۰

گره هایی که به سرنوشت انتخابات زده میشود

شنبه ۸ سنبله ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۰۳
این تاریخ روزی باید به مرحله تحمل ناپذیری از تناقض می رسید و به نظر می رسد اینک این دوگانگی به صورت تیم های اصلاحات و همگرایی و تحول و تداوم بروز و ظهور یافته و یک تاریخ سنگینی آن بر دوش های کم توان اشرف غنی و عبدالله قرار گرفته است.
گره هایی که به سرنوشت انتخابات زده میشود

تیم اصلاحات و همگرایی می گوید هزاران سند حاوی افشای تقلب گسترده را به تازگی در اختیار ناظران بین المللی قرار داده اند.
از سوی دیگر، اعلام نتایج نهایی انتخابات که پس از تفتیش کامل آرا صورت می گیرد به تأخیر افتاده است. یان کوبیش؛ فرستاده دبیر کل ملل متحد در افغانستان، طی دیداری با حامد کرزی ابراز داشته که اعلام نتایج در تاریخ اعلام شده امکانپذیر نیست و از کرزی خواسته تاریخ تحلیف رئیس جمهور جدید را تا یکماه دیگر به تعویق اندازد.
فاضل سانچارکی؛ سخنگوی داکتر عبدالله هم می گوید: تا زماني كه ميان دو نامزد يك توافق سياسي به وجود نيامده نتيجه انتخابات اعلام نخواهد شد.
گفته می شود یکی از مقامات ارشد سفارت امریکا هم پیشنهاد داده که تا زمان اعلام توافق سیاسی میان تیم های انتخاباتی، نتایج انتخابات اعلام نشود.
همزمان، یک هیات امریکایی نیز به سرپرستی یکی از مشاوران باراک اوباما به کابل سفر کرده و طی دیدارهایی با نامزدهای رقیب، پیام اوباما را به آنان ابلاغ کرده است.
این تحولات یکبار دیگر بر پیچیدگی تاریخی معضلات جاری تاکید می کند و نشان می دهد که جدال جاری میان اشرف غنی و عبدالله، جدال دو شخص بر سر یک سمت نیست؛ بلکه جدالی است که ریشه در تاریخ سیاسی دو قطبی افغانستان دارد. تاریخی که یکسر آن ریشه در انحصارطلبی، سلطه جویی قومی، تئوری منحط و زورگویانه برادر بزرگتر و حاکمیت به مثابه ملک طلق قوم برتر دارد و سر دیگر آن، تکاپوی گاه به گاه بی فرجام نخبگانی است که برای راه یافتن به دالان های قدرت از مسیر دلبری کردن از شاهان و سلاطین خاندان های قدرت و قومیت مذبوحانه تلاش می کنند و ستمکارانه بر آرمان های توده ای محروم پا می گذارند.
این تاریخ روزی باید به مرحله تحمل ناپذیری از تناقض می رسید و به نظر می رسد اینک این دوگانگی به صورت تیم های اصلاحات و همگرایی و تحول و تداوم بروز و ظهور یافته و یک تاریخ سنگینی آن بر دوش های کم توان اشرف غنی و عبدالله قرار گرفته است.
مردم ما به کمک نخبگان محافظه کار، مصلحت جو، متملق و پنهانکار، سال ها بر این دوگانگی چشم پوشیدند و به حاشیه نشینی، دنباله روی، تبعیت تام از آیین برادر بزرگتر، محرومیت، تبعیض سازمان یافته و شهروند درجه سوم بودن عادت کردند؛ اما اینک در اثر تغییرات بنیادینی که طی این سال ها در سازمان قدرت سیاسی پدید آمد و این امر، به ظهور نسلی منتقد، خودباور و دگراندیش و تنقید بی رحمانه نخبگان سیاسی و شکل گیری ها نهادهای مدنی، رسانه ها و... امکان داد، دوگانگی تاریخی شمال – جنوب را به مساله ای ملی تبدیل کرد و این دوگانگی تا آنجا نخ نما و آشکار گشت که اکنون به نظر می رسد جز تعریف و تبیین نهاد قدرت براساس ایده ای که بتواند به همگن سازی و هماهنگی برابر و عادلانه شمال – جنوب منجر شود، نمی توان از این بن بست سرنوشت ساز تاریخی به سلامت عبور کرد.
از قضا اکنون این مسئولیت سنگین بر دوش تیم اصلاحات و همگرایی قرار گرفته و این گروه است که باید در این پیچ خطیر و تعیین کننده تاریخی، برای آینده ای دراز و شاید همیشه، بر سرگذشت یک تاریخ حاشیه نشینی، دنباله روی و تحمل تبعیض به مثابه تقدیر تاریخی نسل های پیشین، خط بطلان بکشد و دروازه های همیشه بسته قدرت را به روی نسلی که می خواهد مسلط بر سرنوشت خویش باشد، بگشاید.
در این میان، این فرصت تاریخی که می تواند به دلیل انفعال، سوء مدیریت، معامله گری، تسلیم فشار خارجی و داخلی شدن به آسانی از دست برود و نظم تبعیض آمیز و ناعادلانه پیشین بار دیگر بر سرنوشت این نسل، مسلط گردد، با چالش ها و دشواری های بزرگی نیز روبروست که یکی از آن چالش ها، عنصر طلایی زمان است.
به این ترتیب، جدال جاری، جدال یک تاریخ تناقض، نفاق، تبعیض و دوگانگی در تنگنای نفسگیر زمان است؛ چیزی که به نظر می رسد سران اصلاحات و همگرایی کمترین توجهی به آن ندارند.
التیماتوم های مکرر و تمدیدناپذیری که از سوی گروه های فشار داخلی و خارجی صادر می شود، این تنگنا را تشدید می کند و هر لحظه، امکان پیروزی سران اصلاحات در این جدال نفسگیر و تاریخی را کمتر می کند.
این در حالی است که در سوی دیگر، تیم اصلاحات و همگرایی، همه کارت های ارزشمند خود در این بازی سرنوشت ساز را یکی یکی استفاده می کند و بی هیچ پیگرد و دستاوردی آنها را از دست می دهد و رها می کند. افشای اسناد ارزشمند تقلب یکی از نمونه های آن است.
اکنون که این تیم در تنگنای زمان قرار گرفته، چشم انداز پیروزی در این جدال ریشه دار تاریخی نیز هر روز به صورت ناامیدکننده ای، تیره تر می شود؛ ولی سران اصلاحات باید بدانند که نه این روند برای همیشه پایدار خواهد ماند و نه این فرصت طلایی و تاریخی بار دیگر، به آنها روی خواهد کرد.
عبدالمتین فرهمند- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین