۰

لویه جرگه دوم صلح؛ اشرف‌غنی به دنبال چیست؟

يکشنبه ۲۰ دلو ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۰۲
فراخواندن لویه جرگه سنتی پس از تشکیل دولت جدید، آیا برنامه نهایی برای مشروعیت بخشیدن به برنامه صلح انحصاری از سوی حکومت به رهبری آقای غنی نیست؟
لویه جرگه دوم صلح؛ اشرف‌غنی به دنبال چیست؟
عمر داوودزی؛ رییس دفتر انتخاباتی اشرف غنی می‌گوید که پس از مراسم تحلیف رییس جمهور، لویه جرگه مشورتی در مورد صلح برگزار و شورای مصالحه دوباره احیا می‌شود.

آقای داوودزی گفت: "حالا دولت مبتنی بر پیشنهادات (سیاسیون) بر این باور است که دو هفته پس از مراسم تحلیف رییس جمهور (هرکس که برنده انتخابات باشد) لویه جرگه را فرابخواند تا اجماع ملی تازه گردد و شورای مصالحه نیز دوباره احیا می‌شود."

پیش از این، حکومت افغانستان، لویه جرگه مشورتی در مورد صلح را در ماه ثور سال جاری برگزار کرده بود که در آن، اعضای لویه جرگه خواستار آتش‌بس سراسری همزمان با آغاز گفتگوهای صلح شدند.

آقای داوودزی با اشاره به برگزاری لویه جرگه و ناکامی شورای مصالحه گفت که برخی سیاسیون انتقاد دارند که گویا هم لویه جرگه فرمایشی بوده و هم شورای مصالحه ناکام؛ بنابراین برای تجدید اجماع ملی در روند صلح باید هردو روند پس از اعلام نتایج انتخابات از سرگرفته شود.
 
برنامه حکومت برای برگزاری دومین لویه جرگه صلح در حالی اعلام می شود که لویه جرگه اول از فقدان مشروعیت سیاسی و اجماع ملی رنج می برد و پیش از آنکه لویه جرگه ای به معنای مرسوم و سنتی کلمه باشد یک همایش سفارشی دولتی بود که با سرمایه گذاری های مسرفانه ارگ ریاست جمهوری و در فضایی کاملا تبلیغاتی برگزار شد.
 
با این حساب، شاید برگزاری لویه جرگه دوم برای آنچه از سوی آقای داوودزی فراهم کردن اجماع سیاسی خوانده شده، شاید یک ضرورت به حساب بیاید؛ اما در شرایطی که نامزد ارگ، خود را برنده بی قید و شرط انتخابات می داند و حتی پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، خود را برای تشکیل دولت آینده، آماده کرده بود، هیچ تضمینی وجود ندارد که لویه جرگه مورد نظر آقای داوودزی، تلاشی تازه از سوی حکومت برای مشروعیت بخشیدن به تصمیم های یکجانبه گرایانه اشرف غنی در زمینه صلح نباشد.
 
اگر این برداشت درست باشد، آقای غنی به نام لویه جرگه و به بهانه فراهم کردن اجماع سیاسی برای صلح، می خواهد به همان سیاست هایی مشروعیت ببخشد که هم اکنون از سوی او و تیمی که توسط وی در زمینه صلح ایجاد شده، روی دست گرفته شده است.
 
مسأله اما این است که این سیاست ها از نظر رهبران سیاسی و جریان های قومی کشور، نه تنها هیچ کمکی به تأمین صلح نمی کند؛ بلکه با تأکید همه جانبه بر محوریت بی چون و چرای ارگ و یک مجموعه کوچک قومی که اطراف آقای غنی را گرفته اند، مانع از تحقق صلحی ملی و فراگیر می شود و در مسیر تحقق آن، مشکل ایجاد می کند.
 
اینکه آقای داوودزی می گوید که تاکنون طالبان با یا بدون پیش شرط، حاضر به مذاکره مستقیم با دولت نشده اند، پس این اتهام که ارگ مانع گفتگوهای صلح می شود، بی اساس است، تا حدودی درست است؛ اما این امر، مانع از آن نمی شود که تلاش آشکار ارگ برای انحصاری کردن روند صلح و تسلط همه جانبه بر آن نادیده گرفته شود.
 
ارگ ادعا می کند که استراتژي صلح با طالبان را تدوین کرده و تیم مذاکره کننده با آن گروه را نیز مشخص کرده است؛ پرسش این است که در تدوین این استراتژی، نقش و سهم جریان های سیاسی، رهبران و شخصیت های قومی، چقدر بوده است؟ در تیم مذاکره ای که ارگ تشکیل داده، ترکیب و تنوع سیاسی و قومی تا چه اندازه رعایت شده است؟ عزل و نصب هایی که در نهادهایی مرتبط با صلح، صورت گرفته، بر چه مبنا و معیاری انجام شده است؟ حتی عبدالله عبدالله که روی کاغذ، شریک ۵۰ درصدی دولت محسوب می شود، در هیچیک از این موارد، مشارکت نداشته است. شورای ملی کشور، همچنان غایب بزرگ تحولات صلح است و حتی پس از اتخاذ تصمیم ها و سیاست گذاری ها و عزل و نصب ها هم در جریان قرار نمی گیرد.
 
در چنین شرایطی، وضعیت و موقعیت مردم و افکار عمومی افغانستان از جریان تصمیم های پشت پرده برای صلح از سوی حکومت، کاملا مشخص است.
 
با توجه به این مسایل، فراخواندن لویه جرگه سنتی پس از تشکیل دولت جدید، آیا برنامه نهایی برای مشروعیت بخشیدن به برنامه صلح انحصاری از سوی حکومت به رهبری آقای غنی نیست؟
 
از سوی دیگر، آقای غنی و دولت او اگر به راستی به رأی و نگاه و نظر مردم افغانستان اهمیت می دهند، به جای توسل به یک سازوکار منسوخ و از کارافتاده و غیر دموکراتیک و فاقد مشروعیت به نام لویه جرگه، چرا از مکانیزم مدرنی مانند رفراندم استفاده نمی کند که در آن، مردم نه بالواسطه؛ بلکه به طور مستقیم، نظر شان را در خصوص یک مساله مهم ملی، بیان می کنند؟
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین