۰

سایه قتل آمر ستار بر رابطه دولت و جمعیت

پنجشنبه ۱۹ جدی ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۲
جمعیت اسلامی یکبار دیگر در برابر آزمونی دشوار قرار گرفته است؛ آزمون اینکه آیا می تواند به دولتی اعتماد کند که همچنان مصمم به کشتن فرماندهان ارشد و مهره های مهم این جریان سیاسی پرقدرت به هدف تضعیف و در نهایت، حذف کامل آن از صحنه سیاست افغانستان است یا نه.
سایه قتل آمر ستار بر رابطه دولت و جمعیت
هیات دولتی که برای بررسی چگونگی قتل آمر ستار و چهار همراهش تعیین شده، روز پنجشنبه، ۱۹ جدی کارش را آغاز کرد.
 
آمر ستار که از فرماندهان پیشین جهادی در حزب جمعیت اسلامی افغانستان بود، چهار روز پیش در جریان حمله امنیت ملی همراه با پسر و خواهرزاده‌اش و میزبانش همراه با پسرش کشته شدند. او به داشتن افراد مسلح غیرقانونی متهم بود.
 
در هیاتی که اشرف غنی برای بررسی این رویداد تعیین کرده چهار نماینده پارلمان، سه نفر از نزدیکان آمر ستار و دو مقام پیشین امنیتی شامل‌ اند.
 
اقبال صافی، نماینده ولایت کاپیسا که یکی از اعضای این هیات است می‌گوید که اکنون در مورد رویداد هیچ چیزی گفته نمی‌توانند؛ اما ریاست امنیت ملی مدعی است که اسنادی علیه آقای ستار داشته‌ که باید از سوی هیات بررسی شود.
 
این ریاست به صورت رسمی تاکنون درباره این عملیات اظهار نظر نکرده است.
 
عطامحمد نور و امرالله صالح از رهبران ارشد جمعیت هستند که تاکنون در این باره، موضع گیری منفی کرده و آن را «دسیسه» خوانده اند.
 
این رویداد در حالی رخ می دهد که حزب جمعیت اسلامی از همان آغاز تاکنون با دولت کنونی زاویه داشته است. در زمان کرزی نیز وضعیت، بهتر از این نبود. با وجود حضور و مشارکت رهبران ارشد جمعیت در چارچوب نظام و دولت، رابطه این حزب با دولت هرگز فارغ از جنجال و تنش نبوده است.
 
به عقیده کارشناسان، حتی حضور رهبران ارشد جمعیت در دولت های گذشته و کنونی نیز به هدف کنترل و سلطه دولت بر این حزب بوده تا اهمیت دادن به جایگاه، اقتدار و نفوذ ژرف این جریان سیاسی در میان مردم.
 
 
در گذشته هم شماری از چهره های جمعیت، نقش و مسؤولیت دولت در ترورهای زنجیره ای رهبران و فرماندهان نام آور خود را به چالش کشیده و دست کم، سکوت و بی عملی دولت در قبال پرونده های ترور آنان را مورد پرسش و تردید قرار داده است.
 
شیوه تیرباران آمر ستار که از فرماندهان صاحب نام حزب جمعیت محسوب می شد، از سوی امنیت ملی، تنش میان دولت و جمعیت را وارد مرحله جدیدی کرده است؛ زیرا این بار، یک رکن مهم و اصلی دولت رسما به جنگ فرماندهی رفته که از قضا در حوزه سلطه قانونی حکومت در کابل زندگی می کرد و روابط بسیار نزدیکی با دولت داشت و در بسیاری از نشست های امنیتی دولتی هم شرکت می کرد.
 
این رویداد به اندازه ای تکان دهنده و غافلگیرکننده بود که حتی صدای افرادی مانند امرالله صالح را برآورد؛ کسی که در انتخابات ریاست جمهوری، معاون اول اشرف غنی است و برای حمایت از او، حتی روی سوابق سیاسی و زد و بندهای حزبی اش نیز پا گذاشت و آرمان های مشترک سیاسی با همسنگران پیشین اش را وانهاد.
 
از سوی دیگر، آقای صالح که زمانی خود رییس امنیت ملی بود، اکنون می بیند که دستگاه امنیتی سابقا تحت امر او بر علیه فرماندهان متحدش به کار گرفته می شود، و این خشم او از این رویداد را تشدید می کند.
 
عطامحمد نور نیز که پس از انتخابات اخیر، به سمت دولت متمایل شده و به نظر می رسد مواضع سیاسی او به اشرف غنی نزدیک تر شده، به تیرباران همسنگر سابق اش آمر ستار، واکنش تندی نشان داد.
 
به این ترتیب، به نظر می رسد جمعیت اسلامی یکبار دیگر در برابر آزمونی دشوار قرار گرفته است؛ آزمون اینکه آیا می تواند به دولتی اعتماد کند که همچنان مصمم به کشتن فرماندهان ارشد و مهره های مهم این جریان سیاسی پرقدرت به هدف تضعیف و در نهایت، حذف کامل آن از صحنه سیاست افغانستان است یا نه. آزمون اینکه چگونه می توان میان تیرباران آمر ستار و همکاری فداکارانه رهبران جمعیت با برنامه های سیاسی اشرف غنی، جمع بست. اینکه مبادا تجربه تلخ جنبش و جنرال دوستم و قیصاری، این بار در انتظار جمعیت و امرالله صالح و فرماندهان ارشد این حزب هم باشد.
 
به هر حال، همانگونه که اشاره شد، جمعیت بیشتر از جنبش برای دوستی موقت و رقابت پایدار دولت با این جریان سیاسی، هزینه داده و تجربه های تلخی در این زمینه دارد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین