۰

آیا صدای پای تجزیه می‌آید؟

دوشنبه ۷ ثور ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۰۷
آیا صدای پای تجزیه می‌آید؟

وقتی جبهه مقاومت از زمین و نیروهای آیساف از آسمان بر طالبان یورش بردند و آن‌ها را تا غارهای تورا بورا راندند، رییس جمهور روسیه در دیداری با مارشال محمد قسیم فهیم پیشنهاد تجزیه افغانستان و تشکیل یک حکومت غیرپشتونی در شمال کشور را مطرح کرد؛ طرحی که به شدت از سوی مارشال فقید رد شد.
پیشنهاد روسیه مبنی بر تجزیه افغانستان و تشکیل یک حکومت غیرپشتونی را شاید بسیاری‌ها تحلیل‌های گوناگون بکنند، اما آن‌چه که روسیه را وادار به پیشنهاد تجزیه افغانستان کرده بود، نگرانی سران کرملین از ناامن‌سازی احتمالی مرزهای جنوبی آن کشور توسط گروه‌های تندرو و افراطی مذهبی بود. روسیه می‌خواست در صورت توافق مارشال فهیم با تجزیه افغانستان، شمال به یک کشور حایل میان بنیادگرایان و آسیای مرکزی تبدیل گردیده و از این طریق مرزهای جنوبی‌اش از تهدید احتمالی گروه‌های تندرو مذهبی مصون بماند.
پاسداری از امنیت مرزهای جنوبی روسیه و مقابله با تهدیدهای احتمالی گروه‌های تندرو و افراطی مذهبی، همواره یکی از دغدغه‌های اساسی سیاست‌گذاری‌های کرملین بوده است. برخلاف باور عامیانه‌ای که تجاوز اتحاد جماهیر شوروی بر افغانستان را لشکرکشی به‌خاطر دستیابی به آب‌های گرم تفسیر می‌کنند، شواهد و نشانه‌های بسیاری اما سخن از نگرانی روسیه از ناامن‌سازی مرزهای جنوبی‌اش می‌گویند. تصور کنید وقتی روسیه آماده است به‌خاطر مقابله با تهدیدهای احتمالی گروه‌های تندرو و افراطی یک‌بار به افغانستان لشکرکشی کند و بار دیگر در روزهای پس از یازده سپتامبر پیشنهاد تجزیه افغانستان را مطرح نماید، آیا در برابر نفوذ گروه داعش و طالبان در شمال بی‌تفاوت خواهد نشست؟ آیا هیچ عکس‌العملی نشان نخواهد داد؟
ناامنی‌هایی که امروزه در شمال افغانستان جریان دارد، بخشی از پروژه ناامن‌سازی کشورهای آسیای میانه است. قدرت‌های غربی به خاطر انتقال داعش به کشورهای آسیای میانه، جغرافیای جنگ را از جنوب به شمال تغییر داده‌اند و می‌کوشند از شمال افغانستان به عنوان وزیرستان شمالی در برابر آسیای میانه استفاده کنند. بنابراین، باید منتظر واکنش روسیه بود. واکنش روسیه این بار مداخله نظامی در افغانستان نیست، بل تشویق مردم به جدایی‌طلبی و حمایت از آن‌ها خواهد بود. روسیه ناگزیر خواهد شد که بار دیگر طرح تجزیه افغانستان را روی میز گذاشته و عده‌ای را در شمال به جدایی‌طلبی تشویق کند. سران کابل نپندارند که همگان شبیه مارشال فقید این طرح را نخواهند پذیرفت.
برخلافِ باورهایی که توسط دولت و بنگاه‌های تبلیغاتی آن تبلیغ می‌شود باید گفت که امروزه تفکرِ تجزیه در افغانستان هواداران بی‌شماری دارد.
آن‌چه که باعث شده است تا مردم به تجزیه بیندیشند و آن را راه‌حل بپندارند، شکاف‌ها و مخاصمت‌های قومی و زبانی است که همه روزه توسطِ برخی حلقاتِ ارگ‌نشین دامن زده می‌شود.
امروزه برخی حلقاتِ ارگ‌نشین، چنان به قوم‌گرایی دامن می‌زنند و به تحمیلِ هویتِ یک قوم بر سایرِ اقوام می‌پردازند که نزدیک است آهسته آهسته ماهیتِ چندفرهنگی جامعه را نیز انکار نموده و همه را از یک قوم بخوانند.
امین معلوف، نویسنده مسیحی لبنانی، در جایی هویت را به پلنگ تشبیه می‌کند. او می‌گوید که اگر پلنگ را آزاد بگذاریم آدمی را می‌درد، و اگر آزار دهیم نیز می‌درد. بدترین حالت این است که زخمی‌ اش نموده و در جنگل رها سازیم، اما بهترین حالت آن است که او را اهلی بسازیم.
در کشور عزیزمان افغانستان، نیز طوری که دیده می‌شود تا هنوز مبنای کار، آزار دادن هویت‌ها بوده است. نتیجه ‌ این امر، برای افغانستان عزیز نیز این شده که بی ‌اعتمادی ملی در میان اقوام اوج بگیرد و کشمکش‌های هویتی افزایش یابد.
در چنین حالتی طبیعی است که برخی افراد از طرحِ تجزیه استقبال نموده و بدان رضایت نشان دهند.

فسخ پیمان امنیتی
برای جلوگیری از تجزیه افغانستان، چند گزینه پیش روی سران کابل وجود دارد:
۱ – برخورد صادقانه با معضل ناامنی در شمال. باید ارگ ریاست جمهوری از سر هوای انتقال جغرافیای جنگ از جنوب به شمال را دور کنند.
۲ – فسخ پیمان امنیتی با ایالات متحده امریکا. ایالات متحده امریکا، پیمان امنیتی با کابل را مجوزی برای استفاده از خاک افغانستان علیه منافع کشورهای همسایه تلقی کرده است. سوءاستفاده‌های امریکا از پیمان امنیتی، سیاست بی‌طرفی افغانستان را به شدت صدمه رسانده و همسایگان را علیه کشور تحریک کرده است. این پیمان باید بازنگری شود و در صورت لزوم، فسخ‌شده اعلام گردد.
عبدالشهید ثاقب- ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


فیصل
حال باید اعتراف کرد که مارشال اشتباه کرده بود که نپذیرفت بهترین گذینه بوده.
من به عنوان یک تاجیک خواهان تجزیه نیستم ولی وقتی یک قوم خاص خودرا خاص میپندارند ما خاصتر از آن ها هستیم.
وقتی ما برادری میکنیم ایشان بوی از برادری نمی برند .
ما شهر نشینی میکنیم بوی از شهر نشینی نمی برند.
وقتی انتخابات را پیشنهاد میکنند ما قبول میکنیم ولی میبینند توان نداریم گوسفند هارا به حمایت صدا میکنند.
اگر گفتند زور زور زدیم رفتند برادران او طرف سرحد را صدا زدند که بیایید ما جنگ داریم ولی باز هم چیزی نتوانستند.
باز رفتند به تخنیک سابق که غلام کسی باش تا بادار دیگران باشی رفتند به غرب سر خم کردند بریشان قدرت را داد ولی اینها فکر کردند که میراث بابه شان است.
پس از هر دری که رفتیم بستند وقتی به نقص شان بود.
میگه وقتی هزاران در بسته میشه یک در دیگه باز میشه فکر میکنم دروازه یک هزارو یک تجزیه است.
ارسال دوباره ناقلین شمال به مناطق بی بی و بابه شان و با برادران پتانشن بهترین گذینه است.
سید هدایت الله
lمیگن که مرگ یکبار و شیونش نیز یکبار، من خودم به شدت از تقسیم شدن این کشور به دوبخش پشتون نشین و غیر پشتون نشین حمایت می کنم، زیرا تجربه 250 ساله بخوبی نشان داده است که این قوم تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش سایر اقوام در ساختار سیاسی کشور نیستند...
Germany
متاءسفانه در بين مليت برادر پشتون يك ديد بخصوصى كه در رابط به قوم پرستى وجود دارد وان ديد پشتون والى است، بزرگان پشتون مى دانند كه عده از انها در زير چتر بيگانه ها قرار گر فته ودست به كشتار مردم وويرانى كشور خود مى زنند كه خود مليت پشتون زياد تر از ديگران از ان متضرر استند ودر طول ١٣ سال گذشته كوشش نمودند كه انهارا از زير يوغ پاكستان بيرون بياورند اما موءفق نشدند بزرگان پشتون مى دانند كه طالبان جنايت كارانى بيش نيستند اما نمى توانند ببذيرند كه انها از بين برده شوند ودليل ان همين پشتونوالى ميباشد ،بسيار مشكل است كه انها بتوانند با اقوام ديگر برادران زندهگى كنند
Iran, Islamic Republic of
خبرگزاری جمهور تو چرا با امریکا لجی ما هر چه داریم و نداریم از خیر سر امریکاست حتی شماهایی که برای ایران مثل سگ دهن باز میکنید و دم تکان میدهید از خیر سر امریکا امروز زنده اید
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
طالبان کی برای ایران دم تکون داده؟
والا هنوز شما ها دارید حمله میکنید به ایران.هر هفته چند تا از مرزبان های ایران بخاطر طالبان تروریست می میرن.اونموقع به ایرانی ها میگی سگ؟
واقعا که!
جالبه بدونید توی این نقشه ی تجزیه ایران به ۸ تکه تقسیم میشه
پربازدیدترین