حالا که روابط میان طالبان و پاکستان به تیرهگی کشیده، افغانستان بازهم در آستانۀ یک وضعیت پرتنش قرار گرفته است. طالبان، که خودشان از دل جنگ و حمایت خارجی بالا آمدهاند، امروز با همان حامیان دیروزشان روبهرو شدهاند. در این میان، پرسش مهم این است که نیروهای مخالف طالبان، بهویژه جبهۀ مقاومت ملی، در چنین شرایطی چه باید بکنند؟
اول باید گفت که هرچند این وضعیت پر از خطر است، اما در دلش یک فرصت هم نهفته است؛ فرصتی برای بازسازی امید و سازماندهی دوبارۀ مقاومت.
۱. اتحاد به جای تفرقه
مشکل بزرگ مخالفان طالبان همیشه پراکندگی بوده است. هر کسی خود را رهبر میداند و هیچکس به فکر کار جمعی نیست. اگر این پراکندگی ادامه پیدا کند، هیچ نیرویی توان مقابله با طالبان را نخواهد داشت.
باید رهبران سیاسی و نظامی، خواه در داخل باشند یا در بیرون، از منافع شخصی بگذرند و دور یک میز بنشینند. مردم دیگر شعارهای تکراری نمیخواهند؛ آنها از مقاومت انتظار صداقت، اتحاد و یک راه روشن دارند.
۲. ساختن چهرۀ مشروع و انسانی
جهان امروز به دنبال نیرویی است که بتواند جای طالبان را بگیرد، اما شرطش این است که آن نیرو، واقعاً نمایندۀ مردم باشد،
۳. مقاومت فقط تفنگ نیست
مبارزه همیشه به معنای جنگ نیست. امروز صدای یک خبرنگار، یک دختر دانشآموز، یا یک فعال مدنی در کابل و بدخشان، گاهی از صدای تفنگ بلندتر است.
نیروهای مخالف باید از این صداها پشتیبانی کنند، آنها را سازمان دهند و نگذارند طالبان تمام جامعه را خاموش سازند. اگر مردم احساس کنند مقاومت فقط جنگ نیست، بلکه تلاش برای زندگی و آزادی است، دلشان با آن خواهد بود.
۴. روابط هوشیارانه با کشورهای منطقه
طالبان و پاکستان امروز با هم درگیرند، اما نباید ساده بود. این دو سالها همدست بودهاند و ممکن است بازهم به هم نزدیک شوند.
جبهۀ مقاومت باید هوشیار باشد و بازی منافع را درست بفهمد. میتواند با کشورهای منطقه رابطه داشته باشد، اما نباید وابسته شود. افغانستان زمانی نجات مییابد که تصمیمهایش را خودش بگیرد، نه دیگران.
۵. فکر برای فردای بعد از طالبان
طالبان روزی خواهند رفت؛ هیچ قدرتی که بر زور و ترس تکیه دارد، ماندنی نیست. اما مهم این است که بعد از رفتن طالبان چه میشود؟
مقاومت باید از حالا طرحی برای فردای بعد از طالبان داشته باشد — مثلاً چگونه حکومت موقت ساخته شود، قانون اساسی جدید نوشته شود و انتخابات آزاد برگزار گردد. اگر این طرح نباشد، دوباره کشور به آشوب میافتد و تاریخ تکرار میشود.
سخن آخر
افغانستان امروز در نقطۀ حساسی ایستاده است. طالبان درگیر بحراناند، مردم خستهاند، و جهان هنوز نمیداند چه باید بکند. در چنین شرایطی، تنها نیروهای ملی و صادق میتوانند امید تازهای بسازند.
اگر جبهۀ مقاومت و دیگر مخالفان با عقل، اتحاد و باور به مردم پیش بروند، میتوانند نه فقط طالبان، بلکه فضای تاریکی را که بر افغانستان سایه افگنده است، از میان بردارند.
جبهه مقاومت جز یک عده دزد و فاسد چیز دیگر نیست مسعود وخلیلی ومحقق و عطا کسانی هستند که مردم از بی لیاقتی و بی عرضگی آنها به حکومت طالب راضی شدند الان هم بعضی موقع ها مثل سگ عوعو میکنند که طالب لیاقت ندارد شما که لیاقمند بودید چکار کردید جز اینکه میلیاردها دلار پول ملت بدبخت را خوردید آن زمان که آمریکا و ناتو و سازمان ملل و اروپا ووو از شما حمایت میکرد هیچ کاری نتوانستید حالا میخواهید حکومت درست کنید قانون اساسی بنویسید آزموده را آزمودن خطاست
کدام مقاومت بلی مقاومت زیر کمپل وپتو هست دیگر مقاومت جعبه مقاومت نیس الفرار رفتن کولاب اونجا هم جای ندارد مجبورن ازونجا هم فرار کنند اگر بیاد افغانستان هرچه صلاح مهمهات دذیده برگردانه مثل آدم زندگی کنه کسی کارشان نداره