۰

افشا شدن و افشاگری های استاد خلیلی

حسینی مدنی
دوشنبه ۱۳ اسد ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۲۴
داکتر عبدالله هرگز حاضر به اقرار این نکته نیست که امریکا از پیروزی کدام گزینه و تیم حمایت می کند. به باور تیم اصلاحات و همگرایی، اگر گفته شود که امریکا از اشرف غنی حمایت می کند، روحیه مردم خواهد شکست و شکست روحیه مردم به معنی شکست تیم اصلاحات و شکست دموکراسی خواهد بود. اما واقعیت این است که امریکایی ها هرگز اجازه پیروزی مطلق به عبدالله را نخواهند داد.
افشا شدن و افشاگری های استاد خلیلی

اسنادی که به تازگی تیم اصلاحات منتشر کرد حاوی نکات مهمی بود که از زبان معاون دوم حامد کرزی شنیده شد؛ صحت این اسناد توسط اطرافیان استاد، رد شد. اما تیم اصلاحات می گوید که واقعی بودن صدای استاد را اثبات می کند.
استاد خلیلی ظاهراً در میان جماعت خاصی از محارم اسرارش سخن می گوید، پرده از سیاست حامد کرزی و جامعه جهانی برمی دارد و از محارم اسرار خود نیز می خواهد تا از هر ابزاری برای پیروزی اشرف غنی استفاده کنند.
این سخنان محرمانه، علیرغم تاکید استاد بر محرم ماندن، توسط یکی از همان محارم اسرار، ضبط می شود و در اختیار تیم عبدالله قرار می گیرد.
حامد کرزی تا قبل از نشر این سند، فقط متهم به مشارکت در مهندسی انتخابات بود اما با نشر صدای استاد خلیلی، شبهات راجع به دخالت کرزی به نفع تیم تحول و تداوم، از میان برداشته شد. این نخستین اعتراف استاد به دخالت کرزی در پروسه انتخابات است.

منظور استاد خلیلی از جامعه جهانی چیست؟
در فایل صوتی منسوب به استاد خلیلی، وی می گوید: "هم حکومت و هم جامعه جهانی و هم جلالتمآب رئیس جمهور با پیروزی این تیم، دیدگاه موافق دارند". منظور استاد، از جامعه جهانی چه میتواند باشد؟
برخی کشورها متهم به دخالت در امور انتخاباتی به نفع یک نامزد مشخص بوده اند، باور نگارنده این است، کشورهایی که در حمایت از اشرف غنی دست به هر ابزاری می برده اند، کشورهای ذیل هستند:
۱- ترکیه:
سیاست ترکیه در افغانستان حمایت از ترکتباران، پیوند ترکتباران و عملی کردن ایده نئوعثمانیسم است. ترکیه، هزاره های افغانستان را ترکتبار می داند؛ آنان درپی ایجاد پیوند و اتحاد میان ازبک ها با تمام یا بخشی از هزاره ها هستند. ترک ها در انتخابات، مایل بودند تا پس از ترکیب این دو قوم، ائتلافی میان آنان با بخشی از پشتون ها صورت بگیرد. در سایه چنین ائتلافی، ترکتباران بعنوان وزنه سیاسی در معادله قدرت، تبارز می کنند و تاجیک های فارسی وان که متهم به همسویی با ایران هستند به حاشیه رانده می شوند.
گفته می شود که پس از تیرگی روابط ترکیه با استاد محقق و نزدیکی محقق به ایران، آنان کریم خلیلی را به عنوان متحد خود برگزیده اند و حمایت می کنند. استاد خلیلی در جریان کمپاین انتخاباتی اشرف غنی، در سالروز شهادت استاد مزاری در جمع هزاران نفر از مردم غرب کابل گفت که پس از انتخابات، بنیاد امام حسین(ع) را راه اندازی خواهد کرد.
براساس شنیده ها، ترکیه هزینه و مخارج بنیاد امام حسین، دانشگاه امام حسین، شفاخانه چهارصد بستر امام حسین و... را متقبل شده اند.
در این بازی، استاد خلیلی را باید بنیانگذار تیم تحول و تداوم دانست. استاد خلیلی تا آستانه تشکیل تیمهای انتخاباتی روابط نزدیکی با داکتر عبدالله داشت، پس از آنکه عبدالله استادمحقق را بعنوان معاون خود برگزید، این رابطه رو به تخریب رفت. استاد خلیلی خطاب به عبدالله گفته بود که تا هنوز هم سیاست را نیاموخته و پخته نشده ای!
استاد خلیلی در این حالت، جنرال دوستم که به دنبال معاونیت اول یک تیم، میان برخی نامزدها سرگردان می گشت را به خانه اش دعوت کرد. پس از گفتگوی مفصل باهم به توافق می رسند که باهم یک تیم تشکیل دهند. آنان پس از مشورتهای زیاد، از میان چهره هایی همچون: حنیف اتمر، علی احمد جلالی، اشرف غنی احمدزی، قیوم کرزی و زلمی خلیلزاد، با پیشنهاد و تأکید استاد خلیلی، تفاهم می کنند که اشرف غنی را بخواهند و او را به عنوان نامزد خود، مطرح کنند.
اشرف غنی که تا آن زمان پشت دروازه قانونی و احمدضیا انتظار می کشید، لقمه آماده ای یافت. یعنی ترکتباران مورد حمایت ترکیه، اشرف غنی را که تقریبا از همه جا رانده و مانده بود به میدان می آورند. این مسئله در راستای سیاست ترکیه، عنوان شده است.
۲- انگلیس:
سیاست تاریخی انگلیس در افغانستان، حفظ و تقویت مناسبات تباری و قبیلوی است. انگلیسی ها مخالف سرسخت تغییر ساختار قبیلوی در افغانستان هستند. آنان چهره های قومی و ساختار اتنیکی قدرت را به تغییر و اصلاحات، ترجیح می دهند. داکتر عبدالله از نظر انگلیس به هیچوجه نمی تواند از یک قوم خاص نمایندگی کند. پیروزی او در واقع به مفهوم تغییر قدرت سیاسی و شکست هژمونی قومی است.
گزارش هایی منتشر شد که سفارت انگلیس در روز انتخابات، بسیار بی تابی کرده و حتی با مراجعه به منزل داکتر عبدالله با لحنی دوپهلو وی را به پذیرش خواسته های خود مبنی بر پیروزی اشرف غنی دعوت کرده است. سفیر انگلیس حتی به ملاقات صلاح الدین ربانی، یونس قانونی و امرالله صالح نیز رفته اما این بار برخلاف پنج سال قبل، پاسخی سخت و قاطع از آنان دریافت کرده است. حمایت انگلیس از داکتر اشرف غنی، تقریباً با گزارشهایی که در برخی رسانه ها منتشر شده است، آفتابی شد.

۳- عربستان:
یکی از تحلیلگران مدعی شده بود، که در مقابل ۳۰ میلیون دالری که ایران در حمایت از داکتر عبدالله مصرف کرده، عربستان سعودی، ۱۰۰ میلیون دالر به داکتر اشرف غنی پرداخته است. صرف نظر از صحت و سقم این گزارش، بر تمامی مردم افغانستان، آشکار است که عربستان سعودی، مخالف سرسخت جبهه مقاومت ضدطالبانی است.
از نظر سعودی ها، بخش اعظم جریان جهادی و تاجیک ها، رافضی هستند و پیروزی این به اصطلاح، روافض به معنای شکست سیاست سعودی ها در ترویج اندیشه های طالبانیسم و افراط گرایی در افغانستان است. برنامه ها و گفته های اشرف غنی مبتنی بر نقش وی در آزادی طالبان از زندان بگرام و سایر محابس و نیز ابراز همسویی نسبی با طالبان با این سخن که: ما در روز انتخابات، طالبان را هم وادار به مشارکت کرده ایم، بیانگر همسویی اشرف غنی با عربستان سعودی در باب طالبان تلقی می شود.

۴- سفارت امریکا:
داکتر عبدالله هرگز حاضر به اقرار این نکته نیست که امریکا از پیروزی کدام گزینه و تیم حمایت می کند.
به باور تیم اصلاحات و همگرایی، اگر گفته شود که امریکا از اشرف غنی حمایت می کند، روحیه مردم خواهد شکست و شکست روحیه مردم به معنی شکست تیم اصلاحات و شکست دموکراسی خواهد بود. اما واقعیت این است که امریکایی ها هرگز اجازه پیروزی مطلق به عبدالله را نخواهند داد.
آنان به خوبی می دانند که کدام تیم برنده انتخابات است؛ اما از نظر امریکایی ها اعلام پیروزی داکتر عبدالله به معنای شورش و نافرمانی در جنوب افغانستان خواهد بود. آنان معتقدند که اولاً تیم عبدالله توانایی مهار نافرمانی های قومی و نیز توان اعتمادسازی را ندارد و ثانیاً امریکا توانایی و حوصله ده سال پیش را ندارد که بتواند بحران افغانستان را کنترل کند. امریکا اکنون خودش نیازمند یک چتر حمایتی است تا خود را در سایه آن چتر در افغانستان، حفظ کند. برهمین اساس، ناگزیر از ایجاد یک دولت توانمند مشارکتی است که بتواند از همه افغانستان نمایندگی کند و مدیریت جنجال های افغانی را به دست بگیرد.
لذا از نظر امریکا، تیم اشرف غنی نماینده یک بخش افغانستان و تیم عبدالله نماینده بخش دیگر آن است. به همین خاطر است که امریکا در این حالت، قید دموکراسی و رأی پاک را زده و بیشتر بر ائتلاف و توافق سیاسی پافشاری می کند.
(از نقش پاکستان و نمایندگی ملل متحد در حمایت از اشرف غنی و همچنین از پرداختن به حامیان بین المللی داکتر عبدالله به دلیل آنکه مورد بحث ما نیست، صرفنظر می کنم)

سندی که در پی تقلیل مقام استاد خلیلی است
نام ضیاءالحق امرخیل مترادف با تقلب است. برای مدتی واژه ی "گوسفند"، پرکاربردترین واژه در ادبیات سیاسی و انتخاباتی افغانستان شد. آقای امرخیل در یک حکمِ نانوشته و ناگفته، تا حد یک خائن ملی که به دموکراسی و مشارکت عمومی مردم آسیب زده، ده ها میلیون دالر سرمایه ملی را به هدر داده، اراده عمومی مردم افغانستان را نادیده گرفته، کشور را به حالت بحران و بن بست رسانده و بی اعتمادی عمومی را به اوج رسانده است شناخته می شود. او از طرف بخشی از جامعه، به عنوان نماد تقلب، معرفی شده است.
صرف نظر از واقعی بودن یا ساختگی بودن فایل صوتی، افشای اسنادی که بیانگر همسویی استاد خلیلی با باند امرخیل و تقلب می باشد به شدت شخصیت وی را لطمه خواهد زد.
بخش بزرگی از مردم افغانستان، پذیرفته اند اسنادی که قبل ازین در مورد امرخیل و همدستانش نشر شده، واقعی هستند. چون هم رئیس کمیسیون انتخابات بر انجام تقلب توسط امرخیل، مقامات عالیرتبه دولتی، والی ها و قومندان ها مهر تأیید گذاشت و هم آقای امرخیل بعنوان متهم، از خود اعاده حیثیت نکرد و هم یکی از متهمین، بر واقعی بودن فایل صوتی اش اعتراف کرد. در چنین وضعی، نشر سخنان استادخلیلی نیز همسو با سایر اسناد، مورد قبول همین بخش، واقع شده است.
در این حالت، تفاوت عمده ای که میان استادخلیلی و باند امرخیل وجود دارد این است که جناب استاد، هم معاون رئیس جمهور هستند، و هم رهبر بخشی از مردم است؛ مردمی که در پاکیزگی، فرهنگ، سطح سواد، التزام به حقوق شهروندی، در نمایش دموکراسی و... بی گمان ممتاز و سرآمد هستند. یقیناً ایده و گفته ی منتسب به استادخلیلی مبنی بر استفاده از هر ابزاری برای پیروزی اشرف غنی، ایده و نظر مردم نجیب و فهیم هزاره نیست و هرگز نخواهد بود.

اما مشکل دیگری هم وجود دارد که اتهام به استاد خلیلی را پررنگتر می سازد؛ برخی سخنگویان تیم اشرف غنی که در ابتدا، امرخیل را تبرئه می کردند و او را تا سرحد یک قهرمان می رساندند متاسفانه از تیم استاد خلیلی بودند. جنرال دوستم آن میزان از زیرکی را داشت که سخنگویان و فرهنگیان خود را در میدان جدال با نمایندگان تیم اصلاحات، مصرف نکند؛ اما استادخلیلی، سعی کرد خلأ عدم اعتماد مردم هزاره به تیم تحول و تداوم را با نمایش سخنگویان و فرهنگیان خود در مناظره ها به نفع اشرف غنی، پُر بسازد.
تلاش های این دوستان، در حمایت از اشرف غنی، نفی هرگونه تقلب، دفاع از برخی متقلبین و... تأثیر روانی بدی نسبت به این مجموعه، برجا گذاشته که نشر فایل صوتی منتسب به جناب استاد، دایره را تکمیل می کند.
در این حالت، لازم می آید که اولاً تیم استاد خلیلی اگر واقعاً اسنادی از تقلب در مورد تیم تحول و تداوم وجود دارد، شجاعانه راه خود را از متقلبین، جدا کنند و اگر واقعاً نقشی ندارند و فایل صوتی منسوب به جناب استاد خلیلی، ساختگی و جعلی می باشد، با قدرت و پیگیری مجدّانه، ساختگی بودن آن را به اثبات برسانند تا جاعلان، مورد محاکمه و داوری افکار عمومی قرار بگیرند.
حسینی مدنی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


متین قبادی
Afghanistan
مدنی صاحب عزیز سپاس از جسارت ومعلومات دقیق تان .
صارم
Afghanistan
جالب و خواندنی ، دست نویسنده اش درد نکند. موفق باشید
موسوی
کشوری که هزینه تبلیغات انتخاباتی ریس جمهورش را کشور های دیگر بدهند آیند ه آن کشور معلوم است
خدا حود بداد ملت افغان برسد
aziz arianfar
Germany
با درود. بنده نظر خاصی در باره مقاله ندارم. اما می خواهم خاطرنشان سازم که در این مفاله از یک واژه جعلی بسیار خطرناک و غیر علمی کار گرفته شده است که همانا ترکتبار و ترکتباران می باشد. واژه ترک کنون مطلقا بار زبانی دارد. ازبیک ها دفیفا ازبیک تبار اند نه ترک تبار اما ترکی زبان چرا. زبان شان از گروه زبان هایی ترکی است. وافعیت این است که کنون در جهان چیزی به نام ترک تبار وجود ندارد. باشندگان کشور ترکیه بیشتر از بازماندگان امپراتوری بیزانتین اند و شماری هم از کردها و ... از دید تباری در این کشور چیزی به نام ترک نیست. ترک خواندن هزاره ها هم هیچ مبنای علمی ندارد. اگر می خواهید در زمینه اطلاعات دقیق علمی را به دست بیاورید می توانید به کتاب 1000 صفحه یی خاوران ایران و توران در سپیده دم تاریخ در تارنمای کانون مطالعات و پژوهش های افغانستان مراجعه کنید. چندی پیش کتابی را خواندن به نام نامه تورانیان باستان که در آن ادعا شده که گویی هراره ها ترک باشند. هر چند نویسنده آن الحق زحمت و رنج فراوان کشیده است اما متاسفانه در سرتا سر کتاب حتا یک دلیل علمی هم دیده نمی شود که بتواند ترک بودن هزاره ها را ثابت نماید. در وافع، اصطلاح ترک تباران برای سوء استفاده ها و بهره برداری های ابزاری پان ترکیست ها به کار می رود و هیچ پایه علمی ندارد. از این خواهشمندم از کار برد آن جدا خود داری فرمایید. و به دیگر دوستان هم توصیه و سفارش نمایید تا از کار برد این واژه جعلی خودداری ورزند. هر کس هم باور ندارد بنویسد که به زبان انگلیس ترک تبار چیست؟ تبار در واقع همتاواژه اتنوس است. هزاره یک اتنوس مستقل است. ازبیک و ترکمان هم تبارهای مستقل اند. اما چیزی به نام ترک تبار وجود ندارد. باشندگان ترکیه ترکیه یی اند. نه ترک تبار. کامگار باشید.
حشمت کارگر
واژه ترکتباران توسط روشنفکران هزاره ظرف چند سال پسین مطرح شده است. آنان خود را و مردم هزاره را ترکتبار می دانند. به باور آنان هزاره ها و ازبیک ها از یک نژاد که همانا "نژاد ترک" می باشد هستند. ازبیک ها هم همین شعار را مطرح می کنند. جنرال دوستم خود را جانشین استاد مزاری معرفی می کند به این دلیل که هزاره ها را نیز از نژاد خود می داند. "ترکتباری" واژه ای است که توسط روشنفکران هزاره ترویج شده اما یقینا در ترکتبار بودن هزاره ها شک جدی وجود دارد.
پیام سروش
آقای آرینفر و کارگر درود!
من یک هزاره ام. بگذار بگویم که ما ترک‌تباریم.
کمنت هر دوی تان را خواندم،‌ مثل این که تاریخ را فقط از دید ایرانی ها خوانده اید و به دیگران باور ندارید. شاید مشکل از شما نباشد،‌ مشکل از تاریخ است و روایت آن.... اگر تاریخ شناس هستید، مشکل شما خیلی زود حل می شود؛ چون به آن مراجعه میکنید ولی اگر نباشد و روشنفکر نمایی کنید، فکر کنم که دردسر بزرگی برای خودتان ساخته اید. به این دلیل که همیشه واژه ترکتبار و تورانی ها شما را اذیت خواهد کرد و حتا در خواب شما را تنها نخواهد گذاشت.... لطف کنید به کتاب های که حتا غیر ایرانی نوشته اند، نیز مراجعه کنید؛‌حتا اگر به گفته شما آن را روشنفکران هزاره نوشته باشد. شما بلاخره آگاه امورید دیگه..... فکر کنم نیاز نیست که قطاری از کتاب ها را برای تان بگویم چون به اندازه کافی حلاج بوده اید و نام های کتاب ها را بلدید؛ اما اگر عکس آن باشد، بازهم همان مشکل نا آگاهی و غصه خوردن است؛ البته گلایه از من و شما نیست، چون این مشکل عمومی است متاسفانه ...این که ادعا بر این است که هیچ مبنای علمی ندارد، خیلی مرا می آزارد؛‌چون مقایسه کردن آن در زبان غیر حتا عربی، که زبان مبارک خدا است، با این گونه جست و جو کردن آن هم در گوگل، واقع بینانه نیست.... بعد آقای آرینفر از هواداران!! اش می خواهد که از کاربرد آن جدا خودداری کنند. این خودداری کردن به الیانسیون می ماند...(ببخشید که از نقط ها زیاد کار گرفتم.)
مینا
سلام!
فکر کنم، در کل سایت خبری جمهور روی پروپاگندهای گندی از این دست توجه می کند شاید دلیلش آن باشد که تا کنون جوار رسمی ندارد و به زور و زر فعالیت می کند. این آقای مدنی ای که من می شناسم گرفتار است: شاید گرفتاری اش بیشتر از حسینی مزاری باشد که خامنه ای را امام خوانده. به هر صورت، این معلومات نیست،‌بل یک توطیعه بسیار منطقی علیه امنیت ملی کشور است. رسانه های ایرانی، به دنبال این چیزها می گردد. حالا من می پرسم، چرا حسینی مدنی از ایران یاد نکرده؟ دوم،من غیر قوم هزاره استم ، اما این را می توانم به سراحت بگویم که معاون اول نیز چنین جلسه های داشته؛ اما چرا تنها از خلیلی افشا می شود و آن هم بریده شده های از صحبت وی، خیلی گنگ نمی نماید؟ مدنی کیست، هزاره؟ تاجیک، پشتون؟ او سید است؛‌می دانم که این بحث ها خوب نیست اما باید واضح کرد که سیدهای شیعه واقعا وابسته با تاجیک بوده اند و از آن مهمتر به ایران . بنابر این در جامعه شیعه حلقه بسیار سختی به گردن هزاره های شیعه است. این "سید" ها باید موقعیت خود را معلوم کنند که جاسوس ایران اند یا در افغانستان هم سهم دارند؟ در اخیر انسان می تواند علیه ناحق بودن یا بر حق بودن هر کسی چیزی های خوبی بنویسد؛ اما به معنای این نیست که او خوب است. در کلام آخر من حسینی مدنی را فقط نوشته هایش را خوانده ام و سال پار یک بار دیده ام در زمان روزهای قدس که چطور از آن دفاع می کرد. البته ایشان انسان است و خطاکار، اما نمی شود فراموش کرد که این قماش ماری به آستین ملیت هزاره است...
مینا
لطفا نظرم را به نظر رسانید. اگر به آزادی بیان باورمند اید.
مینا
ظرفیت آقای مدنی همین بود!!!
مهدى
من بسىار تشکر مىکنم از نوىسنده مقاله که از منابع نامعلوم به استناد شاىعات نتىجه گىرى به دل خود مىکنند و بعد ىک عده تشکرى مىکنند اىن از هنر تحلىلگران وطن است ىک انتقاد هم از ساىت جمهور دارم بازار شاىعات همىشه باز است کمتر بر اساس شاىعات نتىجه گىرى کنىد شاىد نوار منتسب خلىلى درست ىا غلط باشد ولى هىچ جاى اىن مقاله را ندىدم که براساس ىک مطلب صحىح باشد
مینا
آقای مدنی رفته دنبال صحت و سقمش تا شنود یا هم که شده سندی از ملاقات پیدا کند
بلاخره طرفداران آتشین آقای عبدالله است
میهن زرغون
Bangladesh
میگویند خینۀ بعد عید بجای دست در مقعد بسته شود بهتر است! افشاگریها و اسناد سازی های تیم داکتر عبدالله عبدالله با همه موثق بودن، بعد از وقت اند، نمیتوان این فعالیت ها را بجز ضیاع وقت چیز دیگری پنداشت! عبدالله عبدالله با این شیوه اهمیت سیاسی اش را در میان ملت از بین برد، همه سخنگویانش اوباشانی بیش نیستند، حال ملت همه این تیم را نفرین میکند، هر روزیکه از روند انتخابات میگذرد نفرت مردم نسبت به هر دو کاندید و خصوصاً نسبت به عبدالله عبدالله بیشتر میشود...
United States
این تحلیل به واقعیت های موجود در گشور بسیار نزدیک است و بنده به افغانستان تعلق دارم دوست دارم کشورم ترقی کند و این آرزو را در رئس جمهور شدن احمدزی می دانم مطمئن هستم او توانای حل مشکل طالبان و کوچی را اگر بخواهد دارد و عبدالله این توانایی را ندارد هر چند ایشان راتوانمند بدانم.
کاملا یک جانبه قضاوت کر دید پس شما هم طرف هستید
محمد اسماعیل وحدت
بهتر است دیده شود چه چیزی گفته می شود نه این که چه کسی می گوید. مخاطب من شخصی به نام مینا است که احتمال قریب به یقین حتی از ذکر نام اصلی خود نیز طفره رفته. برادر یا خواهر! بهتر نبود به نقد اصل مقاله می پرداختید تا نویسنده آن؟ اصلا خود شما که هستید؟ چرا با نام مستعار؟ به نظر من که در نقد شما چیزی بیشتر از عقده های درونی دیده نمی شود. اقوام را تقسیم می کنید بعد به هر کدام برچسپ جاسوس کشوری را می زنید. بهتر است خود را اصلاح کنید و دست از تهمت و افترا به اقوام بردارید. من کاری به مدنی یا هر کس دیگری ندارم اما بهتر می بینم به بازار تهمت و افترا پایان بدهیم. برای هیچ قومی خوب نیست.
محمد اسماعیل وحدت
ببینید چه گفته می شود نه این که چه کسی می گوید. مخاطب من شخصی به نام مینا است که نقدی در زیر این مضمون نوشته است. چند سوال:
آقا یا خانم مینا! بهتر نبود با نام مستعار نمی آمدی و شهامت و شجاعت ذکر نامت را می داشتی؟
آیا واقعا درست است که ما کل یک قوم را آلت دست بیگانگان بدانیم؟ اصلا خودت از کدام قوم هستی؟ بهتر نیست به بازار شایعه پراکنی و اتهام پایان دهیم و مثل بقیه ملتها درست زندگی کنیم. اگر حرفی در مورد اصل مقاله داری بگو به یک قوم بزرگ چه کار داری که تهمت را شروع کردی؟ می گویند نفر زورش به ... نمی رسید پالانش را لد می کرد.
من قبلا هم نظری نوشته بودم اما فکر می کنم یا شما نشر نکردید یا مشکل پیش آمده
مجمدآصف عرفان
Afghanistan
,واقعا چالب بود
پربازدیدترین