۰

پشت پرده توافق دوحه: مجاهدین در خدمت اشغالگران

شنبه ۱۱ ثور ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۳۱
طالبان اگر در جهاد ادعایی خود صادق بودند باید پس از امضای توافقنامه صلح با امریکا، به حملات نظامی خود علیه نیروهای افغان و مسلمان پایان می دادند و چرخه خونین خشونت را که تنها از غیر نظامیان و نیروهای امنیتی، خبرنگاران و فعالان سیاسی و مدنی قربانی می گیرد، متوقف می کردند؛ اما در کمال شگفتی، این اتفاق نیافتاد و آن گروه حتی به فتاوای صریح علمای دینی افغانستان و سراسر جهان اسلام درباره عدم مشروعیت دینی ادامه جنگ افغانستان نیز توجهی نکردند؛ زیرا پاکستان و کارخانه های فتواساز مدرسه حقانیه و دیگر مولوی های تندرو و تروریست پاکستانی، به آن گروه به عنوان مزدور فوج پاکستان، جواز‌ »شرعی» جنگ را صادر می کردند.
پشت پرده توافق دوحه: مجاهدین در خدمت اشغالگران
خبرگزاری رویترز به نقل از سه مقام غربی گزارش داده که حفاظت طالبان در این مدت از پایگاه‌های خارجی‌ بر اساس یک ضمیمه مخفی توافق‌نامه صلح دوحه صورت گرفته و جنگجویان طالبان در این مدت مانع از حملات سایر گروه‌های تروریستی بر نظامیان ‌خارجی شده‌اند.
 
دو مقام غربی که نخواسته‌اند نام‌شان افشا شود، گفته‌اند که گروه طالبان به امریکا پیشنهاد حفاظت از پایگاه‌های نظامی نیروهای امریکایی را در برابر حملات سایر گروه‌های تندرو چون داعش داده‌بود که از سوی واشنگتن پذیرفته شد.
 
به گفته این مقام‌ها، طالبان خواستند با محافظت از نیروهای خارجی حسن نیت‌شان را ثابت کنند.
 
یک دیپلمات دیگر که در گفتگوهای صلح امریکا و طالبان دخیل بوده، گفته‌است که «آنان [طالبان] یک لایه پوشش، مانند یک منطقه حائل [در اطراف پایگاه‌های نیروهای خارجی] ایجاد کردند و به جنگجویان خود دستور دادند که هیچ سرباز خارجی را در این مدت زخمی نکنند یا نکشند.»
 
توافق یکجانبه امریکا با طالبان، تنها ناشی از خیانت و عهدشکنی آشکار امریکا در قبال تعهدات صریح اش با دولت و مردم افغانستان و از مصادیق نقض آشکار حاکمیت ملی کشور نبود؛ بلکه همزمان، مشروعیت و صداقت و اعتبار جهاد ادعایی طالبان را هم از بنیاد زیر سؤال برد؛ زیرا نشان داد که آن گروه نه علیه اشغالگران خارجی؛ بلکه برای به دست آوردن قدرت می جنگد.
 
طالبان پس از صلح با امریکایی ها و به تبع آن، صلح با همه نیروهای خارجی، کلیه حملات خود بر نظامیان غربی را متوقف کردند. البته پیش از امضای توافقنامه دوحه نیز عمده ترین حملات، عملیات نظامی و اقدامات انتحاری طالبان از مردم مسلمان و مظلوم افغانستان، نیروهای امنیتی و کارمندان دولتی قربانی می گرفت و کمتر علیه نیروهای خارجی انجام می شد؛ اما توافق دوحه این رویکرد را رسمیت بخشید.
 
طالبان اگر در جهاد ادعایی خود صادق بودند باید پس از امضای توافقنامه صلح با امریکا، به حملات نظامی خود علیه نیروهای افغان و مسلمان پایان می دادند و چرخه خونین خشونت را که تنها از غیر نظامیان و نیروهای امنیتی، خبرنگاران و فعالان سیاسی و مدنی قربانی می گیرد، متوقف می کردند؛ اما در کمال شگفتی، این اتفاق نیافتاد و آن گروه حتی به فتاوای صریح علمای دینی افغانستان و سراسر جهان اسلام درباره عدم مشروعیت دینی ادامه جنگ افغانستان نیز توجهی نکردند؛ زیرا پاکستان و کارخانه های فتواساز مدرسه حقانیه و دیگر مولوی های تندرو و تروریست پاکستانی، به آن گروه به عنوان مزدور فوج پاکستان، جواز‌ »شرعی» جنگ را صادر می کردند.
 
اکنون اما یک بعد تازه بر رسوایی جهاد بی بنیاد و بدنام طالبان افزوده شده و آن تعهد رسمی و مخفیانه طالبان در حفاظت مستقیم از پایگاه های نظامیان خارجی در افغانستان پس از امضای توافقنامه دوحه است. این تعهد شرم آور نشان می دهد که «مجاهدین» رسما و رأسا در خدمت «اشغالگران» قرار گرفته اند و در یکی از شگفت انگیزترین دستبردها به مفاهیم پویای دینی، جهاد علیه اشغال به جهاد در خدمت اشغال، استحاله پیدا کرده است.
 
این رویداد تنها از عهده سازوکار توجیه گر منظومه فقه تروریستی طالبان برمی آید که جهادگران و اشغالگران را با هم آشتی می دهد و بدتر از آن اینکه جهادگران را به محافظت از اشغالگران می گمارد.
 
صرف نظر از اینکه این اقدام با مفهوم و محتوای و هدف سازوکار پویای و انقلابی جهاد در فرهنگ دینی اسلام، تضاد و تنافر دارد، پیشنهاد اولیه و مستقیم مذاکره کنندکان طالبان به امریکایی ها برای حفاظت از پایگاه های آنان در برابر حملات دیگر گروه های تروریستی به منظور «اثبات حسن نیت» هم یک پیشنهاد تحقیرآمیز و در ضدیت آشکار با اهداف ریاکارانه ای بوده که طالبان در نزدیک به سه دهه گذشته به آن تظاهر کرده اند؛ اهدافی مانند جهاد در راه خدا، استقلال وطن، عدم پذیرش سلطه کفر و مبارزه با اشغالگران تا زمانی که آخرین سربازشان خاک کشور را ترک نکرده باشد.
 
با این حساب، اینکه در بیش از یکسال گذشته پس از امضای توافقنامه دوحه، حتی یک نظامی خارجی در افغانستان، کشته نشده اند، معجزه ای رخ نداده، این حاصل مزدوری جهادگران برای اشغالگران است.
 
نکته جالب توجه این است که در همین مدت، هزاران نفر از نظامیان و غیر نظامیان مسلمان افغان به دست طالبان و یا در نتیجه حملات، بمب گذاری ها، ترورها و انتحارهای طالبان، کشته شده اند که تازه ترین نمونه آن، شب گذشته در لوگر رخ داد که ده ها نفر را به خاک و خون کشاند.
 
با این حساب، طالبان برخلاف قول قوی قرآن کریم، رحماء علی الکفار و اشداء بینهم بوده اند.
به این ترتیب، مردم افغانستان به ویژه آن بخش از مردم که از طالبان طرفداری می کنند، به آنان پناه می دهند و برای بازگشت شان به قدرت به امید برپایی «نظام اسلامی» دعا و لحظه‌شماری می کنند، باید بدانند که طالبان در پشت پرده، در خدمت اهداف استراتژيک اشغالگر بزرگ هستند و حتی در یکسال اخیر که هزاران نفر از مسلمانان افغان را کشته اند، در اطراف پایگاه های خارجی، نگهبانی داده اند تا کسانی نظامیان اشغالگر غربی را نکشد.
این است جهاد و اسلام و نظام اسلامی مولوی های محصول کارخانه های تولید تروریست آی اس آی.
 
نرگس اعتماد - جمهور
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین