۰

عبدالله بازهم باخت و بازهم نپذیرفت

يکشنبه ۱ جدی ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۳۱
عبدالله یک عنصر بی اراده و فاقد قدرت لازم برای تصمیم گیری، ایستادگی و دفاع از حق و سهم رای دهندگان است. او اما نمی تواند میان این ضعف و ترس و بی ارادگی ذاتی و جاه طلبی و عطش سیری ناپذیر قدرت، راهی میانه پیدا کند.
عبدالله بازهم باخت و بازهم نپذیرفت
عبدالله عبدالله؛ رییس اجرایی و نامزد ریاست جمهوری می‌گوید که تیم ثبات و همگرایی به رهبری او، برنده اصلی انتخابات است که بر اساس «رای پاک مردم» برنده شده‌است.
 
آقای عبدالله شامگاه روز یک‌شنبه، ۱ جدی در نشستی در کابل کمیسیون انتخابات را متهم به «همدستی با تقلب‌کاران» کرد و گفت که او انتظار داشت که این کمیسیون آرای پاک را از ناپاک جدا کند؛ اما چنین نکرد.
 
او گفت که اکنون از کمیسیون رسیدگی به شکایت‌های انتخاباتی انتظار دارد تا آرای تقلبی را از آرای پاک جدا کند.
 
او هشدار داد که در صورت جدا نشدن آرای پاک از آرای ناپاک و مسلط شدن «حکومت تقلبکاران بر سرنوشت مردم» استفاده از هر گزینه قانونی را برای خود در برابر آن مجاز می‌داند.
 
عبدالله در عین حال از هوادارانش خواست که صبورانه منتظر تمثیل اراده‌ ‌شان باشند. او هشدار داد که با قدرت از رای مردم دفاع می‌کند.
 
این همان سناریوی تکراری است که دست کم در سه انتخابات اخیر به طور پیوسته از سوی آقای عبدالله به نمایش درمی آید؛ اما در نهایت، همه چیز همانگونه رقم می خورد که پیش بینی می شود.
 
واقعیت این است که آقای عبدالله یک عنصر بی اراده و فاقد قدرت لازم برای تصمیم گیری، ایستادگی و دفاع از حق و سهم رای دهندگان است. او اما نمی تواند میان این ضعف و ترس و بی ارادگی ذاتی و جاه طلبی و عطش سیری ناپذیر قدرت، راهی میانه پیدا کند. به بیان دیگر، حضور مستمر او به عنوان یک پایه ثابت رقابت های انتخاباتی سال های اخیر نشان می دهد که عبدالله به شدت تشنه قدرت است. او می خواهد رییس جمهور افغانستان باشد؛ رویایی که در قدم اول، هر شهروندی می تواند داشته باشد؛ اما تفاوت عبدالله با دیگران در این است که او نه توان رسیدن به قدرت را دارد و نه قدرت  درک واقعیت هایی که مانع از رسیدن او به این آرمان بلندپروازانه می شود.
 
با اینهمه و علیرغم همه بی برنامگی ها، کنش پذیری ها و رویکرد انفعالی نسبت به مسایل حساس و مهم ملی، او در انتخابات سال ۲۰۱۴ این امکان را داشت که از مسیری مشروع و قانونی و با قدرت، کرسی ریاست جمهوری را اشغال کند و برنده انتخابات باشد؛ امکانی که به نحوی در انتخابات سال ۲۰۰۹ هم برایش فراهم شده بود. با این حال، ضعف و استیصال و کنش پذیری و ترس از مواجهه مقتدرانه با باندهای تقلب و تزویر، موجب شکست او شد.
 
شکست او از رسیدن به کرسی ریاست جمهوری در انتخابات سال ۲۰۱۴ اما به اندازه ای نیرومند و ویرانگر بود که انتظار نمی رفت او دیگر توان و ظرفیت کافی برای ترمیم و جبران آن را داشته باشد؛ زیرا در آن رویداد، مردم با همه توان شان، به طور وسیع و گسترده به صحنه آمدند تا او را رییس جمهور کنند؛ اما وقتی نوبت به خود او رسید، نتوانست از عهده ادامه بازی برآید و مغلوب بازیگران داخلی و خارجی قدرت شد. در نتیجه، این بار مردم تصمیم گرفتند که دیگر به او اعتنا و اعتماد نکنند و به همین دلیل، آنها در انتخابات ششم میزان امسال اصولا شرکت نکردند تا عبدالله را برنده کنند.
 
این عدم شرکت، یک پیام فراگیرتر هم داشت و آن شکست ناامیدکننده مردم سالاری در افغانستان بود.
بنابراین، نه اشرف غنی و نه عبدالله، برنده یک انتخابات فاسد، فاقد رأی مردم و محدود و حداقلی نیستند. آنها هردو بازنده اند؛ زیرا مشروعیت و اعتبار بنیادین مردم سالاری مخدوش شده است، و این رویداد کوچکی نیست.
 
در این میان اما وضعیت عبدالله حتی نسبت به اشرف غنی هم رقت انگیزتر است. او که ابتدا با تحکم و تهدید، تلاش کرد تا مانع از روند شمارش آرا شود، در نهایت بدون آنکه پیش شرط هایش مورد قبول قرار بگیرد، عقب نشینی کرد. این بار به تصمیم کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی، چشم دوخته است؛ همان کمیسیونی که تیم او از نخستین مراجعی بود که استقلال و بی طرفی اش را زیر سؤال برده بود. این نشان می‌ دهد که عبدالله در آستانه یک شکست مفتضحانه دیگر، مذبوحانه به هر چیزی چنگ می اندازد تا از غرق شدن نجات یابد و همچنان در جریان بازی بماند؛ اما با توجه به پایکوبی زودهنگام اشرف غنی و هم تیمی هایش، به نظر می رسد او دیگر قافیه را باخته و باید برای ترک صحنه، آماده شود.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین