۰

جنگ کرونایی چین و امریکا؛ آیا کرونا ساخت چین است؟

چهارشنبه ۲۷ حمل ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۸
ژست پیروزی پکن، برای غرب قابل تحمل نیست و امریکایی ها از اینکه به خاطر ویروسی که از چین شایع شده، ده ها بار بیشتر از خود چین، هزینه می پردازند و قربانی می دهند، عمیقا خشمگین اند.
جنگ کرونایی چین و امریکا؛ آیا کرونا ساخت چین است؟
مایک پمپئو؛ وزیر خارجه امریکا به تازگی بار دیگر درباره خاستگاه اصلی کرونا و عوامل آن تأکید کرده که «ما اطمینان حاصل کنیم که چه اتفاقی رخ داده است و بعد آن کسانی که مسؤول و مسبب آن هستند، پاسخگو می‌کنیم».
 
او افزوده مطالبی که درباره بازارهای تره‌بار چین است و همچنین مطالبی درباره اینکه این ویروس دقیقا از کجا نشات گرفته است، دیده‌ایم.
 
به گفته پمپئو «مهم است که کل جهان به این نکته برسد... ما (باید) اطمینان حاصل کنیم که این روند از کجا آغاز شد، متعلق به کجاست و چطور در سراسر جهان شیوع پیدا کرد».
 
مارک میلی؛ رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا اما این ادعا که کرونا در آزمایشگاه‌های چین ساخته شده را رد کرده و گفته است که شواهدی قطعی در این زمینه وجود ندارد.
 
پیش از این دونالد ترامپ کرونا را ویروس «چینی» خوانده بود.
 
وزارت خارجه چین اما در مقابل گفته های ترامپ را کذب خواند و گفت که ویروس کرونا توسط نظامیان امریکایی به چین منتقل شده‌است.
 
ممکن است احمقانه به نظر برسد؛ زیرا جنگی که هیچ معنای محصلی ندارد، بیهوده است و دمیدن بر آتش تنش آن، هیچ آبی را گرم نمی کند؛ اما در رقابت های استراتژيک، همه چیز بر پایه سود و زیاد مادی، محاسبه نمی شود. در نبرد کرونایی چین و امریکا نیز یک رقابت ریشه دار استراتژيک جریان دارد که بر بنیاد آن، قطب های شرقی و غربی قدرت، هریک به سهم خود سعی می کنند، برنده آن باشند.
 
برنده بودن در این جنگ اما ممکن است سودی ملموس و قابل محاسبه برای طرف پیروز نداشته باشد؛ اما بی تردید آینده جهان پسا کرونا را شکل خواهد داد و حتی ممکن است در کانون های قدرت و اداره جهان، تغییرات شگرف و اساسی ایجاد کند.
 
در حال حاضر، چین در نبرد برای مهار ویروسی که از خود آن کشور برخاسته و به دیگر کشورهای جهان منتشر شده، در مقام برتر قرار گرفته است. این کشور کرونا را مهار کرده و وضعیت حتی در ووهان؛ مرکز ولایت هوبئی که زادگاه اولیه کرونا محسوب می شود نیز رو به عادی شدن است.
 
برخلاف چین اما در کشورهایی که در تقسیم بندی های استراتژیک، مربوط به حوزه لیبرال دموکراسی غربی می شوند، اوضاع همچنان آشفته و نابسامان است. امریکا که رهبر و طلایه دار بلوک غربی قدرت محسوب می شود، هم به لحاظ شمار مبتلایان و هم از جهت تعداد قربانیان، بدترین شرایط را دارد. بر بنیاد ارزیابی ها حدود ۱۷ میلیون نفر از مردم امریکا بیکار شده اند و هزاران میلیارد دالر به تجارت و تولید و ترانزیت آن کشور زیان وارد شده است. تعطیلی قلب قدرت اقتصادی امریکا در منطقه منهتن نیویارک – وال استریت به معنای آن است که کرونا اقتصاد امریکا را فلج کرده است. این امر بدون توجه به این مهم است که اوضاع در شفاخانه ها، مراکز درمانی و بهداشتی و حتی گورستان های امریکا عمیقا بحرانی است.
 
همین شرایط کمابیش در دیگر کشورهایی که بر اساس نظام سرمایه داری لیبرال اداره می شوند نیز جریان دارد و تدابیر دولت ها برای مهار کرونا عمدتا ناکارآمد و غیر مؤثر بوده و فاجعه برخلاف تصورات اولیه، بسیار مرگبار و ویرانگر، ظاهر شده است.
 
این وضعیت، یک پیروزی راهبردی برای چین محسوب می شود. چین همین اکنون می تواند در این نبرد، با غرور اعلام پیروزی کند و ناکارآمدی نظام اقتصادی، درمانی و بهداشتی غرب را به رخ رقبایش بکشد.
 
اگرچه چینی ها دست کم در سطح رسمی و دیپلماتیک، از این امر هوشمندانه احتراز می کنند؛ اما با ارسال کمک های پزشکی و دارویی به سراسر جهان، این پیام را هم منتقل می کنند که رهبر آینده جهان، چین است. ژست پیروزی پکن، برای غرب قابل تحمل نیست و امریکایی ها از اینکه به خاطر ویروسی که از چین شایع شده، ده ها بار بیشتر از خود چین، هزینه می پردازند و قربانی می دهند، عمیقا خشمگین اند. آنها در عین حال وقتی می بینند که در عمل از مهار کرونا برنمی آیند، خشمگین تر می شوند؛ اگرچه این رویکرد در خود امریکا هم با چالش رو به رو است؛ چنانچه فرمانده ستاد مشترک ارتش آن کشور به طور غیر مستقیم، ادعای ترامپ و پمپئو درباره چینی بودن کرونا را رد کرده است.
 
با این حال، بخشی از اتهامات و ادعاهای صریح و سنگین مقام های امریکایی علیه چین ناشی از سرخوردگی و شکست و ناتوانی آنها در مهار کرونا است؛ اما مهم تر از همه، غرب نگران دنیای پسا کرونا است. دنیایی که در آن، چین به مثابه یک قدرت نوظهور و چالش‌ساز در برابر امپراتوری جهانی لیبرالیسم به رهبری امریکا صلاحیت ایالات متحده و غرب برای سروری بر جهان و مدیریت امور آن را زیر سؤال ببرد و برای انتقال مرکز قدرت جهان به شرق، تلاش کند.
 
جنگ کرونایی جاری میان امریکا و چین، از این منظر، بخشی از جنگ قدرت برای مدیریت جهان پسا کرونا است. در این میان اما بدیهی است که وقتی کرونا مهار شود، ملت ها درباره عملکرد، صداقت، توانایی، کارآمدی و پاسخگویی دولت های شان، دوباره داوری خواهند کرد و آن را در کنار تجربه کشورهایی مانند چین، کوریای جنوبی، سنگاپور و تایوان قرار خواهند داد. نتیجه این چالش، تأثیر مهمی بر تعیین مرجع تصمیم گیری برای سرنوشت آینده جهان خواهد داشت.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین