۰

نسل جنرال های رو به انقراض

چهارشنبه ۳ ثور ۱۳۹۳ ساعت ۱۸:۰۱
نسل جنرال های رو به انقراض

جنرال عبدالقادر؛ وزیر دفاع پیشین افغانستان، دیروز در سن ۸۰ سالگی، در شفاخانه‌ نظامی سردار داود کابل درگذشت.
از جنرال قادر به عنوان فرد کلیدی در دو کودتایی نام برده می‌شود که در دهه ۵۰ خورشیدی تاثیر زیادی بر روند سیاسی افغانستان گذاشت.
او از همکاران نزدیک داودخان، در جریان کودتای بدون خونریزی سال ۱۳۵۲ بود که منجر به تغییر نظام پادشاهی به جمهوری شد.
پنج سال بعد، جنرال عبدالقادر به عنوان رهبر نظامی کودتای هفتم ثور ۵۷ در سقوط حکومت داود و به قدرت رسیدن کمونیست‌ها نقش عمده‌ای بازی کرد.
او در سال ۱۹۶۰ به همراه یک تیم ۶۰ نفره به قرغیزستان رفت و در آنجا در رشته خلبانی نظامی درس خواند.
جنرال قادر پس از همکاری در کودتای سال ۱۳۵۲ و روی کار آمدن داود، معاون فرماندهی کل نیروهای هوایی شد.
بعد از پیروزی کودتای ۷ ثور و به قدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق، او برای یک دوره کوتاه، وزیر دفاع شد؛ اما به زودی به اتهام همکاری در طراحی کودتا علیه دولت دستگیر و روانه زندان شد.
آقای قادر پس از به قدرت رسیدن ببرک کارمل؛ رهبر جناح پرچم، از زندان آزاد و بار دیگر وزیر دفاع شد.
امثال آقای قادر در مجموعه زنده کمونیست های وطنی بسیار اند؛ اما امروزه آنها به اندازه ای مهجور و دور از عرصه رویدادهای سیاسی جاری در افغانستان قرار گرفته اند که دیگر هیچکس نامی از آنها نمی برد.
وضعیتی که بر سرنوشت سیاسی جنرال ها و سیاستمردان کمونیست افغانستانِ امروز حاکم است، شاید نما و نمودار کوچکی از اوضاع و شرایط حاکم بر امپراتوری کمونیستی شوروی پیشین و بقایای آن که امروزه با نام روسیه شناخته می شود به حساب می آید.
کمونیزم طی این سال ها دوران تلخ فترت و مهجوریت تاریخی اش را سپری کرد. این روند اکنون هم به گونه ای ادامه دارد.
اگرچه رییس جمهور ولادیمیر پوتین؛ رهبر مغرور و بلندپرواز روسیه، امروز رویاهای بالابلندی در سر دارد و می خواهد امپراتوری مرده و مضمحل شده کمونیزم و شوروی را بار دیگر رمق و رونق ببخشد؛ اما این آرزوی بلندپروازانه بسیار کم رمق تر از آن است که انرژی و نور ساطع از آن بتواند کورسویی برای کمونیست های غیر روسی در سراسر جهان به حساب آید.
این است که امروزه در افغانستان با نسلی از جنرال های رو به انقراض مواجهیم. نسلی از جنرال هایی که روزگاری خود در محور و مدار و کانون تحولات داغ افغانستان قرار داشتند.
جنرال قادر یکی از آنها بود و چه بسا مهم ترین و سرآمدترین شان. کسی که به صورت فعال در پشت دو کودتای سرنوشت ساز قرار داشت و می رفت؛ تا کودتای سومی را نیز راه اندازی و رهبری کند؛ اما زودتر از موعد، دستگیر و روانه زندان شد.
او به روایت خودش، کودتای نظامی علیه داودخان را از طریق هلیکوپتر و از هوا رهبری کرد.
از همکاری او در کودتای داود علیه رژیم شاهنشاهی ظاهر هم به خوبی مشخص می شود که داودخان، پیش از آنکه یک جمهوری‌خواه دموکرات و ضد دستگاه مطلقه شاه بوده باشد، فردی با عقبه ایدئولوژیک کمونیستی بوده است؛ اما به دلیل انتساب قومی اش به پشتون ها از یکسو و پررنگ بودن احساسات ملی گرایی افراطی اش از جانب دیگر، او به احتمال قوی با جناح خلق کمونیزم وطنی، نسبت نزدیک تری داشته است؛ تا کمونیست های پرچمی.
تهاجم نظامی امریکا بر افغانستان با وجود آنکه فرصت را برای بازسازی احزاب و تشکل های شبه نظامی مجاهدین و تغییر شکل و ماهیت آنها به جریان های سیاسی هموار کرد و آنها را به صورت جدی وارد بازی های سیاسی نمود و حتی در اواخر دولت آقای کرزی، طالبان و حزب اسلامی نیز می روند؛ تا به عنوان یک طرف بازی، وارد فضای سیاست افغانستان شوند؛ اما نسل جنرال ها و سیاستمردان کمونیست، همچنان در حال افول و فترت باقی ماندند و نتوانستند با استفاده از فضای به وجود آمده به بازتولید محرک های ایدئولوژیک و بازسازی سیاسی خود براساس شرایط جدید بپردازند.
شاید یکی از عمده ترین دلایل این امر، ضعف و انفعالی بود که بر شرایط روسیه پس از فروپاشی شوروی حاکم گشت و تاکنون نیز آثار و تبعات آن به گونه ای ادامه دارد؛ اما با تحرکات تازه پوتین، می رود؛ تا به این فترت و فروماندگی تاریخی اش پایان دهد، اگر بتواند.
غرب و امریکا نیز با این جماعت کاری نداشت و ندارد؛ زیرا برخی از مهره های قابل تسخیر و تصرف آنها را براساس نظام ارزشی، فکری و ایدئولوژیک لیبرالیزم، حل و هضم و مستحیل کرد و به برخی دیگر را به مثابه مهره های سوخته، اصولا توجه نکرد. نه از آنها احساس ترس و خطر کرد و نه در صدد جذب و خریدن شان برآمد؛ زیرا براساس همان ضرب المثل غربی، در خیابان کسی به سگ مرده، سنگ نمی زند.
سیدعلی حسینی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین