۰

افغانستان از اشغال امریکا تا فعالیت چین

پنجشنبه ۸ میزان ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۵۰
افغانستان از اشغال امریکا تا فعالیت چین
وزارت خارجه چین با اشاره به «نقض حریم هوایی افغانستان توسط امریکا» اعلام کرد که ایالات متحده باید مداخله نظامی و غیرنظامی در امور افغانستان را متوقف کند.
هوا چون‌ یینگ؛ سخنگوی وزارت خارجه چین گفت که امریکا باید به استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان احترم بگذارد.
او تاکید کرد که ایالات متحده مسئول وضعیت کنونی افغانستان است و نباید دست به اقدامات نظامی در این کشور بزند.
به گفته او، مداخلات نظامی امریکا و تحمیل اراده خود بر دیگران، سبب تکرار فجایع گذشته و بدبختی بیش‌تر مردم افغانستان خواهد شد.

پس از آن‌که سخنگوی وزارت دفاع امریکا اعلام کرد که این کشور نیاز ندارد تا برای حمله هوایی در افغانستان از طالبان اجازه بگیرد، طالبان این کشور را متهم به نقض حریم هوایی افغانستان کردند.
این تازه ترین موضعگیری پکن در حمایت از طالبان و تقابل با امریکا در زمین افغانستان پس از تسلط طالبان بر کشور و خروج نیروهای نظامی ایالات متحده است.
 
به این ترتیب، چین رسما به حامی راهبردی طالبان تبدیل شده و در نظر دارد تا با حمایت های وسیع از دولت نوبنیاد این گروه در کابل تلاش‌های ایالات متحده برای ادامه دخالت های مستقیم و غیرمستقیم در امور داخلی کشور را بی اثر سازد.
 
چین همچنین متحد راهبردی پاکستان است و از این جهت نیز به نظر می رسد که منافع دو کشور در افغانستان همسو و هم راستا است و طالبان نیز با چراغ سبز پاکستان احتمالا درصدد گسترش روابط راهبردی با چین هستند.
 
با این حال در شرایطی که هنوز دولت طالبان در کابل از سوی هیچ یک از کشورهای خارجی از جمله چین و پاکستان به رسمیت شناخته نشده برقراری روابطی تا این اندازه گسترده میان کابل و پکن به چه معناست؟
 
به بیان صریح تر در حالی که طالبان افغانستان را از اشغال امریکایی‌ها آزاد کرده و استقلال کشور را به دست آورده‌اند آیا امیدهایی که رهبران آن گروه به همکاری راهبردی و استراتژیک با چین بسته اند و سعی می‌کنند که با جلب حمایت های دومین اقتصاد بزرگ دنیا و عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، دولت خود را در افغانستان مستحکم و مستقر سازند این امر خطر اشغال افغانستان توسط چین را در پی ندارد؟
 
پیش از پرداختن به این پرسش ها لازم به ذکر است که اشغال افغانستان توسط چین لزوماً به معنای حضور نظامی پکن در خاک افغانستان نیست و با توجه به هزینه های سنگینی که امریکا و پیشتر از آن شوروی در پی اشغال نظامی کشور متحمل شده اند، چین هرگز سودای اشغال نظامی افغانستان را در سر نخواهد پروراند. افزون بر این، اشغال نظامی و مستقیم کشورها نیز هیچگاه در دستور کار رهبران پکن قرار ندارد و بخشی از سیاست هژمونیک آن در برابر کشورهای هدف محسوب نمی شود.
 
با این وجود، برخلاف تصور خوشبینانه ای که رهبران طالبان تحت تاثیر القائات پاکستانی ها از برقراری روابط استراتژیک با چین دارند گسترش این نوع رابطه خالی از خطر نیست؛ زیرا دولت به رهبری طالبان در کابل در مقایسه با دولت چین از جایگاه متقارن و همسانی برخوردار نیستند تا بتوانند در چارچوب منافع دوجانبه مبتنی بر احترام متقابل و حفظ استقلال و حاکمیت ملی همدیگر روابط راهبردی برقرار کنند.
 
طالبان هنوز برای استقرار دولت خود وابسته به کمک‌های خارجی هستند. در صورت قطع این کمک ها بدون شک، مشکلات و چالش‌های سنگین داخلی هرگز اجازه استقلال بلندمدت دولت طالبان را نخواهد داد.
 
به همین دلیل آیا گسترش روابط دوجانبه با چین، خطر نفوذ و سلطه اشغالگرانه دولت پکن در افغانستان را تشدید نخواهد کرد؟
 
نکته دیگر این است که امریکا همانگونه که دونالد ترامپ؛ رئیس جمهوری پیشین این کشور نیز اخیرا اعتراف کرده، در نظر داشت با حفظ پایگاه راهبردی بگرام، چین را کنترل کند و اجازه ندهد سیطره و نفوذ پکن در آسیای مرکزی بیش از این گسترش پیدا کند.
 
به این ترتیب، اکنون که امریکا افغانستان را ترک کرده آیا چین تلاش خواهد کرد تا با حضور در افغانستان از آن به مثابه پایگاهی برای کنترل ایالات متحده و مهار سیاست های هژمونیک آن در آسیای مرکزی استفاده کند؟
 
با توجه به خصومت و دشمنی دیرینه ای که میان هند و چین وجود دارد، همین پرسش درباره استفاده از افغانستان به مثابه پایگاه راهبردی چین علیه هند نیز مطرح می شود.
 
اینهمه در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان، اشغال کشورها توسط چین به مراتب خطرناکتر از اشغال آنها توسط امریکاست؛ زیرا دولت کمونیستی چین به اصولی مانند حقوق بشر، انتخابات، دموکراسی، آزادی بیان و حفظ حقوق شهروندی مردم حتی به اندازه امریکا هم اعتنایی ندارد و این اصول را بخشی از ارزش های سیاسی و ایدئولوژیک خود به شمار نمی آورد.
 
تجارب تلخ اشغال کشورها یا سلطه مستقیم و غیرمستقیم چین بر سرنوشت ملت های دیگر مانند هانگ کانگ و میانمار و تایوان و... را نیز نشان می دهد که دولت پکن برای دفاع از دولت‌های متحد خود در کشورهای دیگر عملاً از سرکوب، ارعاب، کشتار، کوچ جباری و قتل های فجیع حمایت می کند و برای رسیدن به منافع خویش، نیروهای سرکوبگر و ارتش‌های اقتدارگرا را در رأس امور قرار می دهد.
 
با این حساب طالبان و همه کسانی که اکنون در رأس قدرت قرار دارند و برای سرنوشت افغانستان تصمیم می‌گیرند پیش از آنکه با چین وارد قمار خطرناک روابط راهبردی شوند ابتدا باید خطرات و زیان های فاجعه بار رهایی از اشغال امریکا و درآمدن به اشغال چین را بررسی و ارزیابی کنند.
 
محمدرضا امینی - جمهور
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین