۱

آیا شاخه خراسان داعش، فصل بعدی تروریزم جهانی خواهد بود؟

آرین شریفی/ دیپلمات
جمعه ۴ میزان ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۷
یک توافق صلح بالقوه میتواند به قوت گرفتن شاخه خراسان گروه داعش منجر شود، زیرا که این گروه آماده است از تغییرات درمیدان جنگ افغانستان به نفع خود بهره برداری کرده و جنگجویان طالبان و خارجی را در بدنه خود جذب کند.
آیا شاخه خراسان داعش، فصل بعدی تروریزم جهانی خواهد بود؟

پس از گفت وگوهای صلح، که دوهفته پیش در قطر آغاز شد رضایت در کابل و واشنگتن از این پروسه افزایش یافت. این گفت وگوها به تعقیب توافق صلح ماه فبروری امریکا و طالبان آغاز شد، توافقی که ایالات متحده را به خروج مرحله‌وار نیروهایش از افغانستان متعهد ساخت و طالبان براساس آن تعهد کردند که روابط خود را با القاعده قطع کنند. با ادامه گفت وگوهای جاری صلح، افغان ها امیدوارند که به ختم جنگ درکشورشان دست پیدا کنند و امریکا آرزو دارد که سرانجام افغانستان را بدون ترس از اینکه دوباره این کشور به بهشت جهادگرایان تبدیل شود، ترک نماید.
 
در واقع این یک امیدواری مشروع و منطقی است، اما واقعیت موجود افغانستان، یک آینده مشکوک را نشان میدهد. درکنار طالبان بیش از 20 گروپ تروریستی از ملیت های گوناگون برای سال‌ها با افغان ها و نیروهای ائتلاف در حال جنگ بوده اند و این گروه‌ها بخشی از توافقات صلح نخواهند بود. اکثر قابل توجه این افراد، اعضای شاخه خراسان دولت اسلامی( داعش) هستند، کسانیکه حملات مهیب به شمول حمله ننگین و پیچیده ماه می بر یک "زایشگاه درکابل"را در سال اخیر انجام داده اند.
 
 یک توافق صلح بالقوه میتواند به قوت گرفتن شاخه خراسان گروه داعش منجر شود، زیرا که این گروه آماده است از تغییرات درمیدان جنگ افغانستان به نفع خود بهره برداری کرده و جنگجویان طالبان و خارجی را در بدنه خود جذب کند.
 
شاخه خراسان گروه داعش  به عنوان یک شاخه‌ی "دولت اسلامی عراق و شام" که در خاورمیانه مستقر بود، در اواخر سال 2014 در مناطق شرقی وجنوبی افغانستان عرض وجود کرد. زمانیکه شش فرمانده طالبان پاکستان، تحت رهبری حافظ سعیدخان پرچم سیاه داعش را بالا کرد یک فرمانده ناراضی طالبان به نام ملا عبدالرئوف خادم که قبلا زندانی سیاسی بود با این گروه سوگند وفاداری یاد کرد. این گروه فورا تحت حملات سنگین نظامی نیروهای افغان و ائتلاف قرار گرفت که در نتیجه بیش از 13 هزار جنگجوی آنها به شمول پنج رهبر بلند پایه این گروه کشته شدند.

با وجود این، داعش یک جهش نمایشی را در مدیریت، جابجایی و بازیابی نیروی انسانی خود، توسعه جغرافیایی و افزایش تعداد و شدت حملاتشان را تاکنون نشان داده اند.  نیروهای جنگی داعش علاوه بر خیبرپشتونخواه و بلوچستان پاکستان در ساحات شرقی وشمالی افغانستان هزاران نفر تخمین میشود.
با خروج احتمالی طالبان از صحنه جنگ درچوکات یک توافق صلح با حکومت افغانستان، به نظر میرسد ستاره اقبال گروه داعش درخشش بیشتر پیدا کرده و این گروه جایگاه رهبری را در میان گروپ های تروریستی منطقه به عهده بگیرد. تعداد زیادی از جنگجویان طالبان که بدون شک آرزو دارند به دلایل ایدئولوژیک، شغلی، مفاد اقتصاد غیرقانونی و یا دشمنی های شخصی یا قبیله‌ای جنگ را ادامه دهند، در بدنه داعش جذب خواهند شد.
 
نباید فراموش کرد که بیش از 19 گروه تروریستی، از لشکر طیبه و جیش محمد گرفته تا جنبش اسلامی ازبکستان و سایر گروپ‌ها، برای سال‎ها با طالبان کار کرده اند؛ گزارش ها نشان میدهد که شاخه خراسان گروه داعش قبلا روابط خود را با اکثر این گروه‌ها تقویت کرده است؛ روابطی که فقط با شتاب گرفتن یک توافق صلح بین حکومت افغانستان و طالبان، کامل خواهد شد.
 
ایدئولوژی داعش با گروپ های تروریستی غیر افغانی بسیار مطابقت دارد، زیراکه این گروه‌ها - بر خلاف طالبان که از یک ایدئولوژی اسلامی مبنی برقواعد پشتونوالی پیروی کرده و اهداف محدود به افغانستان را دنبال میکند – در پی آجندا و آهداف منطقه‌ای و جهانی است. گروه داعش از یک ایدئولوژی سخت جهادی- سلفی که از چشم انداز جهانی برخوردار است، پیروی میکند؛ این ایدئولوژی بر یک تفسیر کج اندیشانه از الهیات اسلامی بنا شده است.
 
دکترین سلفیت، تمام مرزهای قومی و منطقه ای را در جامعه اسلامی به چالش میکشد، غرب را در زوال تمدن اسلامی سرزنش میکند، در پی رستاخیز یا تجدید حیات خلافت اسلامی است و برای تعقیب این هدف، استعمال خشونت‌های نامحدود را تجویز میکند. این ایدولوژیِ پان- اسلامیِ فراقومی و فرامرزی برای گروههای تروریستی منطقه‌ای بیشتر جذابیت دارد، گروههایی که طالبان را در چوکاتی به باور آنان" چرکین و کثیف ملی گرایی" دسته بندی میکنند.
 
بنابراین داعش از زمینه های وسیع وگوناگون برای سربازگیری، متحدسازی و فراخوان حمایت بین جهادگرایان برخوردار است. شاخه خراسان گروه داعش  پیرامون عهد مشهور خود مبنی احیای دوباره "منطقه تاریخی خراسان" تاکنون جنگجویانی را از چندین کشور، شامل آسیای مرکزی وجنوبی و حتی فرانسه، کشوری دورتر از این منطقه، در بدنه خود جذب کرده است.
با وجودیکه اکثر حملات داعش در افغانستان و پاکستان محدود میشود اما این گروه تمایل جدی برای توسعه قلمرو اهداف خود در منطقه و فراتر از منطقه نشان میدهد.
 
برای نمونه بعد از یک حمله این گروه در ماه مارچ گذشته بر یک عبادتگاه سیکها درکابل، شاخه خراسان گروه داعش ادعا کرد که این حمله به قصد تلافی رنج‌های مسلمانان کشمیرِ تحت اداره هند راه اندازی شده است. شاخه خراسان گروه داعش همچنان از ارتباط نزدیک با دولت اسلامی بنگال، گروهی که حملات مرگبار را در بنگلادش راه اندازی میکند و برنامه ترور نخست وزیر این کشور را در سال 2017 طراحی کرده بود، برخوردار است.
 
تاخت و تاز و دست اندازی گروه داعش در ولایات شمالی افغانستان  مخصوصا  تحرکاتی که درهمدستی با  جنبش اسلامی ازبکستان و دیگر گروهها صورت می گیرد، به یک هدف متمرکز است و آن اینکه: راه این گروه به سوی آسیای مرکزی و چین باز شود. اینکه به چه میزان این گروه، حملات تروریستی خود را فراتر از منطقه گسترش خواهد داد درآینده مشخص می شود اما مهم این است که درحال حاضر گروه داعش  در "شاخص تروریزم جهانی" در جمع چهار سازمان قدرتمند و مرگبار تروریستی بین المللی قرار گرفته است.
 
با وجود آنچه تذکر یافت، توافقنامه تقسیم قدرت بین دولت افغانستان و طالبان قطعاً یک هدف مشروع برای افغان ها و یک گام مهم در جهت پایان دادن به طولانی ترین جنگ امریکا است؛ اما ساده لوحانه خواهد بود اگر نتیجه بگیریم که چنین توافقی به تحقق کامل صلح در افغانستان و از بین بردن جدی ترین تهدیدهای تروریستی علیه منافع امریکا در منطقه منجر خواهد شد.
 
 آنچه لازم است، اتخاذ یک استراتژی منسجم، مقرون به صرفه و طولانی مدتِ ضد تروریسم در همکاری با ناتو و قدرت‌های منطقه‌ای، به ویژه روسیه و چین، برای مبارزه با شاخه خراسان گروه داعش و وابستگان آن پس از تحقق صلح با طالبان است. تا زمانی که چنین ترتیبی حاصل نشود، شاخه خراسان دولت اسلامی برای سالهای آینده تروریسم را به منطقه و فراتر از آن صادر خواهد کرد.
 
منبع:  آرین شریفی/ دیپلمات
ترجمه: عبدالجلیل سروش
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین