۰

کشتار، به نیت صلح؛ طالبان برای نابودی نیروهای مسلح می‌جنگند

دوشنبه ۲ سرطان ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۳۵
کشتار، به نیت صلح؛ طالبان برای نابودی نیروهای مسلح می‌جنگند

سخنگوی شورای امنیت ملی می‌گوید که هفته گذشته «مرگبارترین هفته» طی ۱۹ سال گذشته بود که در آن، ۲۹۱ نیروی دولتی کشته و ۵۵۰ نیروی دیگر زخمی شده‌اند.
 
جاوید فیصل؛ سخنگوی شورای امنیت ملی، امروز (دوشنبه، ۲ سرطان) در صفحه توییترش نوشت که هفته گذشته طالبان ۴۲۲ حمله را در ۳۲ ولایت علیه نیروهای دولتی انجام دادند.
 
به گفته او در این حملات طالبان، ۲۹۱ نیروی دولتی کشته و ۵۵۰ نیروی دیگر زخمی شده‌اند.
 
او در ادامه گفته‌است که تعهد طالبان برای کاهش خشونت بی‌معنی است و اقدامات این گروه مغایر با اظهارات آن‌ در مورد صلح است.
 
شورای امنیت ملی پیشتر هم اعلام کرد که در یک هفته‌ گذشته، ۴۲ غیر نظامی توسط طالبان کشته و ۱۰۶ غیر نظامی دیگر زخمی شده‌اند.
 
این در حالی‌ است که قرار است هفته‌های آینده مذاکرات بین‌الافغانی میان دولت و طالبان آغاز شود.
 
اگر گزارش های سخنگوی شورای امنیت ملی را معیار قرار دهیم، افغانستان در یک هفته اخیر، خشن ترین و مرگبارترین موسم جنگ را تجربه کرده است؛ این در حالی است که به باور مقام های رسمی داخلی و خارجی، افغانستان هیچگاه به اندازه امروز به صلح نزدیک نبوده است!
 
به این ترتیب، سؤال این است که نسبت و ارتباط میان صلح و جنگ و خشونتی که رکورد ۱۹ ساله اش را شکست، چیست؟ پرسش دوم این است که اگر طالبان به واقع در جستجوی دستیابی به صلحی پایدار و واقعی هستند، چرا به طور جنون آمیزی بر آتش خشونت و خونریزی می دمند؟ پرسش سوم هم اینکه چرا نیروهای امنیتی کشور به صورت هدفمند، آماج مرگبارترین موج کشتارها قرار می گیرد که در طول ۱۹ سال گذشته هرگز سابقه نداشته است؟
 
صرف نظر از سوء نیت هایی که به دولت مرکزی درباره انتشار پیوسته آمار کشتارهای طالبان، نسبت داده می شود، واقعیت این است که این خشونت عریان و لجام گسیخته، وجود دارد و هیچکس نمی تواند به آمار رسمی، تشکیک و تردیدی وارد کند. بنابراین، اتهام زنندگان پیش از آنکه دولت را به عدم اراده یا توانایی واقعی برای رفتن به سمت صلح، متهم کنند، ابتدا باید این موضوع تکان دهنده را بی پایه اثبات نمایند که طالبان با سوء استفاده بی رحمانه و ناجوانمردانه از رویکرد صلح آمیز دولت و موضع دفاعی نیروهای امنیتی و نیز در سایه صلحی که با امریکا و قدرت های خارجی هم‌پیمان آن منعقد کرده اند، عملا سعی در نابودی نیروهای مسلح کشور دارند. این همان پاسخ پرسش های دوم و سوم است؛ اینکه هدف اصلی افزایش هولناک خشونت های بی مهار طالبان، وارد کردن آخرین ضربات نابودگر بر پیکره نیروهای امنیتی و دفاعی کشور است.
 
بنابراین، امریکا به عنوان «حامی و متحد استراتژيک» کابل از یکسو و شریک صلح طالبان که در صدد براندازی حکومت مرکزی است از جانب دیگر، باید مسئول شناخته شود و در برابر این شرایط خونین و خوفناک به دولت افغانستان پاسخگو باشد.
 
مسئول دوم این وضعیت، خود دولت، فرمانده کل قوای مسلح و مدیران دستگاه های امنیتی و فرماندهان ارشد نظامی هستند. آنها باید برای نجات نیروهای امنیتی از وضعیت فاجعه باری که دشمن بر آنان تحمیل کرده، کاری انجام دهند. صرف انتشار آمار روزانه یا هفتگی از کشتارها و جنایت هایی که طالبان، مرتکب می شوند، بسنده نیست و نمی توان مسئولیت آنان را تمام‌شده در نظر آورد. سرقوماندانی اعلای قوای مسلح باید در برابر رسالت خطیر تاریخی خود، احساس مسئولیت کند و تدبیری سازنده برای نجات قوای مسلح از منجلاب مرگباریبسنجد که طالبان برای آنها در نظر گرفته اند. انفعال، دفاع و شمارش تلفات، کمکی به تغییر این وضعیت نمی کند.
 
حتی تصور می شود که صلح در شرایط کنونی، برخلاف فشارها و القائات هدفمند امریکا و هم پیمانانش، اولویت نخست حکومت و مردم نیست، ابتدا باید جان و حیات و آینده نیروهای امنیتی را نجات داد و ماشین کشتار طالبان را با پاسخ محکم متقابل متوقف کرد. آزادی بی رویه جنگجویان جوان و آماده رزم آن گروه از زندان های کشور چه بسا برخلاف این هدف، به طالبان کمک می کند تا قدرت شان را در میدان جنگ، فزونی بخشند و تلفات بیشتری را بر نیروهای امنیتی، تحمیل کنند.
 
شاید دشوار باشد؛ اما روزی خواهد رسید که کابل عمیقا نسبت به تعهدات متحدان به اصطلاح استراتژيک اش در حمایت از نیروهای امنیتی و بقا و حیات آنها تردید کند و شاید حتی مجبور شود برخلاف میل و اراده آنها صلح با طالبان را به زمان دیگری موکول کند؛ زمانی که مشروعیت حکومت مرکزی به رسمیت شناخته شود، بقای قوای مسلح، تضمین شود و طالبان آماده ادغام به نظام موجود و نیروهای مسلح کنونی باشند، نه بالعکس.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین