۰
عبدالکریم خرم:

ما چرا قرارداد امنیتی را با امریکا امضا نکردیم؟

يکشنبه ۱۲ دلو ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۲
بنظر من پلان امریکا این بود که قرارداد امنیتی و دفاعی با آخرین حکومت و نظام مشروع افغانستان امضا شود و با امضای آن جنگ افغانستان وارد مرحلۀ جدید گردد. با درک همین موضوع بود که حامد کرزی در اخیر بیانیۀ جلسۀ اختتامیۀ لویه جرگۀ مشورتی گفت که با در نظرداشت سفارشات لویه جرگه، قرارداد امنیتی «بعد از انتخابات» امضا خواهد شد".
ما چرا قرارداد امنیتی را با امریکا امضا نکردیم؟
" وقتی من می گویم با امضای قرارداد امنیتی جنگ امریکا داخل مرحلۀ جدید می گردد. هدف من اینست که امریکایی ها که حالا در افغانستان پایگاه دارند؛ قرارداد و دستخط دارند؛ تعداد عساکرشان را در این کشور کاهش می بخشند، جنگ را به کشورهای دیگر منطقه می کشانند و فعالیتهای CIA را بیشتر می سازند. قابل یادآوریست که عملیات طیاره های بی پیلوت نیز مربوط CIA می گردد نه وزارت دفاع آن کشور".
به گزارش خبر گزاری جمهور؛ این سخنان را عبدالکریم خرم رییس دفتر رییس جمهور پیشین افغانستان در یک مقاله تازه اش که در سایت تاند به نشر رسیده گفته است.
عبدالکریم خرم در این مقاله بعضی عواملی را که منجر به امضا نکردن قرارداد امنیتی با ایالات متحدهٔ امریکا از جانب حامد کرزی شد بیان نموده و گفته است: " قرار نیست در این مقاله همهٔ عواملی را که منجر به امضا نشدن قرارداد امنیتی با ایالات متحده امریکا از جانب حامد کرزی شد را بیان نمایم؛ بلکه بصورت مختصر به بخشی از تحلیلی که نزد وی و من منحیث همکار و هم نظرش وجود داشت روشنی می اندازم".
آقای خرم در این مقاله افزوده است که ایالات متحده امریکا بعد از حادثه یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ میلادی زیر نام مبارزه علیه تروریزم به افغانستان آمد. با فرونشستن گرد و خاک آن حادثۀ المناک، امریکا به پیاده کردن طرح باقی ماندنش در کشور ما شروع کرد. باقی ماندن درازمدت امریکا در افغانستان، برای اهداف منطقوی اش بود و برای رسیدن به این اهداف به افغانستان منحیث یک پایگاه بزرگ ضرورت داشت. به عبارت دیگر افغانستان برای امریکا هدف نه، بلکه وسیله تلقی می گردید. برای ماندن دراز مدت در افغانستان امریکا ضرورت داشت تا دست به ایجاد پایگاه های نظامی و استخباراتی بزند. برای ساختن پایگاه، ضروری پنداشته می شد تا نه تنها جنگ در افغانستان وجود داشته باشد؛ بلکه روز بروز شدیدتر هم شود. در صورتی که در افغانستان جنگ نمی بود اکمالات شبانه روزی، اسلحۀ پیشرفته و ثقیل و اعمار تاسیسات بزرگ و مغلق بصورت طبیعی سوالاتی را نزد مردم این کشور و ممالک همسایه و منطقه بوجود می آورد. بنا بر این بعد از مقدمه چینی ها، امریکا در سال ۲۰۰۴عملاً به روشن ساختن آتش جنگ و انسجام و تقویت دوباره طالبان آغاز کرد.
عملیات شبانه، بوجود آوردن تلفات ملکی، زندانی نمودن مردمان بیگناه و فعال ساختن زندان بگرام همه اقداماتی بودند که انگیزه جنگ را ایجاد و تقویت می کردند. این اقدامات عمدتا در مناطق جنوبی و شرقی افغانستان روی دست گرفته شد، مناطقی که در امتداد خط دیورند یعنی در کنار کشور پاکستان قرار داشتند.
آقای خرم می گوید: با درک همین مساله بود که حامد کرزی رییس جمهور پیشین، زندان بگرام را «فابریکۀ طالب سازی» خواند. امریکا با ایجاد رسانه های وابستۀ افغانی و با استفاده از مطبوعات خویش در جریان سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ برای هر چه بزرگ جلوه دادن قوت طالبان و القاعده و ضعیف و فاسد نشان دادن حکومت بسیار کوشید.
در سال ۲۰۰۹ آهسته آهسته نشانه هایی از آغاز مرحلۀ دیگر استراتیژی امریکا پدیدار گشت.
جنجالهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ و مطرح کردن اینکه امریکا خواستار ایجاد پایگاه های نظامی می باشد در مذاکرات بسیار خصوصی با رییس جمهور وقت افغانستان نشانه های داخل شدن به این مرحلۀ جدید بود که من جهت اختصار کلام از ارایه جزییات آن در اینجا صرفنظر می کنم.
خرم در ادامه تاکید می کند: " طرح امضای پیمان همکاریهای دراز مدت استراتیژیک بین افغانستان و امریکا در قدم اول از جانب واشنگتن ارایه شد. در این پیمان دیگر همه پوست بود، مغزش را فقط قرارداد امنیتی و دفاعی که بنام (BSA) شهرت یافت تشکیل می داد. چانه زدنها و شرایط سخت حامد کرزی امریکا را وادار ساخت تا قرارداد امنیتی را از بقیه جدا ساخته بحث بر سر آنرا به سال آینده موکول نماید و در سال ۲۰۱۲ به امضای پیمان همکاری های دراز مدت استراتیژیک بسنده کند. این پیمان سمبولیک که از نظر محتوا چیز مهمی ندارد؛ در نیمۀ شب دوم ماه می سال ۲۰۱۲ با آمدن بارک اوباما به کابل توسط وی و حامد کرزی در قصر حرمسرای ارگ به امضا رسید. همزمان با امضای پیمان مذکور، مذاکرات بر سر قرارداد امنیتی و دفاعی بین دو کشور آغاز گردید. با وصف اینکه حامد کرزی هر سطر این قرارداد را با دقت از نظر گذرانید، بر سر هر جمله آن چانه زد و جهت بحث بر سر آن لویه جرگۀ مشورتی را فرا خواند؛ اما باز هم نگذاشت این قرارداد در زمان حکومتش امضا گردید.
وی تصریح می کند: " عمق درک و معلومات حامد کرزی رییس جمهور پیشین از قرارداد امنیتی و دفاعی بمراتب بیشتر از من است؛ اما من در اینجا تحلیل خود را اریه می کنم، که بصورت دوامدار بین من و رییس جمهور مطرح می گردید.
بنظر من پلان امریکا این بود که قرارداد امنیتی و دفاعی با آخرین حکومت و نظام مشروع افغانستان امضا شود و با امضای آن جنگ افغانستان وارد مرحلۀ جدید گردد. با درک همین موضوع بود که حامد کرزی در اخیر بیانیۀ جلسۀ اختتامیۀ لویه جرگۀ مشورتی گفت که با در نظرداشت سفارشات لویه جرگه، قرارداد امنیتی «بعد از انتخابات» امضا خواهد شد".
به گفته خرم؛ وی می دانست که اگر قرارداد امضا شود دیگر انتخاباتی در کار نخواهد بود. یقیناً اگر حامد کرزی قرارداد امنیتی با امریکا را بعد از لویه جرگه امضا می کرد؛ انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴دایر نمی گردید.
اگر به متن قرارداد امنیتی و دفاعی بین امریکا و افغانستان (BSA) نگاه شود دیده می شود که در هر جا بحث بر سر چگونگی نیروهای نظامی امریکاست، هیچ اشاره ای به فعالیتهای CIA در آن صورت نگرفته و این درست مغز موضوع را تشکیل می دهد.
او می گوید: " وقتی من می گویم با امضای قرارداد امنیتی جنگ امریکا داخل مرحلۀ جدید می گردد هدف من اینست که امریکایی ها که حالا در افغانستان پایگاه دارند، قرارداد و دستخط دارند؛ تعداد عساکرش را در این کشور کاهش می بخشد، جنگ را به کشورهای دیگر منطقه می کشاند و فعالیتهای CIA را بیشتر می سازد. قابل یاد آوریست که عملیات طیاره های بی پیلوت نیز مربوط CIA می گردد نه وزارت دفاع آن کشور.
حامد کرزی می دانست که بدون ضمانت های معتبر امضای قرارداد امنیتی بر خلاف آنچه که سیاسیون و کارشناسان وابسته به امریکا می گفتند و تعدادی آن را طوطی وار تکرار می کردند؛ نه امنیت را به افغانستان می آورد و نه وضعیت اقتصادی ما را بهتر می ساخت. به همین دلیل وی آغاز عملی پروسه صلح را پیش شرط امضای (BSA) قرار داد.
وقتی گفته می شود که با امضای قرارداد امنیتی و دفاعی جنگ امریکا داخل مرحله جدید می شود معنی آن این است که دامنه جنگ به کشورهای همسایه افغانستان و مرزهای روسیه و چین کشانده می شود.
برای عملی شدن این نقشه ضرورت است تا افغانستان به یک "وزیرستان بزرگ" مبدل گردد".
به گفته وی؛ دو حادثه آغازگر تبدیل کردن افغانستان به وزیرستان بزرگ بود: یکی انتخابات ریاست جمهوری که جنجالی شده و حکومت ما را ضعیف ساخته و مشروعیتش قصدا معیوب نشان داده شد و دیگری حادثه حملۀ تروریستی بر مکتب نظامی در پشاور و قتل عام بیش از صد کودک متعلم در آن.
حکومت پاکستان حملۀ ماه اکتوبر به مکتب نظامی پشاور را معادل حادثۀ «یازدهم سپتمبر» برای پاکستان خواند.
در واقعیت نیز پاکستان از این حادثه همان استفاده را بعمل آورد که ایالات متحدۀ امریکا از حادثۀ یازدهم سپتمبر سال ۲۰۰۱ کرد. امکان دارد برای این حادثه زمینه سازی صورت گرفته باشد تا از آن استفادۀ لازم بعدی بعمل آید.
سفر لوی درستیز «راحل شریف» و رییس ISI به افغانستان یک روز بعد از حملۀ تروریستی بر مکتب نظامی پشاور نخستین گام در راه پیاده کردن طرح جدید مشترک پاکستان و امریکا بشمار می آید. کابل باید این هیات را نمی پذیرفت . با این سفر پاکستان معکوس ساختن معادله تروریزم و پناهگاههای آنرا آغاز کرد.
آقای خرم توضیح می دهد که عملیات "ضرب غضب" که در وزیرستان جریان دارد و حادثۀ تروریستی مکتب پشاور گویا پاکسازی پاکستان از تروریستان را در برخواهد داشت. امروز که صدها جنگجوی خارجی با فامیل های شان به ولایات مختلف افغانستان آمده و در اینجا مستقر شده اند؛ آغاز وزیرستان سازی افغانستان است. صدها جنگجو با فامیل های شان در هلمند، فراه، زابل، غزنی، وردک، سرپل، فاریاب، بدخشان…. جابجا می شوند اما کسی نیست که جلو آنها را بگیرد. علاوه بر آن رسانه های امریکایی و پاکستانی نیز از نقل مکان گروهی تروریستان به داخل افغانستان گزارش می دهند به عنوان مثال شمارۀ ۲۸ جنوری وال استریت ژورنال که از جابجا شدن صدها فامیل جنگجویان القاعده و ازبکستانی در مناطق «بدون قانون» افغانستان گزارش می دهد.
تبدیل شدن بیرق های سفید به بیرقهای سیاه و ظهور گروه "داعش" در افغانستان نیز نشانۀ آغاز مرحلۀ جدید است. شعار نو، نیروی نو و ساحۀ جدید فعالیت ایجاب می نماید تا گروه جدیدی این جنگ را به پیش ببرد. زیرا مشکل است تحت نام «طالب» مثلاً در آسیای مرکزی جنگید.
اعلام ولایت خراسان در چوکات خلافت داعش توسط ابومحمد العدنانی سخنگوی داعش گامی عملی در آغاز مرحلۀ جدید جنگ امریکاست که جابجا کردن گروهی سربازان آنرا در افغانستان از قبل آغاز کرده است.
این جریانات که همه در پیش چشم ما واقع می شوند نقطۀ آغاز آن امضای قرارداد امنیتی و دفاعی بین امریکا و افغانستان است.
برای اینکه این نقشه بصورت درست عملی گردد؛ افغانستان باید به کشوری تبدیل گردد که مشروعیت نظام سیاسی اش زیر سوال باشد، کشور پارچه پارچه بوده و مراجع مختلف قدرت در آن ایجاد شود، سیاسیون خجالت زده بوده و ثبات مملکت شکننده باشد.
بعد از جنجالی ساختن انتخابات ریاست جمهوری قدم بعدی برای محروم ساختن افغانستان از نظام قوی و مشروع، انتخابات پارلمانی و مسایل و جنجال های مربوط آن است.
به باور آقای خرم؛ امریکا می خواهد در نظام انتخاباتی افغانستان تغییراتی آورده شود. داخل ساختن پای خارجیها در کمیسیونهای انتخاباتی از اهداف عمدۀ امریکاست. هر دو کاندیدایی که امروز بر سر قدرت هستند در تفاهمنامۀ ایجاد حکومت وحدت ملی که متن اصلی آن به انگلیسی نوشته شده بود خود را به آوردن «اصلاحات» در نظام انتخاباتی متعهد ساخته اند.
هر چند تعدیل قوانین انتخاباتی و تغییر آوردن در کمیسیونهای انتخاباتی در سال آخر کار شورای ملی بر اساس حکم قانون اساسی ممکن نیست؛ اما با وصف آن ولسی جرگه بر آن کار نموده و طرح تعدیل قانون تشکیل و صلاحتی های کمیسیونها را آماده ساخته است. اگر کمیسیون مستقل انتخابات اقدام به برگزاری انتخابات پارلمانی در زمان معین آن نماید؛ سروصداها و مخالفتهای شدیدی علیه این اقدام بوجود خواهد آمد و یکبار دیگر وضعیت به بحران کشانده خواهد شد. اما اگر تدویر انتخابات تا اصلاح دلخواه امریکا به تعویق بیافتد؛ ما بعد از تمام شدن میعاد کار ولسی جرگه دارای قوای مقننۀ قانونی نخواهیم بود. در این صورت نیز با سپری شدن مدت کوتاه صداها بلند خواهد شد که پارلمان ما قانونی نیست، حکومت مشروع نیست… خلاصه ما با بحران مشروعیت نظام روبرو خواهیم بود.
اعلام مکرر این که طالبان دیگر دشمن امریکا نیستند و آنها را شورشی خطاب کردن این گمان را قوت می بخشد که شاید مناطقی از افغانستان در جریان سال آینده در دست آنها سقوط کند. اگر این کار شود در عکس العمل با آن وضعیت غیر قابل پیشبینی را در تعدادی از ولایات دیگر کشور شاهد خواهیم بود.
از جانب دیگر وضعیت اقتصادی افغانستان از یک سال بدینسو رو به وخامت نهاده است. امضای قرارداد امنیتی با امریکا نه تنها باعث جلب سرمایه گذاری و بلندرفتن عواید دولت نشد بلکه سرازیر شدن گروهی تروریستان داخلی و خارجی به ولایات مختلف وضعیت اقتصادی کشور را بدتر خواهد ساخت.
فقر اقتصادی، حکومت ضعیف و ادارۀ فلج شده، خرابی وضعیت امنیتی همه عناصر تشکیل دهندۀ «وزیرستان» شدن افغانستان هستند.
موجودیت «وزیرستان» به حیث سیستم و فضا ضرورت امریکا برای صدور جنگ به مناطق دیگر است. همانگونه که دیروز آن فضا و سیستم علیه افغانستان بکار گرفته می شد؛ فردا می تواند علیه کشورهای دیگری بکار گرفته شود. متاسفانه بعد از امضای قرارداد امنیتی شاهد بکار افتادن این ماشین ویرانگر جنگ هستیم، همان جنگ سابق اما در مرحله جدید و با ابعاد جدید آن.
آقای کریم خرم در آخر به اهتمام به دلایل مطرخ شده تاکید می کند که: " ما به این دلیل BSA را امضا نکردیم".
ابر قدرتها در طول تاریخ، اینچنین طرحها و حیله ها داشته اند؛ اما بیداری ملت ها و یاری خداوند نتیجه را چیز دیگری ببار آورده است.
عبدالکریم خرم ــ رییس دفتر رییس جمهور پیشین افغانستان
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


عبدالله نیازی
Germany
به محتر م آقای خرم !
نظر شما ومطالب ارایه شده را تاءید منمایم . اما از آنجایکه شما فرموده ایدکه آقا کرزی بیشتر ازشما واز عمق قضیه واقف است ، پس چرا ملت را در همان موقع آگاه نساختید ویا آنکه در لویه جرگه جرا آشکار این مسله رابیان نکردید؟
همچو شما واری دولت مردان در پیشگاه خدا وملت مسول هستید . نیازی از جرمنی
پربازدیدترین