اشغال دوباره بگرام خواهند گرفت یا نه، پرسشی است که هنوز پاسخ صریحی برای آن وجود ندارد. اما این واقعیت قابل انکار نیست که طالبان با یک بحران وجودی و هویتی روبهرو هستند. آنها باید انتخاب کنند: میان پذیرش حضور نیروهای اشغالگر امریکایی در بگرام و واگذاری استقلال افغانستان به امریکا، یا تکرار تصمیم عدم استرداد اسامه بنلادن در سال ۲۰۰۱ و در نهایت فروپاشی حاکمیت خود.
نشانههای فراوانی وجود دارد که مقامات و رهبران ارشد طالبان و شبکه حقانی درباره پرونده بگرام و بازگشت امریکاییها به افغانستان دچار اختلافنظرهای شدید و جدی هستند.
از سوی دیگر، بسیار بعید به نظر میرسد که طالبان با تکرار یک اشتباه فاجعهبار، سلطه و حاکمیت خود را به خطر بیندازند و به نسخه اولیه خود بازگردند؛ چیزی که بدون شک مطلوب بسیاری از رهبران گروه و شبکه حقانی نیست.
همچنین این خطر وجود دارد که واگذاری استقلال افغانستان به امریکا و تغییر روایت ادعایی فتح طالبان، موجب شورشهای داخلی، انشقاقهای درونسازمانی و انشعابهای گروهی شود و حتی طالبان را درگیر یک جنگ داخلی خونین و مرگبار کند.
علاوه بر این، هیچ تضمینی وجود ندارد که بازگشت امریکا به بگرام صرفاً بازگشت به یک پایگاه باشد و هیچ تأثیری بر سایر معادلات امنیتی و سیاسی افغانستان نداشته باشد.
طالبان نگران آن هستند که راهیابی نظامیان امریکایی به افغانستان، چشمانداز حاکمیت این گروه را بهطور کامل تغییر دهد و علاوه بر ایجاد چالشهای دردسرساز و بحرانهای ویرانگر داخلی، پای قدرتهای منطقهای را نیز به افغانستان باز کند، جنگهای نیابتی را دامن بزند، گروههای تروریستی ضد طالبان را احیا کند و بدتر از همه اینکه سیطره پاکستان با پشتوانه امریکا بر افغانستان را بازگرداند.
با توجه به این واقعیتها، تصمیمگیری درباره طرح ترامپ برای اشغال دوباره پایگاه راهبردی بگرام از سوی رهبران طالبان آسان نیست. این بزرگترین چالشی است که پس از چهار سال حاکمیت این گروه، چشمانداز بقای آن را با خطر روبهرو کرده و با پیامدها و عواقب غیرقابل پیشبینی، رهبران رژیم را از کابل تا قندهار به تلاشهای مذبوحانه برای یافتن پاسخی مناسب، کمهزینه و با کمترین پیامد واداشته است.
این در حالی است که رژیم طالبان همچنان با پنهانکاری و عادی نشان دادن وضعیت، در تلاش است تا خود را مسلط و مستقر نشان دهد و بحران و تلاطم جاری در پشت پرده را از نگاه افکار عمومی و جامعه افغانستان پنهان سازد، اما با توجه به پافشاری شدید دونالد ترامپ برای بازپسگیری هرچه سریعتر پایگاه بگرام، به نظر نمیرسد که ترس، هراس و نگرانی طالبان از نگاه مردم افغانستان پنهان بماند و پیامدهای آن بهسادگی مهار شود.
عبدالمتین فرهمند – جمهور