۰

طالبان امریکایی و بازی بزرگ جدید

شنبه ۶ جوزا ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۱۱
طالبان امریکایی و بازی بزرگ جدید

سرگی شایگو وزیر دفاع روسیه در نشست وزیران دفاع کشورهای سازمان پیمان امنیت جمعی در مینسک  گفت که افغانستان هنوز هم یکی از مهمترین کانونهای بی ثباتی منطقه است. او هشدار داده که در آینده نفوذ تشکیلات مسلح غیرقانونی در افغانستان به کشورهای همسایه برای انجام اقدامات تروریستی امکان پذیر است. وزیر دفاع روسیه ایالات متحده آمریکا را متهم کرد که قصد دارد از شبه نظامیان برای بی ثباتی منطقه استفاده کند.

با خروج ایالات متحده آمریکا از افغانستان و تسلط طالبان در کشور، همه کشورهای همسایه افغانستان نسبت به فرایند بی ثباتی ناشی از خروج غیر مسئولانه آمریکا و قدرت یابی گروههای مسلح غیر قانونی هشدار داده اند. چندی قبل چین، کشورهای آسیای میانه و ایران هم نسبت به قدرت یابی گروههای دهشت افکن و تروریست در فضای افغانستان هشدار داده بودند.

با این حال طالبان همواره نسبت به گسترش تروریسم از افغانستان واکنش نشان داده و آن را رد کرده اند. ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان با انتشار اعلامیه ای در واکنش به اظهارات وزیر دفاع روسیه گفت: "اینکه گفته می شود گروههای مسلح از افغانستان، امنیت کشورهای آسیای میانه را با تهدید بزرگ مواجه می سازند درست نیست".

نشریه "لانگ وار ژورنال" در شماره اخیر خود در مطلبی خاطر نشان کرد که طالبان بر خلاف وعده هایشان که به تروریست ها اجازه استفاده از خاک افغانستان را نمیدهند؛ افغانستان را به میدان تهدید جهان تبدیل می کنند.

این نشریه در ادامه یادآور شد شماری از رهبران گروههای تروریستی بین المللی از جمله اعضای شورای مرکز القاعده اکنون در افغانستان پناه گرفته اند. چین هم چنین نگران فعالیت های جنبش اسلامی ترکستان  شرقی است که غالبا به دست شهروندان ایغور در غرب چین تاسیس شده است. لانگ وار ژورنال در پایان با اشاره به  توافقنامه ای که بین طالبان و چین در نشست سه جانبه اسلام آباد به امضا رسید آورده است که این یک وعده دروغین است؛ این گروه چنین وعده هایی را پیش از حمله 11 سپتامبر نیز داده بود.

بازیگران منطقه ای و غربی هر کدام دیدگاههای متفاوتی در مورد تهدیدات احتمالی ناشی از افغانستان بخصوص بعد از حاکمیت دوباره طالبان دارند. حقیقت آن است که تمام کشورهای همسایه افغانستان نسبت به تهدید امنیتی بعد از خروج آمریکا از افغانستان هم رای و هم نظر هستند. کشورهای منطقه اکنون محیط متشنج افغانستان و فرایند رفتار شناسی طالبان بخصوص پیش زمینه ذهنی آنها مبنی بر ارتباط گسترده و مراودات طالبان با گروههای تروریستی چون القاعده، تحریک طالبان پاکستانی و...را مامن مناسبی برای فعالیت های گروههای تروریستی چون داعش، القاعده، تحریک طالبان پاکستان، جندالله، جیش العدل، جنبش ترکستان شرقی و جماعت انصار الله در افغانستان می دانند. در همین راستا کشورهای منطقه بارها نشست های مشترک امنیتی را برگزار کرده اند تا چالش های مربوط به وضعیت افغانستان را در رایزنی مشترک به حداقل کاهش دهندزیرا آنها به این باور رسیده اند که طالبان در ادعای خود مبنی بر مبارزه با گروههای تروریستی که از خاک افغانستان می توانند کشورهای مذبور را به چالش جدی بکشانند راست نمی گویند. آنها( طالبان) اصولا نمی توانند با این گروهها در افغانستان درگیر شوند زیرا پیوند ناگسستنی که بین طالبان و اعضای گروههای تروریستی در کشور شکل گرفته امکان عملی مبارزه با این گروه ها را از آنان سلب کرده است.

استقرار گروههای تروریستی و ایجاد ضعف در ساختار امنیتی منطقه نشان می دهد که این منطقه در آینده آبستن تحولات غیر قابل پیش بینی و متشنج خواهد بود. زیرا باید خروج ایالات متحده آمریکا از افغانستان را نه بر اساس تاکتیک مقطعی و زودگذر که بر اساس یک استراتژی درازمدت و بازتاب "استراتژی بازموازنه"  این کشور ارزیابی کرد.

در این تحلیل؛ خروج امریکا از افغانستان بر اساس درک واشینگتن از آغاز عصر جدید رقابت های هژمونیک در جهان کنونی نشات می گیرد.
بر اساس این رویکرد؛ کانون تهدید و منافع آمریکا دچار تغییرات اساسی شده اند. 

ضرورت مقابله با تروریسم بین المللی اهمیت خود را در سیاست خارجی آمریکا از دست داده است بر این مبناایالات متحده آمریکا با آگاهی کامل از آسیب پذیری افغانستان در هرج ومرج ناشی از خروج به تبین و اجرای سیاست بازموازنه دست زده است. استراتژی که به آمریکا امکان حضور گسترده در رقابت با قدرت های بزرگ بخصوص چین و روسیه را می دهد.

خروج از افغانستان به دو طریق؛ فرصت مناسبی را به آمریکا برای رویارویی هژمونیک با قدرت های جهانی و منطقه ای داده است. اول امکان انتقال امکانات و منابع از افغانستان به کانونهای جدید تهدید(چین و روسیه). دوم؛ با خروج آمریکا از افغانستان و برچیده شدن چتر امنیتی از این کشور که به بی ثباتی و ناامنی منطقه ای می انجامد در جهت محدود سازی  استراتژیک قدرت های منطقه ای از راه دور بهره ببرد. 

در حقیقت واشینگتن با این استراتژی می خواهد با رادیکالیزه کردن از طریق افغانستان آشوب زده از طرفی از تمرکز چین بر شرق بکاهد و از طرف دیگر با قدرت یابی طالبان، خطر افزایش نفوذ افراط گرایی در آسیای میانه و قفقاز را در جهت درگیر و محدودسازی پکن و مسکو ادامه دهد. زیرا آمریکا بر اساس تحولات جدید جهانی به خوبی دریافته قدرت یابی چین و بازگشت روسیه و احتمال اتحاد آنها در برابر آمریکا به تضعیف جدی نظم بین المللی لیبرال خواهد انجامید.

بر اساس این رویکرد؛ بی نظم سازی وآشوب  منطقه ای جزءسیاست استراتژیک ایالات متحده در جهت رویارویی با چین و روسیه و سایر قدرت های منطقه ای خواهد بود.

نگرانی وزیر دفاع روسیه و اتهام این کشور به ایالات متحده آمریکا مبنی بر افزایش بی ثباتی و افراط گرایی در افغانستان درهمین راستا معنا و مفهوم پیدا می کند. بخصوص این که روسیه و چین به خوبی از زوایای پنهان ارتباط ایالات متحده با گروه طالبان نیز با خبرند آنها به خوبی می دانند طالبان نیز عزمی برای مقابله با سایر گروههای مسلح غیر قانونی در افغانستان ندارد. 

هرچند برخی کشورها به دلیل ترس از افزایش نا امنی در مرزها که منشاء آن افغانستان است ترجیح داده اند با طالبان وارد تعامل شوند اما دیر یا زود این را درک خواهد کرد که تعامل با گروهی که ریشه هایش در افراطیت و تعصب گذاشته شده و به عنوان یک عامل نیابتی در جهت شعله ور کردن آتش درگیری های منطقه ای ایجاد و تقویت شده است چه خطرات جبران ناپذیری برای منطقه و جهان دارد.

به گفته هانا نیومن عضو پارلمان اروپا "در حکومت طالبان؛ افغانستان مانند یک بمب ساعتی است" آنها در برابر هیچکس و هیچ نهادی احساس مسئولیت نمی کنند. افغانستان زیر سلطه و سیطره طالبان بیش از هر زمان دیگر محیط مناسبی برای حمایت از گروه های تروریستی است. این را سابقه و عقبه طالبان ثابت کرده است. عدم همکاری در مورد مخفیگاه اسامه بن لادن یا جریان کشته شدن ایمن الظواهری رهبر شماره یک القاعده  توسط پهباد دقیقا در کابل زیر تسلط طالبان؛ گویای این است که طالبان به هیچ وجه نمی تواند از ریشه های خود دور باشد.

فاطمه موسوی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین