ما معمولا دوستی را رفتاری انسانی میدانیم و آن را قلمرو انحصاری خود تلقی میکنیم. این تصور نیز تا حد زیادی درست است زیرا به ندرت در دنیای حیوانات شاهد روابط همکارانهای فراتر از پیوندهای خونی هستیم. پیچیدهترین نوع رابطهی شبیه به رفاقت که در مهرهداران دیده شده، تحت عنوان «پرورش مشارکتی» شناخته میشود؛ حالتی که در آن دو موجود در بزرگ کردن یک نوزاد با هم همکاری میکنند. اما در مورد سارهای آفریقایی، پیوندهایی که آنها با یکدیگر برقرار میکنند بسیار فراتر از وظایف ساده والدین است.
ما میدانیم که حیوانات با بستگان خونی مستقیم خود روابط همکاری برقرار میکنند. اما وجود دوستیهای بلندمدت میان حیوانات غیرخویشاوند مدتهاست مورد بحث بوده است. اثبات چنین رفتارهای اجتماعی بدون داشتن دادههای وسیع، بسیار دشوار است.
به نقل از نیواطلس، اکنون، یک مطالعه جدید که بر پایه ۲۰ سال داده میدانی انجام شده و در مجله نیچر منتشر شده است، نشان میدهد که سارهای درخشان آفریقایی با نام علمی
(Lamprotornis superbus) گروههایی متشکل از افراد خویشاوند و غیرخویشاوند تشکیل میدهند که اندازه آنها بین هفت تا ۶۰ عضو است، و به شکلی زندگی میکنند که بسیار شبیه به جوامع انسانی است.
پروفسور داستین روبنشتاین
(Dustin Rubenstein) از دانشگاه کلمبیا توضیح میدهد: جوامع سارها صرفا خانوادههای ساده نیستند؛ بلکه بسیار پیچیدهتر بوده و ترکیبی از افراد خویشاوند و غیرخویشاوند هستند که با هم زندگی میکنند.
سارهای والا از خانواده سارها هستند، بیش از ۱۵ سال عمر میکنند و تا ۱۹ سانتیمتر رشد میکنند. این مطالعه بر روی سارهایی در مرکز کنیا متمرکز بود که سالی دو بار و در فصلهای بارانی تولیدمثل میکنند. پس از بررسی بیش از ۴۰ فصل تولیدمثل متوالی، پژوهشگران توانستند رابطه میان جفتهای تولیدکننده و یاریدهندگان را رمزگشایی کنند.
آنها دریافتند هر جفت تولیدمثلکننده، توسط حداکثر ۱۶ فرد غیرتولیدمثل کننده همیاری میشود. این کمکها شامل جمعآوری غذا برای جوجهها و دفاع از لانه در برابر شکارچیان نیز میشد. این رفتار به تقویت گروه منجر شد؛ بهگونهای که اندازه گروه افزایش یافت. نرخ بقای بزرگسالان در گروههای بزرگتر سار بیشتر از گروههای کوچکتر بود.
با این حال، این بدان معنا نیست که برای یاریدهندگان خویشاوند و غیرخویشاوند تفاوتی ندارد. سارهای یاری دهنده هنوز ترجیح میدهند به خویشاوندان نزدیک کمک کنند، اما همچنین به طور فعال و پیوسته به افراد غیرخویشاوند نیز یاری میرسانند. پژوهشگران گمان میکنند این تبعیض خویشاوندی ممکن است حاصل کارهای گذشته باشد که در آنها یاری به خویشاوندان نزدیک در اولویت قرار داشته است.
مقاله تاثیرگذار رابرت تریورز (Robert Trivers) در سال ۱۹۷۱ درباره «نوعدوستی متقابل» در قلمرو حیوانات که به نظریهای مهم در زیستشناسی فرگشتی تبدیل شد نشان داد که این نوع از رفتارهای همکارانه احتمالا در میان حیوانات گسترده هستند زیرا هر فرد در کوتاهمدت به این امید انرژی صرف دیگری میکند که در آینده منفعتی نصیبش شود. از آن زمان، دانشمندان مشتاق بودهاند تا این نظریه را بهطور تجربی ثابت کنند. اما هنوز اطلاعات زیادی در مورد عوامل محرک آن نداریم جز اینکه ساختارهای اجتماعی بسیاری از حیوانات پیچیدهتر از آن چیزی هستند که تحقیقات اولیه تصور میکردند.
روبنشتاین میگوید: بسیاری از این پرندگان در طول زمان در واقع چیزی شبیه به دوستی شکل میدهند. من فکر میکنم چنین رفتارهای همدلانه متقابلی احتمالا در جوامع حیوانی بسیاری رخ میدهد، فقط ما به اندازه کافی طولانی آنها را مطالعه نکردهایم که بتوانیم متوجه آنها شویم.