۰

چرا اشرف‌غنی خواستار آزادی منظور پشتین شد؟

دوشنبه ۷ دلو ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۴۵
شاید او هم مانند شاهان و سلاطین متوهم افغانستان تصور می کند که حاکم آنسوی دیورند هم هست و نمی تواند در قبال سرنوشت «ملت بزرگ پشتونستان» بی تفاوت باشد؛ اما او باید به یاد بیاورد که هم اکنون نزدیک به ۷۰ درصد خاک کشور خودش را طالبانی اداره می کنند که مستقیما از سوی پاکستان، رهبری می شوند.
چرا اشرف‌غنی خواستار آزادی منظور پشتین شد؟
وزارت امور خارجه پاکستان اظهارات اشرف ‌غنی؛ رییس جمهوری افغانستان درباره زندانی شدن منظور پشتین؛ رهبر جنبش حفاظت از پشتون‌های پاکستان را مداخله در امور داخلی این کشور خوانده‌است.
 
اشرف‌غنی شامگاه دوشنبه، 7 دلو در رشته توییت‌هایی به بازداشت منظور پشتین از سوی پولیس پاکستان در پیشاور پرداخت و آن ‌را محکوم کرد. او از پاکستان خواست تا هرچه زودتر آقای پشتین و همراهانش را آزاد کند.
 
وزارت امور خارجه پاکستان به‌دنبال توییت‌های آقای غنی در بیانیه‌ای، این اظهارات را «دخالت آشکار در امور داخلی پاکستان» خوانده‌است.
 
در این بیانیه آمده که چنین اظهاراتی روابط خوب همسایگی را صدمه می‌زند و مانع تقویت آن می‌شود.
 
منظور پشتین یکشنبه‌شب در شهر پیشاور پاکستان از سوی پولیس بازداشت شد. به همراه او 6 عضو دیگر این جنبش نیز بازداشت شده‌اند.
 
پاکستان دلیل بازداشت آنان را اظهارات علیه دولت این کشور خوانده‌است.
 
درخواست اشرف غنی از پاکستان برای آزادی منظور پشتین در شرایطی ابراز می شود که دولت کابل همواره پاکستان را به دخالت در امور داخلی خود متهم کرده است.
 
در عرف دیپلماتیک، دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر، نامشروع و محکوم است و بی تردید روی روابط دوطرف، تأثیر منفی می گذارد؛ اما چرا دولت افغانستان بدون اعتنا به پیامدهای این امر و حتی با نادیده گرفتن بدیهی ترین اصول روابط بین الدول، بازداشت منظور پشتین را محکوم کرده و خواستار آزادی او شده است؟
 
این پرسش به این دلیل اهمیت دارد که افغانستان به لحاظ سیاسی در موقعیتی نیست که در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کند؛ به ویژه اگر آن کشور دیگر، پاکستان باشد.
 
افغانستان می داند که نقش پاکستان در موفقیت روند جاری صلح با طالبان، بسیار حیاتی، تعیین کننده و راهبردی است و اگر اسلام آباد، همکاری نکند نه تنها صلحی منعقد نخواهد شد؛ بلکه جنگ، ابعاد ویرانگرتر و مرگبارتری پیدا خواهد کرد.
 
تجربه ۴۰ سال گذشته هم نشان می دهد که حمایت حیثیتی- احساسی کابل از جنبش های قومی مخالف دولت مرکزی پاکستان، هرگز سیاست عاقلانه ای نبوده است و منافع، امنیت، ثبات، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان را به خطر می اندازد. با این وجود، حاکمان مسلط بر کابل، یکی پس از دیگری این سیاست بیهوده را ادامه داده اند و هزینه استمرار آن را نیز از حساب آرامش و ثبات و پیشرفت و رفاه مردم افغانستان پرداخته اند.
 
وقتی حاکمان کابل آشکارا از جنبش های جدایی طلب قومی در پاکستان، حمایت می کنند، برای سران و رهبران مرده و زنده آنها یادبود و بزرگداشت و فاتحه و همایش و سمینار و کنفرانس برگزار می کنند و در برابر بازداشت و سرکوب آنها توسط پولیس پاکستان، واکنش منفی شدید و آشکار نشان می دهند، چرا پاکستان نباید با اتخاذ رویکردهای مشابه، به آتش جنگ در افغانستان دامن نزند، تروریزم بین المللی را به سوی افغانستان، گسیل ندارد، مزدوران خود را مأمور ایجاد آشوب و بحران و بی ثبانی در سراسر کشور نکند، معبر انتقال ثروت و سلاح اعراب و امریکا و... به تروریست های بین المللی مستقر در خاک افغانستان قرار نگیرد و مدارس و مراکز آموزشی خود را سراسر در اختیار تروریست های چندملیتی قرار ندهد تا شستشوی مغزی ببینند، آموزش های جنگی را فرابگیرند و برای انتحار و انفجار و جهاد مقدس، راهی افغانستان شوند؟
 
بپذیریم یا نپذیریم این نتیجه ده ها سال دیپلماسی احمقانه حمایت کابل از جنبش های جدایی طلب قومی در پاکستان است.
 
بلاهت مستتر در این رویکرد اما به اندازه نیرومند است که اجازه نمی دهد حاکمان کابل در یک محاسبه ساده و سرانگشتی به این نتیجه برسند که پاکستان یک قدرت اتمی با یکی از توانمندترین سازمان های استخباراتی در منطقه و جهان است که به سادگی می تواند وضعیت امنیت و سیاست افغانستان را هرگونه که اراده کند، اداره کند.
 
با این وصف، به نظر می رسد که اشرف غنی به دام این بلاهت افتاده و خواستار آزادی منظور پشتین از سوی پولیس پاکستان شده و هرگز به این فکر نکرده که درخواست او نه تنها اسلام آباد را به کرنش و تمکین وادار نمی کند و کمکی به آزادی رهبر جنبش حفاظت از پشتون های پاکستان نخواهد کرد؛ بلکه بالعکس، دوسیه او را در دریافت حمایت از سوی کابل، سنگین تر می کند و استراتژیست های پاکستانی را در تضعیف و تخریب افغانستان، مصمم تر خواهد کرد.
 
شاید او هم مانند شاهان و سلاطین متوهم افغانستان تصور می کند که حاکم آنسوی دیورند هم هست و نمی تواند در قبال سرنوشت «ملت بزرگ پشتونستان» بی تفاوت باشد؛ اما او باید به یاد بیاورد که هم اکنون نزدیک به ۷۰ درصد خاک کشور خودش را طالبانی اداره می کنند که مستقیما از سوی پاکستان، رهبری می شوند.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین