۰

حکمتیار؛ آشتی با انتخابات، دوستی با دموکراسی

يکشنبه ۳۰ جدی ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۰
انتخابات آینده به عنوان نقطه عطفی در تاریخ دموکراسی بی رمق وطنی، باید به خود ببالد که حکمتیار به جای آنکه در مسیر پیشرفت و پویایی آن، بمب بگذارد، با آن همراه و همرای شده و خود در کارزارهای دموکراتیک برای تصاحب قانونمند قدرت حضور دارد.
حکمتیار؛ آشتی با انتخابات، دوستی با دموکراسی
گلبدین حکمتیار؛ رهبر حزب اسلامی به عنوان نامزد ریاست جمهوری در انتخابات آینده ثبت نام کرد.
 
آقای حکمتیار، فضل الهادی وزین؛ از ترک‌تباران افغانستان و حفیظ الرحمن نقی؛ از قوم تاجیک را به عنوان معاونان خود برگزیده است.
 
او گفت که قرار بود با شماری از احزاب سیاسی، ائتلاف تشکیل دهد و به عنوان یک تیم واحد انتخاباتی در مبارزات ریاست جمهوری آینده حضور یابد؛ اما او ائتلاف‌ها را در افغانستان ناکام خواند و گفت که به دلیل ضعف و ناکامی این نوع ائتلاف‌ها مجبور شده که به صورت مستقل خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری آینده کند.
 
او درباره برنامه آینده خود گفت که معتقد به تقسیم قدرت در آینده نیست و باور دارد که یک نظام مرکزی قدرتمند می‌تواند افغانستان را نجات دهد.
 
به گفته او نظام فدرالی باعث تجزیه کشور می‌شود و نظام صدارتی نیز نتیجه معکوس داده است.
 
او گفت در صورت پیروزی، طرح قانون اساسی را که خودش تدوین کرده به لویه جرگه برای تصویب خواهد داد.
 
بر اساس آنچه در خبرها آمده است، ظاهرا تحول بزرگی رخ نداده است. از ترکیب تیم انتخاباتی گلبدین حکمتیار تا سیاست ها و برنامه های کلی او برای نظام و حکومت داری، همه چیز گواه آن است که چیزی تغییر نکرده و با تیمی صد درصد موافق و هماهنگ با معیارها و شاخص هایی سروکار داریم که از شخصیت، افکار، ذهنیت ها، اهداف، آمال و امیال آقای حکمتیار و حزب اسلامی او سراغ داریم.
 
آقای حکمتیار با عنایت به مواضع مشهورش که از عقده و نفرت عمیق اش نسبت به شیعیان و هزاره ها، ناشی می ‌شود، با نادیده گرفتن سنت معهود و رویه معمول در سال های پسین،هیچیک از معاونانش را از میان این قوم انتخاب نکرد و وقتی در برابر پرسش خبرنگاران قرار گرفت با نیشخند یا کنایه ای تلخ و زننده اما معنادار گفت که خودش از هزاره ها نمایندگی می کند!
 
با این حال، از ترکیب تیم انتخاباتی رهبر حزب اسلامی چنین برمی آید که صرف نظر از بغض و نفرت و کینه دیرینه ای که آقای حکمتیار نسبت به شیعیان و هزاره ها دارد، او در یافتن معاون از میان دیگر اقوام افغانستان هم کار چندان آسانی نداشته است؛ زیرا همانگونه که خودش تلویحا اذعان کرد، تلاش های مذبوحانه اش برای تشکیل «ائتلاف» با احزاب و افراد دیگر، شکست خورده است؛ شکستی که او به ماهیت شکننده ائتلاف ها در افغانستان نسبت داد که البته در جای خود، حرف درستی هم هست؛ اما در این مورد خاص، این آقای حکمتیار بوده که در تلاش اش برای تشکیل ائتلاف، شکست خورده است!
 
با وجود همه اینها نفس حضور گلبدین حکمتیار در کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری آینده، علیرغم ماهیت پارادوکسیکال و متناقض‌نمای غیرقابل درک و هضمی که این امر دارد، یک رویداد میمون و مبارک و مغتنم شمرده می شود؛ زیرا نشان می دهد که رهبر حزب اسلامی، دیگر با زور تفنگ و سرنیزه و کمربندهای انتحاری و راکت باری های وحشیانه، طمع و تمنای تصاحب ارگ قدرت را نمی کند؛ بلکه پس از ۳۹ سال دوستی و همخانگی و همخوابگی با تفنگ، سر به پیشگاه صلح ساییده، با انتخابات آشتی کرده و با دموکراسی – هرچند امریکایی و کفرآمیز و مشرکانه و اشغالگرانه!ـ طرح دوستی ریخته است.
 
این تحول کوچکی نیست. انتخابات آینده به عنوان نقطه عطفی در تاریخ دموکراسی بی رمق وطنی، باید به خود ببالد که حکمتیار به جای آنکه در مسیر پیشرفت و پویایی آن، بمب بگذارد، با آن همراه و همرای شده و خود در کارزارهای دموکراتیک برای تصاحب قانونمند قدرت حضور دارد.
 
اگر او بتواند از مسیری مشروع و مبتنی بر آرای پاک و واقعی مردم، یک سیستم سیاسی بسته و بسیط با تمرکز حداکثری قدرت تشکیل دهد و حتی قانون اساسی خودنویس‌اش را نیز با استفاده از مکانیزم‌های مشروع و مجاز، به تصویب برساند، این حق را باید برایش به رسمیت شناخت؛ زیرا این رویداد به رشد و بلوغ دموکراسی، مدد می رساند و زمینه را برای عبور افغانستان از گذرگاه های مرگبار و ماین‌گذاری‌شده روزگار جنگ و ترور و راکت‌پرانی‌های دیوانه‌وار به جهان‌ دل‌انگیز دموکراسی و انتخابات آزاد و اقتدار مشروع، فراهم می‌سازد.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین