۰

گلایه دانش از شریکی که استراتژيک نبود

چهارشنبه ۱۳ سنبله ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۹
آقای دانش به مثابه یک حقوقدان اگر در روز امضای پیمان امنیتی، سازوکارهای حقوقی قدرتمند و قابل اجرایی را برای التزام دوطرف به تعهدات خود مد نظر می گرفت، حداقل امروز مجبور نبود در فیسبوک شکواییه سر دهد که امریکا طالبان را امارت نخواند و متن توافق را به کابل نشان دهد.
گلایه دانش از شریکی که استراتژيک نبود
سرور دانش؛ معاون دوم اشرف غنی با انتقاد از در اختیار قرارنگرفتن متن کامل موافقت‌نامه میان امریکا و طالبان گفته‌است که این سند باید به‌گونه کامل در اخیتار دولت افغانستان قرار بگیرد تا ارزیابی شود.
 
آقای دانش در مطلبی در صفحه‌ فیسبوک‌اش نوشت که اگر دولت افغانستان برای امریکا یک هم‌پیمان استراتژیک است، باید بین دو دولت یک نوع اعتماد متقابل استراتژیک نیز وجود داشته باشد.
 
او افزوده که به همین دلیل باید تمام محتوای مذاکرات و متن موافقتنامه این کشور با طالبان با تمام جزئیات در اختیار دولت افغانستان قرار داده شود تا به تفصیل مورد ارزیابی قرار گیرد.
 
سرور دانش نوشته‌است: «بین دولت افغانستان و دولت امریکا قبلا موافقتنامه استراتژیک و پیمان امنیتی به امضا رسیده و اکنون سؤال این است که بین آن موافقتنامه‌ها و این موافقتنامه با یک گروه دهشت‌افکن که هنوز در لیست سیاه قرار دارد و هنوز در افغانستان هر روز فاجعه خلق می‌کند... چه نسبتی می‌تواند وجود داشته باشد؟»
 
سرور دانش، درست می گوید. متن کامل توافقنامه امریکا و طالبان باید در اختیار دولت افغانستان قرار داده می شد. این کمترین اقدامی است که امریکا باید برای احترام و رعایت اصول مسلم حاکمیت ملی افغانستان صورت دهد.
 
همچنین واشنگتن باید نشان می داد که امریکا و افغانستان چگونه «شرکای استراتژيک» هستند و در این زمینه پیمان های رسمی امضا کرده اند. نسبت این اتحاد استراتژيک با آنچه میان امریکا و طالبان منعقد شده باید مشخص می شد تا روشن شود که کابل مشروعیت دارد یا طالبان؟ صلح با یک گروه تروریستی، اولویت دارد یا دغدغه ها و نگرانی های حکومتی که هنوز نماینده مشروع و قانونی افغانستان در مجامع بین المللی است.
 
اما هیچیک از این موارد، طرف توجه مذاکره کننده ارشد امریکایی قرار نگرفت. او در سفر به کابل به جای آنکه جزئیات دقیق و کامل توافق خود با طالبان را به اطلاع رهبران افغانستان برساند، در حرکتی تحقیرآمیز حتی از ارائه کاپی کامل این سند به آنها دریغ ورزید و تصریح کرد که به دلایل امنیتی نمی خواهد آن را افشا کند.
 
از متن منتشره از سوی آقای دانش همچنین برمی آید که امریکا با طالبان به مثابه «امارت اسلامی افغانستان» پیمان بسته و این بدان معناست که از نظر واشنگتن، از این پس، طالبان یک دولت مستقل و مشروع است و کابل باید آماده تخلیه ارگ باشد و این برای دولت کابل، آغاز یک پایان است.
 
با اینهمه، به نظر نمی رسد که با این گله‌گذاری‌ها و شکواییه‌ها بتوان مسیری که امریکا و طالبان، مشخص کرده اند را سد کرد؛ زیرا آب از سرچشمه گل آلود است. زمانی که مقام های ارشد دولت وحدت ملی افغانستان از ملا و مولوی تا جنرال و داکتر پشت سر سفیر امریکا و حنیف اتمر، با لبخندهای رضایت ایستاده بودند و تماشاگر امضای یکی از بحث برانگیزترین پیمان های تاریخ معاصر افغانستان با یک قدرت خارجی بودند، باید به روزی فکر می کردند که امریکا ممکن است حتی به تعهدات حداقلی و اغلب یکجانبه این پیمان هم وفادار نماند.
 
آقای دانش به مثابه یک حقوقدان که اکنون از طریق فیسبوک، خواستار دسترسی به متن کامل پیمان صلح امریکا و طالبان می شود، اگر آن روز سازوکارهای حقوقی قدرتمند و قابل اجرایی را برای التزام دوطرف به تعهدات خود در پیمان های دوجانبه مد نظر می گرفت و با انفعال و کنش پذیری، تماشاگر امضای آن نمی بود، بی تردید، امروز وضعیت فرق می کرد و حداقل او مجبور نبود در فیسبوک شکواییه سر دهد که امریکا طالبان را امارت نخواند و متن توافق را به کابل نشان دهد.
 
آن روز سران حکومت وحدت ملی و سایر رهبرانی که آنها را همراهی می کردند، تصور می کردند که با امضای پیمان امنیتی، آینده شان با ایجاد روابط استراتژيک پایدار با قدرتمندترین کشور جهان، بیمه شده است؛ غافل از آنکه هیچ اولویتی فراتر از منافع، جلودار تصمیم ابرقدرت ها به تغییر جهت های تاکتیکی و استراتژيک نیست.
 
فراموش نمی توان کرد که حکومت های پیشین و کنونی چگونه در آن زمان، مردم، نمایندگان آنها در شورای ملی، قانون اساسی، ارزش های ملی، منافع راهبردی کشور، مصالح علیای نظام و سازوکارهای متضمن جمهوریت و حاکمیت ملی افغانستان را زیر پا گذاشتند و عمدا نادیده گرفتند تا اسباب رضایت و دلخوشی امریکا را فراهم کنند؛ اما امروزه که امریکا با حقارت، به آنها پشت کرده و رو به سوی طالبان آورده، همین حکومت دم از جمهوریت و حاکمیت و استقلال و... می زند و از امریکا می خواهد به این اصول احترام بگزارد؛ اما این انتظار، بیهوده است؛ زیرا قدرت های دیگر تنها زمانی به شما و استقلال و اقتدار تان احترام می گزارند که شما خود پیشتر این کار را کرده باشید و در پیمان های استراتژيک و امنیتی تان با قدرت های بزرگ، آن را لگدمال نکرده باشید.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


مریم
United Kingdom
این شعله خور یک فرصت برایش پیدا شد کسی در لب کاسه سماوار هم جای نمیته چی برسه به معاونیت ریاست جمهوری
پربازدیدترین