قاضی محمدامین وقاد عضو شورای عالی صلح افغانستان است. او سالهاست که عضویت این شورا را دارد و همواره از عملکرد حکومت نسبت به چگونگی روند گفتگوهای صلح، حمایت کرده است. به باور وی، مدیریت محمداشرف غنی در پیشبرد گفتگوهای صلح، نسبت به حامد کرزی، درستتر و مناسبتر است؛ زیرا غنی، گفتگوهای صلح را به شکل فرمولی و دقیق آن پیش میبرد.
این بارهم، گفتگوهای صلح و اعلام آتش بس میان حکومت و طالبان، برای دومین بار به گونه جدی مطرح شده است؛ به همین منظور، این بار خبرنگار
خبرگزاری جمهور، گفتگویی مفصلی را با قاضی محمدامین وقاد عضو ارشد شورای عالی صلح انجام داده است.
تشکر قاضی صاحب که فرصتتان را در اختیار خبرگزاری جمهور قرار دادید، نخست این که بگویید، پروسه صلح تا این حال چگونه پیش رفته است؟ طوری که دیده میشود، این روند رضایت افکار عمومی را به همراه ندارد.
بله بسیار تشکر! پروسه صلح زمان گیر است. سالها زمان گرفته است؛ 9 سال پیش استاد شهید ربانی که اولین رئیس شورای عالی صلح بود، بعدا پسرش، بعد از پسر شهید ربانی و اکنون آقای خلیلی که در راس شورای عالی صلح قرار دارد. در شرایط فعلی به دو سال اخیر، خیلی از کمپاین در داخل کشور حتی ولایت به ولایت، جلسات علما، جامعه مدنی و بزرگان قوم و همه گان، صورت گرفت. جلسات اخیر این گونه نشستها با رئیس جمهور بود. حالا ذهنیت سازی شده و برای پیشبرد صلح، پشتوانه ایجاد شده است. به همین منظور جامعه جهانی به حرکت آمده است. در کشور اندونیزیا، نشست علمای اسلامی برگزار شد. در کشورعربستان هم نشست برگزار شد. اینها شرایط فعلی است، شرایط قبل نیست. مخالفان مسلح یا طالب بگویم، از جنگ چیزی به دست نیاوردند، تلفات هم به مردم عام تعلق میگیرد. در غزنی، خانهها سوختانده شد، دکانها و دفاتر تخریب گردیدند، در کل مردم آسیب دیدند. حالا هم فشار از سوی کشورهای اسلامی بالای طالبان وجود دارد و آنها حمایت خود را از صلح افغانستان اعلام کردند. ناتو به رهبری امریکا، اتحادیه اروپا، کشورهای همسایه و منطقه، به این پی برده اند که یگانه راه، آغاز مذاکرات صلح است. راههای نظامی تجربه شد، غیر از خسارات جانی و مادی، نتیجه دیگری نداشت. امیدوار هستیم، این بار که به مناسبت عید قربان آتش بس صورت میگیرد، البته رئیس شورای عالی صلح، رئیس شورای علما و نیز شبکه سراسر زنان، خواست خود را مطرح کردند که مخالفان مسلح و یا طالبان هر دو جانب برای اعلام اتش آمادگی بگیرند، اما آتش بس طولانی تر. زمان آن را زیاد در نظر بگیرد، حالتی به میان آید که رفت و آمد بین تیمهای دو طرف مذاکرات آغاز شود و این مرحله را در نظر بگیریم که از طریق مذاکرات، از طریق دریافت حقوق سیاسی و از طریق تن دادن به قوانین، رعایت حقوق بشر و از این مسایل کرده بهتر است که هم مملکت و هم مردم پایمال شود.
آیا شرایط کنونی به گونهای است که این زمینه فراهم شود که آتش بس طولانی صورت بگیرد و تیم ها روند گفتگوهای صلح را تحقق ببخشند؟
این کار امکان پذیر است. مثل که قبلا هم منعکس شد که طالبان هم برای یک آتش بس چهار روزه آمادگی نشان داده است، در کنار آن، آرزوی دیرینه طالبان بود که با امریکا مذاکره کند. این کار هم به شکلی از اشکال طی دو مرحله انجام شد. در آینده هم آن ها همین امیدواری را طالبان نشان داده که با امریکا مذاکره کنند.
راستی، جناب قاضی صاحب، مذاکراتی اخیرا میان گروه طالبان و مقامهای امریکایی صورت گرفته، حکومت افغانستان به خصوص شورای عالی صلح در جریان بوده است؟
جانب افغانستان جهت اصلی قضیه است. جغرافیا به مردم و دولت تعلق دارد. هر فیصله ای که میشود، محل تطبیق آن جغرافیای افغانستان است. از مرکز کابل تا ولایات. در این جهت که مدیریت این خاک در اختیار باشد و در جریان نباشد، فیصلهها در هوا میماند، تحقق و عملی نمیشود. بناء دولت با شکلی از اشکال در جریان است. شورای عالی صلح کار میکند، آقای اخپلواک با تفاهم خلیلی در جریان هستند، اما از جزییات این مذاکرات، در شورای عالی صلح مطرح نمیشود. همین قدر میگوید که مذاکره دوام میکند، یک نتیجه امیدواری و خوبی داشته باشد و تن دهی به مذاکرات، این را هم پذیرفته اند که راه حل، انجام مذاکرات است و این یک پیشرفت است که در این مسئله تن دهی شود؛ این تن دهی صورت گرفته است و نیز انجام مذاکرات طالبان با جانب امریکا در هر سطحی که بود، دو مرتبه انجام شده است و در آینده هم نیز انجام خواهد شد، اما در آینده، مذاکرات سه جانبه میباشد، دولت افغانستان به نمایندگی ملت، تحریک طالبان و نیز امریکا به حیث ناظر، اگر موافقه صورت گیرد، نظارت کشورهای شورای کنفرانس اسلامی در جریان باشد، بهتر خواهد بود که این شورا هم یک قدم پیش آمده است، انتخاب راه مذاکرات منعکس میکنند که در آینده نزدیک، تحقق پیدا کند.
پس این جا، بحث مالکیت صلح به رهبری افغان ها چه میشود؟
خب این مساله جدا در نظر گرفته میشود. مالکیت افغانستان را کسی نفی کرده نمیتواند. جریانی که در آن، یک حالتی جدید به میان نیاید، او جغرافیای افغانستان و مردم افغانستان است. از این مساله، هیچ کسی نادیده گرفته نمیتواند، مالکیت افغانها است و امریکا به خاطر بهبود وضعیت افغانستان این کار را انجام میدهد.
خب در انجام این مذاکرات، انتقادها شدید شد که حکومت افغانستان نادیده گرفته شده و به نحوی، مشروعیت دهی به طالبان بود، این انتقادات واقعا بجا نبوده؟
در برابر این انتقادها، امریکا پاسخ داد و رد کرده است، آنها سفارش کردند که ما با طالبان مطرح کردیم که جهت اصلی قضیه، افغانستان است. دولت و ملت باشد، ملت افغانستان است، نمیتوانیم به نمایندگی دولت افغانستان و ملت داخل مذاکره شویم. ما یک قسم تسهیلات را فراهم میکنیم، به یک شکلی اشکال مراعات کردیم اما به معنی نفی ملت افغانستان نیست.
آنچه که از آتش بس عید سعید فطر نتیجه گرفته شد، شما نسبت به اعلام آتش بس در این عید، چقدر خوشبین هستید که نتیجه آن به سود مردم افغانستان تمام شود؟
در این رابطه هم ارتباط و تفاهمات وجود دارد. بین حکومت و جهت مخالف. آتش بس این بار سنجیده میباشد با استفاده از تجارب گذشته که مخالفین مسلح و یا هم طالبان، با اسلحههای شان در شهرهای افغانستان و کابل سرازیر نشوند. این خوب بود که در اون جریان اتفاقی نیفتاد غیر از ننگرهار. این مساله مراعات میشود که در این رابطه بحث شده است، نمایش سلاح نباشد. نمایش تعدد بیرقها نباشد. بیرق افغانستان، بیرق ملت است که سابقه دیرینه دارد. اما بیرق طالبان به نمایندگی از مردم نمیکند.
کلماتی که در بیرق ملی افغانستان است، محراب و منبر است که معنی حاکمیت دارد. کسی که در منبر مینشیند، حکم میکند، یعنی این جا درست تعبیر شده است.
بار معنایی بیرق طالبان چیست؟
بیرق طالبان، بیرق تحریک طالبان است. مثل بیرقهای احزاب سیاسی افغانستان که در حال حاضر دارند. ما نباید سر رنگ تیکه باهم در جنگ باشیم. در قانون اساسی که در 1342 صورت گرفته، نظام نامههایی که بوده، این مسایل تعریف شده است. مال ملت و مملکت است.
اصلا در این شرایط، آتش بس معقولیت دارد؟
اگر تجارب خود را به نمایش بگذاریم که در عید گذشته رضایت وجود داشت، با آرامش، همه بیرون رفتند، سفر کردند و صحبت هایی نیز صورت گرفت. اگر این بار شود، زمان آن زیاد باشد و این آتش بس همچون پیشنهاد میشود که از سوی شورای عالی صلح که زمان آتش بس تمدید شود. ما امیدوار هستیم که این بار سنجیده باشد، در عید سعید فطر، تمام دنیا دیدند که جنگ هفده ساله افغانستان که یک جنگ تمام عیار بود، از ملت قربانی گرفت، دو طرف در یک روز، برادری را به نمایش گذاشتند. یک خاطره خوب بر جای ماندند، با وجودی که نگرانی از حضور افراد مسلح زیاد بودند، این بار هر دو جانب، قناعت کنند که از نمایش و رفت و آمد، منحصر به افراد مسلح نباشد. افراد ملکی در این جا حضور یابند، بیایند و جلسات ملکی اشتراک کنند، در خانههای شان بروند، در این رابطه کار میشود که ممکن همکاریها بیشتر شود.
آتش بس سبب شود که مسوولان درجه اول طالبان در کابل بیایند، با جانب حکومت افغانستان مذاکره کنند و اگر به نتیجه نرسیدند، با امنیت و صداقت، میتوانند در جاهای شان برگردند، بدون کدام خطر و آسیب.
جناب قاضی، به عنوان آخرین پرسش، طالبان در برابر اعلام آتش بس، از جانب افغانستان خواسته که یک هزار زندانی آن ها را آزاد کند؛ در صورتی که حکومت به این خواست طالبان پاسخ دهد، چه عواقبی را به همراه خواهد داشت؟
این قید کردن عدد، آن قدر ضرور نباشد. در مجموع گفته میشود که یک تعداد زندانی آزاد شود، چرا زندانیانی که در زندان هستند، ممکن زندانی شان، جهت سیاسی باشد، زندانیانی که مرتکب انتحار و انفجار باشد، یا مسایل دیگری که دوسیه خفیف و ثقیل داشته باشد، با این حال، یک هزار زندانی که آزاد شود، هویت آن ها ثابت شود که از کجا بوده؟ چگونه گرفتار شده است؟ دوسیه را بررسی کنند که از این میان، یک هزار آزاد شود اما آزاد سازی آن ها زمان کار دارد، این کار خیلی سنگین است اما طرفدار این هستم که به افتخار آتش بس و روز عید قربان که قربانی گفته میشود، چند تا زندانی آزاد شود، تا حدی که دولت دوسیه اش را تثبیت کند.
گفتگو از وحید فرزان –
خبرگزاری جمهور