۰

سیستم های تقلب در آراء افغانستان

نویسنده: آنند گوپال - برگردان به فارسی: عماد عابدی
پنجشنبه ۱۴ حمل ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۵۳
ملاتره خیل به من گفت: "ما نگران هستیم، چون در جنوب و شرق هیچ امنیتی وجود ندارد، و هیچکس نمی تواند رأی بدهد. فقط شمال رأی خواهد داد. نتیجه چه خواهد بود؟ شاید یک جنگ داخلی دیگر." ... تره خیل نخواست در مورد فعالیتهای خود در جریان انتخابات ریاست جمهوری گذشته صحبت کند. اما، توضیح داد، بدون تقلب گسترده، کرزی، در انتخابات سال ۲۰۰۹ به شدت شکست می خورد، به این دلیل که طرفداران او در مناطق جنگزده زندگی میکنند. تره خیل افزود: "برای منصف بودن، شما باید تقلب کنید".
سیستم های تقلب در آراء افغانستان
در منطقه چک در ۶۰ کیلومتری کابل، ۱۲ مرکز رأی گیری، برأی روز انتخابات ریاست جمهوری افغانستان آماده شده اند. شماری از این مراکز در صنف های درسی مکاتب موقعیت دارند که میان آنها را پرده زده اند و بقیه در مساجد. دو خیمه رأی گیری نیز برای کوچی ها در نظر گرفته شده اند که در دامنه های کوه و در نزدیکی چراگاهها موقعیت دارند. در دو طرف جاده ای که بسوی این دره می آید تابلوهای تبلیغاتی تازه نقاشی شده نصب شده اند. دهها هزار برگه رأی دهی برای این مراکز آمده شده اند و مقامات در نظر دارند برگه های مراکز دوردست را با هلیکوپتر انتقال دهند. این همه آمادگی اما اهمیتی ندارد، چون در روز انتخابات در هیچ یک از مراکز رأی دهی چک، نه رأی دهنده ای حاضر خواهد شد و نه کارمند انتخاباتی. هنگامی که من از یک فرمانده شبه نظامیان محلی مورد حمایت امریکا، که من او را "رقیب" می نامم، علت را پرسیدم، او انگشت خود را روی گلوی خود کشید و گفت، "طالبان".
این نخستین انتخابات دموکراتیک ریاست جمهوری است که حامد کرزی به عنوان نامزد در آن حضور ندارد - چون نمی تواند بیش از دو دور رئیس جمهور باشد – یک نقطه عطف و یک انتقال قدرت مسالمت آمیز که در تاریخ این کشورکم واقع شده است. اما این انتخابات در حالتی برگزار میشود که دولت به مشکل فعالیت دارد: شورشیان طالبان هنوز هم در حدود نیمی از کشور حضور دارند که اغلب در مناطق زیر کنترل خود حکومت غیر رسمی تشکیل داده اند. در این مناطق رأی دادن با مرگ برابر است،چون طالبان رأی دادن را خیانت می پندارند. مسئولان انتخابات از مجموع ۶۸۴۵ مرکز رأی دهی،۳۱۴۰ آن را ناامن خوانده اند.
با نزدیک شدن زمان انتخابات، موج حملات و ترورهای طالبان نیز به شدت بالا گرفته است که این میزان خشونت از سال ۲۰۰۹ به بعد دیده نشده بود. در پایان هفته گذشته، شورشیان به یک سازمان غیردولتی و مقر کمیسیون انتخابات در کابل یورش بردند. اگرچه تلفات کم بود، اما افزایش ناامنی باعث شد بسیاری از ناظران بین المللی از افغانستان فرار کنند. در وردک، در جنوب غربی کابل، جایی که "رقیب" فرمانده یک گروه شبه نظامی است، بیشتر ولسوالی ها تحت کنترل طالبان است. مرکز اصلی رأی دهی این منطقه در یک مکتب بازسازی شده یک طبقه ای جا گرفته است که در نزدیکی محل انحراف شاهراه به سوی "چک" موقعیت دارد. این مکتب شامل قلمرو زیر اداره نیروهای "رقیب" است. او با اشاره به سوی بوته زارهای کنار جاده گفت: "این چند کیلومتر شاهراه مربوط من است، و این طرف هم". سپس او به سوی روستاهای گلی در دامنه تپه اشاره کرد و گفت: "همه چیز دیگر، متعلق به طالبان است".
در روز انتخابات هیچکسی از آن روستاها به مراکز رأی دهی نخواهند آمد، اما رقیب دنبال نامزد اصلی خریدار میگردد که این منطقه را "از خود" کند– به این معنا که مردان او دسترسی به مراکز رأی گیری را در اختیار خود می گیرند و تنها در بدل پول به نماینده یک نامزد اجازه ورود خواهند داد. در دو انتخابات گذشته، در سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۹، فعالان مبارزات انتخاباتی نقش مهمی در پرکردن صندوقهای رأی به نفع نامزدهای خود داشتند.
رقیب با استناد به پیشنهاد پرداخت حدود ۵۰۰۰ دالر از سوی یک نامزد گفت: "با دو نامزد کلان صحبت کرده ام، و آنها پول خوبی پیشنهاد کرده اند." او هنوز تصمیم نگرفته با کی کار کند، اما باور دارد که تجربه انتخابات پارلمانی سال۲۰۱۰ تکرار خواهد شد. در آنزمان، من از ولایت میدان وردک گزارش می دادم، و دیدم که "رقیب" نمایندگان دیگر نامزدان را بازداشت کرد و به نمایندگان نامزدان حامی خود اجازه داد بدون دردسر صندوق های رأی را پر کنند.
این بار، اما او با رقابت سختی مواجه خواهد شد. شاهراه زیر کنترل او فرودگاه بگرام و قندهار، دو محل مهم نظامی ایالات متحده در این کشور، را به هم پیوند می دهد. و این یک اکوسیستم پیمانکاران حمل و نقل فوق العاده پولدار را به میان آورده است که سیاست وردک را زیر تاثیر خود دارند. در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹، برخی از آنها در مراکز رأی گیری خالی صندوق های رأی را به نفع حامدکرزی پر کردند. (در انتخابات سال۲۰۱۰، من دیدم که نماینده های انتخاباتی یک نامزد، وحیدالله کلیمزی، به جرم دزدی آرا درهمین مکتب بازداشت شدند.) حالا پیمانکاران، خدمات خود را برأی پر کردن صندوق های رأی در رقابت با یکدیگر به مزایده می گذارند.
حضرت جانان، یک مقام برجسته در وردک، که به صورت گسترده تصور میشود بخشی از "مافیای پیمانکاران" نیست به من گفت: "اینها سرنوشت رأی ولایت ما را تعیین میکنند". ماه گذشته هنگامی که در کابل او را دیدم، نگران این بود که رقابت بر سر دزدی آرا به خشونت بیانجامد. بسیاری از پیمانکاران و فرماندهان شبه نظامی مورد حمایت امریکا، پیوند خود با طالبان را حفظ کرده اند، که از یک سو از خطر ترور رها شوند و از سوی دیگر از طالبان به عنوان ابزار فشار بر رقبای خود استفاده کنند. به عنوان مثال، به گفته جانان و دیگر مقامات ولایت میدان وردک، یک پیمانکار برجسته محلی، به یک گروه طالبان حتی موترسایکل هدیه داده است تا آنها را تشویق به حمله به کاروانهای اکمالاتی پیمانکاران رقیب خود کند. "رقیب" که خود از فرماندهان سابق طالبان است، اعتراف کرد، "من با همه طرفها روابط خود را حفظ میکنم." او با اشاره به حضور من در میدان وردک اضافه کرد، "به طالبان گفته ام که امروز میهمان دارم، پس به کنار جاده نیایید و مشکلی ایجاد نکنید".
در حالیکه تقلب سیستماتیک ممکن است یک زیاده روی دیگر در این کشور فسادزده به شمار رود، اما ممکن است راه دیگری برای برگزاری انتخابات وجود نداشته باشد. در کابل به دیدار ملاتره خیل محمدی، نماینده ستیزه گر پارلمان رفتم. تره خیل متهم است در انتخابات ریاست جمهوری قبلی، عملیات دزدی آرا به نفع کرزی را در حومه شرقی کابل مهندسی کرده بود. جزئیات امنیتی در دفتر تره خیل مهیب است: ۶ مرد کلاشینکف بدست در لباس افغانی، چندنفر دیگر با عینکهای آفتابی و لباس نظامی، یک نفر با پتلون چرمی و تفنگچه به دست. تره خیل و افرادش زود به خشم می آیند؛ دو سال پیش، او به محافظان خود دستور داد به روی جمعیت آتش بگشایند، که در نتیجه دو تن کشته و هفت تن دیگر زخمی شدند. سال گذشته، یکی از افراد مسلح او کلینیک صحی را به رگبار بست و یک پسر چهارده ساله را زخمی ساخت.
تره خیل به من گفت: "ما نگران هستیم، چون در جنوب و شرق هیچ امنیتی وجود ندارد، و هیچکس نمی تواند رأی بدهد. فقط شمال رأی خواهد داد. نتیجه چه خواهد بود؟ شاید یک جنگ داخلی دیگر.".... تره خیل نخواست در مورد فعالیتهای خود در جریان انتخابات ریاست جمهوری گذشته صحبت کند. اما، توضیح داد، بدون تقلب گسترده، کرزی، در انتخابات سال ۲۰۰۹ به شدت شکست می خورد، به این دلیل که طرفداران او در مناطق جنگزده زندگی میکنند. تره خیل افزود: "برای منصف بودن، شما باید تقلب کنید".
بنابراین، اگر هشت نامزد ریاست جمهوری میخواهند در مناطق پشتون نشین حضور قوی داشته باشند، آنها نیاز به مردان قدرتمند صندوق پرکن مانند "رقیب" دارند. این مردان در قلمرو حائل میان رسمی و شبه نظامی فعالیت دارند که بسیاری از روستاهای افغانستان را در بر می گیرد. در این صورت، رأی پشتونها، به احتمال زیاد، تقسیم خواهدشد- و چند حامی برجسته کرزی به من گفتند آنها نگران این هستندکه پخش آرا در میان نامزدهای متعدد میتواند نفوذ کرزی بر دولت آینده را تضعیف کند. در واقع، به نظر می رسد حامدکرزی تلاش می کند از چنین حالتی جلوگیری کند. گزارش شده که کرزی نخست اتحادی را میان اشرف غنی احمدزی و عبدالرشید دوستم، یک جنگسالار ازبک، به وجود آورد. دوستم به احتمال زیاد میلیونها رأی ازبکان شمال را با خود می آورد. کرزی، در نتیجه آراء شمال را تقسیم کرد. تیم کرزی پس از آن، قیوم کرزی برادر رئیس جمهور را مجبور ساختند به نفع زلمی رسول، نامزد دلخواه او، انصراف بدهد. رسول، یک پزشک درس خوانده در فرانسه پایگاه مستقل در افغانستان ندارد، و به نظر می رسد برأی تاثیرگذاری پوتین مانند کرزی بر دولت آینده فرد مناسبی است. شایعه است که یکسری ادغامهای دیگر – بیشتر به نفع رسول –نیز در حال شکل گیری است. بنابراین، در روز انتخابات تنها ۴ نامزد مطرح خواهند بود: غنی، رسول، عبدالله و سیاف.
چه کسی در میان اینها تماسها، روابط و پول کافی برای جذب زورمندان محلی خواهد داشت؟ حاجی محمد بارز، یکی از بزرگان قومی در ولایت قندهار معتقد است که اگر انتخابات ریاست جمهوری قبلی را به عنوان نمونه در نظر بگیریم، پاسخ روشن است. آقای بارز به من گفت: بامداد روز انتخابات سال۲۰۰۹، با خانواده خود به مرکز اصلی رأیدهی در منطقه شوراوک وارد شد اما در آن قفل بود و محل هم خالی. دهها مرکز دیگر نیز در همان نزدیکیها بسته بودند. بارز اضافه کرد که افسران پلیس صندوقهای رأی را به مقر حوزه انتخاباتی بردند و آنها را به نفع حامدکرزی پر کردند. عبدالرازق، یکی از متحدان امریکا با پیشینه حقوق بشری وحشتناک، که همچنین یکی از حامیان وفادار کرزی، فرمانده نیروی پلیس قندهار است. به گفته بارز، "این بار هم مانند دوره قبلی خواهد بود. شما یک رأی دهنده را در شوراوک نخواهید دید". رازق از طریق پلیس، سیستم توزیع برگه های رأی دهی در قندهار را کنترل میکند، و در بسیاری از محل های رأی گیری روستایی نیروهای او، به جای کارمندان انتخابات، برگه های رأی را جمع آوری می کنند. این به چه معنا است؟ زلمی رسول برنده قندهار خواهد شد.
هنوز خیلی زود است بدانیم که آیا رسول می تواند شبکه های حامی کرزی را در سراسر کشور از خود کند و یا اینکه مانند وردک این شبکه ها پارچه شده و تبدیل به یک بازار آزاد کارگزاران قدرت خواهند شد. با این حال، آنچه مسلم است، این است که چنین مانورهایی با نگرانیهای مردم عادی افغانستان پیوندی ندارند. در وردک، من شاهد یک گردهمایی انتخاباتی زلمی رسول بودم که در یک هوتل بزرگ در مرکز ولایت برگزار شده بود. بیش از چهل وسیله نقلیه پلیس و ارتش، به شمول واحد ویژه، در دست بود، چون نامزد معاون ریاست جمهوری، حبیبه سرابی، صحبت می کرد. رسول، نخستین نامزد ریاست جمهوری بود که در وردک سرمایه گذاری می کرد و سالن پر از مردان و زنانی بود که از روستاهای اطراف آمده بودند. بی بی گلدانه، یک زن خانه میانسال، به من گفت که در بدل حاضر شدن در هوتل به او دوصد افغانی پرداخته شده است. او هدیه دیگر خود را هم به من نشان داد، یک بوتل آب، چیپس کچالو و شیرینی. نام حبیب الله کلیمزی، یکی از پیمانکاران قدرتمند حمل و نقل وردک، در پوش بسته بندی چاپ شده بود.
صالح محمد، مدیر مالی هوتل، توضیح دادکه خبر پرداخت پول از سوی تیم انتخاباتی رسول در روستاهای اطراف پیچید، و موجی از روستاییان فقیر به سوی هوتل راه کشیدند. اغلب، مانند گلدانه، نسبت به مبارزات انتخاباتی بی تفاوت بودند. او گفت: "آنها در مورد صلح و امنیت صحبت کردند. اما آنها در مورد چنین چیزهایی چه میدانند؟"
به نظر می رسد این احساس در جاهای دیگر ولایت میدان وردک نیز گسترده است. در بازار شهر سالار، دو تابلوی تبلیغاتی دیده میشود یکی از عبدالله و دیگری از رسول. اما در میان مردمی که من با آنها صحبت کردم، یک فرد مشتاق به رأی دادن را ندیدم. محمدعارف،یکی از دکانداران، به من گفت: "هنگامی که ما در مزارع خود کار می کنیم، طالبان می آیند و بالای پلیس شلیک می کنند.سپس پلیس می آید و ما را آزار و اذیت می کند و نمی گذارد کار کنیم. وشما آمده اید که در مورد انتخابات صحبت کنید؟"
یک زن در سالار، که نخواست نامش را بگوید، به من گفت: "مهم نیست که من به کی راه دهم. شوهرم در جنگ داخلی کشته شد. هزاران دالر بدهکار استم. چه کسی به ماکمک می کند؟ هیچکدام از این ها." برخلاف کابل و یا شمال صلح آمیز، به نظر میرسد بسیاری از شهروندان در اینجا انتخابات را یک پدیده خطرناک می پندارند – قطعه ای از تئاتر غرب و یک مورد دیگر در فهرست طولانی حوادث و کشمکشها و سیاست که باید تحمل شود. جامعه بین المللی به آنها از دموکراسی و مشروعیت می گوید، طالبان آنها را تهدید می کنند و زورمندان آنها را تحت فشار قرار میدهند که به یک نامزد خاص رأی دهند. یک زن دیگر، یک افسر پلیس خارج از وظیفه به من گفت: "همه این ها برای نشان دادن است، برأی قدرت است و ما بخاطر آن رنج می بریم."
منبع:
http://www.newyorker.com/online/blogs/newsdesk/۲۰۱۴/۰۴/how-to-win-an-afghan-election.html
نویسنده: آنند گوپال
برگردان به فارسی: عماد عابدی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین