۰

شبکه های اجتماعی، امنیت و منافع ملی

نرگس اعتماد
دوشنبه ۲۷ میزان ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۰۷
یک فعال فرهنگی- اجتماعی امریکایی در توصیف شبکه های اجتماعی، آن را عنکبوب چموشی معرفی می کند که به نفرت انگیزترین شیوه ممکن، به سرکشی و جاسوسی از خصوصی ترین لایه های پنهان حیات فردی انسان ها در ابعاد وسیع، اشتغال دارند.
شبکه های اجتماعی، امنیت و منافع ملی

سومین نشست سالانه کاربران شبکه‌ های اجتماعی در افغانستان، از روز یکشنبه، برای سه روز در کابل آغاز شد.
در این نشست که در باغ تاریخی بابر برگزار شده است بیش از ۷۰۰ نفر از کاربران شبکه های اجتماعی از ۲۷ ولایت شرکت کرده ‌اند.
این سلسله نشست ها از سوی مؤسسه ایمپشن (Impassion) برگزار می شود.
آلین گیو؛‌ از مسؤولان مؤسسه ایمپشن، برگزارکننده این نشست گفت که آنها کسانی را دعودت کرده ‌اند که بیشتر از دیگران در افغانستان از شبکه‌ های اجتماعی و تکنولوژی استفاده می‌ کنند.
به گفته خانم گیو، هدف از برگزاری این نشست ایجاد شبکه ‌ای از این کاربران در بیرون از دنیای مجازی و همچنین آموزش شیوه ‌های استفاده بهتر و مؤثرتر از شبکه‌ های اجتماعی به آنهاست.
قرار است در آخرین روز برگزاری این نشست، نخستین جایزه شبکه ‌های اجتماعی در افغانستان نیز در ده بخش به افراد برگزیده اهدا شود. بهترین خبرنگار، بهترین شهروندخبرنگار و بهترین کارزار در شبکه‌ های اجتماعی از جمله بخش‌ هایی است که به آنها جایزه تعلق خواهد گرفت.
بدیهی است که نهاد برگزارکننده این نشست ها، هدفی را دنبال می کند؛ هدفی که به درستی مشخص نیست تا چه میزان با امنیت و منافع ملی ما سازگاری دارد. داوری در این زمینه نیز دشوار است؛ اما یک نکته روشن است که صرف نظر از هدف یا اهداف این نهاد از برگزاری این سلسله نشست ها، شبکه های اجتماعی در افغانستان و سایر کشورهای جهان، کارکردهای مثبت و منفی فراوانی دارند.
در جریان انقلاب های خاور میانه ای که به ریزش دومینوگونه قدرت های استبدادی عرب که ده ها سال با حمایت خارجی بر بخش عظیمی از مردم خاور میانه، به صورت غیر مشروع و دیکتاتورمآبانه حکمرانی کرده بودند منجر شد، یکی از مهم ترین کارکردهای شبکه های اجتماعی آشکار شد، به گونه ای که یکی از نام هایی که جامعه شناسان، به انقلاب های خاور میانه ای در آن زمان، اطلاق می کردند «انقلاب فیسبوکی» بود.
فیسبوک نامبردارترین و پرطرفدارترین شبکه اجتماعی در نزد عموم مردم است. توییتر رویکردی نخبه گرایانه دارد و بیشتر مورد استفاده دیپلمات ها، نخبگان و خبرگان اجتماعی و سیاسی جهان است. یوتیوب نیز به عنوان مرجعی پرطرفدار برای انتشار سریع و فاقد محدودیت ویدئوها می تواند نقش مهمی در شکل دهی جریان های اجتماعی و اطلاع رسانی مستند به عموم مردم ایفا کند و سد سانسورهای حکومتی را بشکند و سیاست های محدودکننده حاکمیت ها را دور بزند.
افزون بر اینها شبکه های اجتماعی دیگری نیز شکل گرفته اند که برخی در ابعاد ملی و محلی فعالیت می کنند و شماری نیز موفق شده اند، مرزها را بشکنند و یک جامعه کوچک جهانی و فراملیتی در دنیای مجازی ایجاد کنند.
یک فعال فرهنگی- اجتماعی امریکایی در توصیف شبکه های اجتماعی، آن را عنکبوب چموشی معرفی می کند که به نفرت انگیزترین شیوه ممکن، به سرکشی و جاسوسی از خصوصی ترین لایه های پنهان حیات فردی انسان ها در ابعاد وسیع، اشتغال دارند.
این شاید در نگاه اول یک برداشت بدبینانه باشد؛ اما مواردی رخ داده است که حکومت ها، نظام های سلطه، شبکه های جاسوسی و نهادهای استخباراتی، برای اعمال سلطه و سرکوب خود بر مخالفان و منتقدان، آنها را با استفاده از شبکه های اجتماعی، مورد تهدید قرار داده اند.
با این حال، حکومت ها شاید بیشتر از منتقدان آن، از رهگذر شبکه های اجتماعی، هدف گرفته شده و آسیب دیده اند. موج های اجتماعی که در برخی کشورها بر علیه حاکمان، افراد و چهره های سیاسی و اجتماعی شکل گرفته و دامنه آن به دنیای واقعی نیز کشیده شده، در برخی موارد، حکومت ها را به ستیز با خود شبکه های اجتماعی واداشته است.
مثلا همین چندماه پیش، در جریان اعتراض های خیابانی در ترکیه، رژيم اردوغان، برخی از شبکه های اجتماعی را فیلتر کرد.
اخیرا در افغانستان و در پی سقوط شهر قندوز به دست طالبان و زیر سؤال رفتن سیاست های امنیتی دولت و در ادامه آن، حمله مرگبار هواپیماهای امریکایی بر شفاخانه ای در این شهر، شایعه فیلتر فیسبوک به وسیله تصمیم گیران امنیتی حکومت، منتشر شد.
با این حساب، شبکه های اجتماعی می توانند کارکردهای مثبت و منفی دوگانه ای داشته باشند. این شبکه ها از یکسو خبررسانی، خبرنگاری و اطلاع دهی را به مثابه یک رسالت فراگیر و همگانی درمی آورند و بدون تمهیدات سنتی خبررسانی، در یک آن، خبر را به دورترین نقطه زمین، منتشر می کنند و از جانب دیگر، گاه شایعات کذب و واقع نما را در قالب واقعیت های همه گیر، شایع می کنند و در نتیجه به پریشانی روان جمعی و تهدید امنیت عمومی، منجر می شوند.
آسیب های فرهنگی ناشی از استفاده افراطی از این شبکه ها هم کم نیست؛ از تقلیل علم و دانایی و خرد به مثابه ابزارهای سهل الوصول و در دسترس همگان تا شیوع پوپولیزم، عوام زدگی، سطحی نگری و عقده گشایی به جای تفکر و خرد و آگاهی واقعی و عدالت در بینش و کنش...
با توجه به این مسایل، برگزاری نشست هایی شبیه آنچه اکنون در کابل جریان دارد، متاسفانه به یک جریان سطحی پوپولیستی و فاقد مبنا و معیار، رسمیت، عمومیت، اعتبار و مشروعیت می بخشد؛ هرچند از مناظر دیگری مانند دفاع از آزادی، رواج دموکراسی و کشاندن مردم از حاشیه به متن و تبدیل آنها از توده ای کنش‌پذیر به اکثریتی کنشگر می تواند مفید و مؤثر باشد.
نرگس اعتماد- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین