ریک پری؛ وزیر انرژی امریکا تایید کرد که چند مجوز برای فروش تکنولوژی هستهای به عربستان سعودی صادر کرده است.
آقای پری گفت نمیداند این مجوزها را قبل از قتل جمال خاشقجی صادر کرده و یا بعد از آن.
در پی اظهارات آقای پری، وزارتخانه متبوع او اعلام کرد در مجموع هفت مجوز برای شرکتهای امریکایی که خواهان مشارکت در برنامه هستهای غیرنظامی عربستان بودهاند صادر شدهاست.
این وزارت گفته این مجوزها شامل "انتقال مواد هستهای و تجهیزات" نمیشود.
به گزارش رویترز این مجوزها در جریان پروژهای بزرگتر صادر شدهاند که در نهایت به ساخت دستکم دو نیروگاه هستهای در عربستان منجر خواهد شد.
کشورهای مختلفی از جمله روسیه و کوریای جنوبی نیز در حال رقابت با شرکتهای آمریکایی هستند تا بتوانند در زمینه ساخت نیروگاه هستهای با عربستان قرارداد ببندند.
محمد بن سلمان؛ ولیعهد خودکامه سعودی، سال گذشته گفته بود که اگر ایران به ساخت سلاح هستهای روی بیاورد، عربستان نیز سلاح هستهای خواهد ساخت.
عربستان سعودی در سایه سیاست های بلندپروازانه و اقتدارگرایانه بن سلمان، وارد موج جدیدی از رقاب های استراتژيک با ایران شده است. تغییر معادلات درونی قدرت در ریاض به دور جدیدی از رقابت تسلیحاتی در خاور میانه دامن زده است؛ مرحله ای که به نظر خطرناک تر از هر زمان دیگری است و خطر اتمی شدن بیشتر این منطقه آشوب زده را تشدید کرده است.
اگرچه آرمان «خاور میانه عاری از تسلیحات اتمی» سال ها پیش مرده است؛ زیرا زرادخانه های عظیم انباشته از سلاح های اتمی و کشتار جمعی رژيم اسراییل، این آرمان را به رویایی تعبیرناپذیر و دست نیافتنی بدل کرده؛ اما آنچه ولیعهد خودکامه رژیم سعودی در پی آن است، احتمال رویارویی قدرت های اسلامی با طعم هسته ای را بیشتر از پیش، تقویت می کند.
عربستان سعودی پیش از این، تلاش می کرد احساس خطرش در قبال برنامه های تسلیحاتی ایران را با تقویت همکاری های نظامی و استراتژيک با پاکستان به عنوان یک کشور دارای ارتش قدرتمند مجهز به تسلیحات اتمی، جبران کند. سران ریاض در گذشته به اتمی شدن پاکستان به مثابه «بمب اسلامی» نگاه می کردند و به این ترتیب می خواستند با نزدیک شدن به اسلام آباد، امنیت عربستان سعودی در برابر رقبای قدرتمند آن رژيم مانند ایران را از هرگونه تهدید و خطر، مصون نگه دارند.
با روی کارآمدن بن سلمان اما این نگاه سنتی نسبت به امنیت سعودی هم دستخوش تغییرات بنیادین شده است. او در صدد عادی سازی رابطه با رژيم اسراییل است تا در سایه آن بتواند مجوزهای لازم برای برنامه بلندپروازانه خود برای تبدیل شدن به قدرت اول جهان اسلام را کسب کند؛ زیرا پیش از این، امریکا و دیگر متحدان غربی رژيم ریاض، به دلیل نگرانی های اسراییل، حاضر نبودند ریاض را فراتر از یک محدوده مشخص، به لحاظ نظامی توانمند سازند؛ اما در پی شکل گیری روابط پنهانی میان ریاض و تل آویو به لطف سیاست های ایران هراسانه ترامپ و گرایش های ضد ایرانی بن سلمان، این حساسیت در حال فروکش کردن است و به نظر می رسد امریکا بدون اعتنا به شاخص های منفی سران حاکم بر عربستان سعودی در حوزه حقوق بشر و اعمال سیاست های سرکوبگرانه علیه مردم آن کشور، در صدد قدرتمند کردن ریاض برای غلبه آن رژيم بر رقابت های جاری در برابر تهران هستند.
از جانب دیگر، تشدید رقابت های استراتژیک میان مسکو و واشنگتن بر سر گسترش دامنه حضور و نفوذ خود در خاور میانه که از جمله تمایل شدید روسیه برای نزدیک شدن به عربستان سعودی را نیز برانگیخته، امریکا را ترغیب می کند که به منظور حفظ روابط سنتی خود با عربستان سعودی و دسترسی به منابع ارزان نفت و ذخایر عظیم دالرهای نفتی این رژيم ثروتمند، به خواسته های بلندپروازانه و اقتدارگرایانه بن سلمان از جمله در حوزه هسته ای شدن، پاسخ مثبت و مساعد بدهد.
با این حال، سیاست تقویت سعودی ممکن است در کوتاه مدت برای «مهار» ایران و تضعیف سیاست های منطقه ای تهران از یکسو و جلوگیری از جایگزینی روسیه به جای امریکا در روابط با اعراب ثروتمند، به نفع امریکا و اسراییل باشد؛ اما در درازمدت هرگز نمی تواند رویکردی امن و مصون برای آرامش و ثبات در این منطقه آشوب زده و مهمتر از آن، صلح و امنیت بین المللی باشد. فراموش نباید کرد که رژيم سعودی یک دولت متعهد، مسؤول و پایبند به اصول قواعد بین المللی در زمینه صلح، ثبات، امنیت، حقوق بشر و احترام به حاکمیت ملی کشورهای جهان نیست و یک رژیم سرکش، غیرمسؤول، خودکامه و اقتدارگرا ممکن است در آینده با تغییر اولویت ها و منافع سیاسی اش، به خطری آنی و مستقیم برای امنیت جهانی بدل شود. بنابراین، اعطای قدرت ساخت تسلیحات هسته ای برپایه منافع کوتاه مدت به چنین رژيمی، دقیقا به معنای تیغ دادن در کف زنگی مست است.
علی موسوی - جمهور