۰
وحید مژده:

بحرانی که ما درگیرش هستیم بسیار بزرگتر از خود ماست

دوشنبه ۹ سرطان ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۰۰
بحرانی که ما درگیرش هستیم بسیار بزرگتر از خود ماست
 با قطع شدن کامل روابط تیم اصلاحات و همگرایی با کمیسیون مستقل انتخابات و موضعگیری جدی سران تیم اصلاحات در برابر تقلب گسترده در انتخابات؛ برخی کارشناسان بر این باورند که انتخابات افغانستان با بن بستی جدی روبرو شده و در این میان نقش کشورهای خارجی در تشدید این بحران پررنگ ارزیابی شده است.
وحید مژده از کارشناسان سیاسی در تازه ترین مقاله خود به نقش عربستان به عنوان پیش برنده ی برنامه های آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان اشاره کرده است. در این باره خواستیم تا در گفتگویی با آقای مژده به زوایای مختلف این تحلیل بپردازیم.
۱- در مقاله شما نقش عربستان در انتخابات برجسته ارزیابی شده است. امریکا در این معادله در کجا قرار دارد؛ گفته شده اشرف غنی کاندیدای جمهوریخواهانی نظیر خلیلزاد است. نقش آنان را در این پروسه چطور می بینید؟ منافع عربستان از دخالت مستقیم در انتخابات افغانستان در چیست؟

- رییس جمهور کرزی در سال ۲۰۰۹ خارجی ها را متهم به مداخله کرد. ‌این مساله در آن زمان بسیار کشمکش ایجاد کرد و این کشمکش ها بین آقای کرزی و امریکا ادامه دارد. در این دور امریکایی ها زیاد دخالت نکردند؛ ولی تا حدی هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها با اشرف غنی احمدزی موافق هستند. ولی این بار امریکایی ها به طور مستقیم دخالت نکرده و پروژه را به سعودی ها سپردند.
امریکا می خواست برنامه خود را در افغانستان پیاده نماید؛ اما نمی خواست کاری کند که سروصدای کرزی را بلند نماید به همین دلیل این برنامه را به سعودی سپرد.
طوری که می دانیم رهبران عربستان سعودی در قضایای جهان اسلام بخصوص در عراق و سوریه از امریکا بشدت آزرده شده اند. اما بقدرت رسیدن اخوانی ها در مصر موجب شد تا موقعیت سعودیها نزد امریکا و اسراییل تقویت گردد. عربستان سعودی با امریکا به این توافق رسید که در مقابل کنار زدن اخوان المسلمین از قدرت در مصر، باید ایران زیر فشار قرار گیرد و امریکا این معامله با سعودی را پذیرفت.
من خودم شاهد بودم که در این دور انتخابات هرکس که می خواست کاندیدا شود مخصوصا اگر پشتون می بود به سعودی دعوت می شد. این نشان می دهد که انتخابات افغانستان به خود مردم افغانستان زیاد ارتباط ندارد و مردم افغانستان رای دادند تا دیگران انتخاب کنند.

۲- چقدر فکر می کنید پروسه انتخابات برنده ای نداشته و حکومت جدید بدون این دو بازیگر شکل خواهد گرفت؟ و به نظر شما حکومت های این چنینی که بدون در نظر گرفتن انتخابات و از راه مصالحه روی کار می آیند؛ چقدر مشروعیت دارند؟

من این انتخابات را بیشتر انتخابات بین ایران و عربستان دیدم. ‌ایرانی ها به داکتر عبدالله کمک کرده و امریکا و عربستان هم بی خبر ننشسته و نتیجه این شد که امریکا و سعودی سعی کردند انتخابات در دور اول به پیروزی نرسد. چرا که اگر داکترعبدالله متوجه تقلب های گسترده در دور اول انتخابات می شد به دور دوم نمی رفت و در همان وقت تقاضای برکناری اعضای کمیسیون مستقل انتخابات را می کرد. آنها داکتر عبدالله را در دور اول برنده اعلام کردند تا وی حاضر به رفتن به دور دوم شود و در دور دوم هم وی را به دام انداختند.

امریکا در دو کشور همسایه ایران یعنی افغانستان و عراق، دو رژیم ضد ایران را از بین برده بود و باید این کار را جبران می کرد. برای این کار، عربستان سعودی در افغانستان دست به کار شد و با دادن ۱۰۰ میلیون دالر به اشرف غنی و دادن اطمینان به کرزی که می تواند در صورت احساس خطر به استراحتگاه سیاستمداران ورشکسته در سعودی پذیرفته شود؛ دور دوم انتخابات را مهندسی کرد.
این برنامه ها بسیار دقیق طرح شده بود و این بحران که ما درگیرش هستیم بسیار بزرگتر از خود ماست.

۳- بر می گردیم به آخرین پاراگراف شما در مقاله: " هرچند بازیگران اصلی در این تحولات مردم افغانستان نیستند؛ اما این مردم گاهی با یک اقدام غیرقابل پیشبینی، می توانند مسیر بازی خارجی ها را تغییر دهند" این اقدام غیرقابل پیشبینی به نظر شما چه می تواند باشد؟
یک زمانی سازمان ملل می خواست برنامه بن انسوان،‌ را در افغانستان راه اندازی کند. ولی جنرال دوستم با اقدامی که مانع فرار داکتر نجیب به خارج کشور شد؛ ‌باعث تغییر در مسیر تاریخ کشور گردید. ‌اگر این کار نمی شد و داکتر نجیب به خارج کشور می رفت شاید با تحولات ایجاد شده آینده دیگری برای کشور رقم می خورد.
هر چیزی در افغانستان امکان دارد و محتمل است چون سیاست در افغانستان برنامه ریزی شده نیست؛ بلکه سیاست را در افغانستان وقایع مقطعی شکل می دهد؛ ‌به همین دلیل ممکن است بعضی کسان دست به ساخت یک حکومت موازی در افغانستان بزنند.
به نظر من؛ چیزی به نام دموکراسی در افغانستان در واقع مافیای بزرگی است که در بعضی قسمت ها مسلط شده است.
دموکراسی یعنی اینکه قومگرایی کنار گذاشته شود و به طرف ملت شدن برویم؛ ولی تا کنون این چنین دموکراسی را تجربه نکرده ایم.
داکتر اشرف غنی هم همان حرف هایی را می زند که قبیله گرایان می زنند. ‌به طور مثال بر اساس قانون برای رییس جمهور دو معاون وجود دارد که به طور معمول یکی تاجیک و دیگری هزاره است. اما اشرف غنی می گوید این مثلث را تبدیل به مربع می کند و یک ازبک را هم اضافه نموده است؛ ولی بازهم نوعی ترویج قوم گرایی است.
به نظر من؛ هر حکومتی که در نتیجه سازش به میان آید چیزی شبیه حکومت آقای کرزی خواهد بود و با توجه به پایان ماموریت نیروهای خارجی در کشور؛ شاید ضعیف تر از حکومت آقای کرزی خواهد بود.
اگر سیاستمداران ما گذشت نکنند؛ حکومتی ضعیف خواهیم داشت که مشروعیتش هم زیر سوال خواهد بود.
فاطمه موسوی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین