۰

کشتار غور؛ عصیان گرسنگان یا بی‌کفایتی دولتمردان؟

شنبه ۲۰ ثور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۸
رویداد غور و همچنین دایکندی در عین حال، توجهات را به سمت عوامل های بحران خیز، معطوف می کند که یکی از این عوامل، بی کفایتی دولتمردان مرکزی و محلی است. اینکه دولت محلی بکشد و دولت مرکزی، اظهار تأسف و تأثر کند، تنها می تواند ما را به کانون فاجعه نزدیکتر کند.
کشتار غور؛ عصیان گرسنگان یا بی‌کفایتی دولتمردان؟
اعتراض شماری از افراد در غور که خود را مستحق دریافت کمک های غذایی می‌دانستند، به خشونت انجامیده و تاکنون «دست کم ۴ نفر کشته و ۱۲ نفر زخمی شده‌اند». یک خبرنگار محلی هم در میان کشته شدگان است.
 
این درگیری صبح روز شنبه ٢٠ ثور زمانی آغاز شد که شماری از مردم که به روند توزیع مواد غذایی معترض بودند، در مقابل دفتر والی تجمع کرده بودند.
 
عارف عابر؛ سخنگوی والی غور گفته است که اوضاع اکنون تحت کنترل است ولی شهر "چهره نظامی" به خود گرفته است.
 
در دایکندی نیز موتر حامل شماری از افراد نیازمند که از ولسوالی شهرستان برای دریافت کمک به محل دیگری عازم بودند، واژگون شد و چهار نفر کشته و ۱۰ نفر دیگر مجروح شدند.
 
پیشتر برنامه جهانی غذا درباره پیامدهای بحرانی شیوع ویروس کرونا در افغانستان از جمله برای فقر و بهداشت هشدار داده و خواستار کمک های فوری جهانی شده بود.
 
به این ترتیب، آیا آنچه در غور و دایکندی رخ داده می تواند به عنوان نخستین نشانگان بحرانی مورد ارزیابی قرار بگیرد که طی ماه های پیش رو، زندگی میلیون ها نفر را در افغانستان تحت تأثیر قرار خواهد داد و در نهایت زمینه تحولات عمیق و گسترده اجتماعی و سیاسی را فراهم خواهد کرد؟
 
شاید برای نتیجه گیری قطعی در این باره، هنوز زود باشد؛ اما آنچه در غور اتفاق افتاده، عصیان ناشی از استیصال نیازمندان است؛ مردم فقیری که انتظار داشتند از بسته های ناچیز کمکی، همانند کسانی که از آن برخوردار شده اند، سهمی داشته باشند.
 
در دایکندی هم گروهی از نیازمندان برای نجات از مرگ ناشی از گرسنگی، به دنبال دریافت کمک رفتند؛ غافل از آنکه مرگ دامش را در نقطه ای دیگر در مسیر آنان، پهن کرده و در کمین جان شان نشسته است.
 
در چنین وضعیتی مردم انتظار دارند حد اقل یک دولت همسو، همدل و پاسخگو داشته باشند. آنها نمی توانند میان مرگ بر اثر گرسنگی، مرگ ناشی از کرونا یا مرگ در نتیجه گلوله باران پولیس های دست به ماشه دولت، یکی را انتخاب کنند. آنان حتی وقتی دست به شورش و عصیان و اعتراض می زنند به این امید است که دولت را در قبال سرنوشت رقت انگیز شان به واکنشی مثبت و سازنده و امیدبخش وادار کنند. مردم اگر به این نتیجه برسند که پاسخ اعتراض شان، گلوله باری مرگبار است، بی تردید، هرگز تن به هزینه های مرگ آور اعتراض نمی دهند و راه های دیگری را برای نجات، جستجو می کنند.
 
رویداد غور و همچنین دایکندی در عین حال، توجهات را به سمت عوامل های بحران خیز، معطوف می کند که یکی از این عوامل، بی کفایتی دولتمردان مرکزی و محلی است. اینکه دولت محلی بکشد و دولت مرکزی، اظهار تأسف و تأثر کند، تنها می تواند ما را به کانون فاجعه نزدیکتر کند؛ زیرا مردم تفکیک و توفیری میان دولت محلی و دولت مرکزی قایل نیستند و طبیعتا دولت محلی را نماینده و کارگزار دولت مرکزی می دانند. بنابراین دولت باید به سرعت، برنامه های عملیاتی گسترده ای را برای نجات مردم روی دست بگیرد. به دولتمردان محلی آموزش بدهد که در شرایطی بحرانی، شیوه مواجهه معقول با صداهای معترض را یاد بگیرند و از کاربرد وحشیانه و بی رحمانه سلاح علیه معترضان خشمگین، پرهیز کنند.
 
نشانه ها حاکی است که کرونا هنوز در افغانستان به نقطه اوج نزدیک نشده و با توجه به بی مبالاتی مردم، بی تدبیری دولت، فساد، سوء مدیریت، فقدان زیرساخت های بهداشتی و ضعف بهداشت عمومی، پیش بینی می شود وضعیت اسفناکی در انتظار خواهد بود.
 
در چنین شرایطی فقر و بیکاری و گرسنگی نیز بر حجم بحران ها خواهد افزود و گروه های بزرگی از مردم را به بلوا و شورش و عصیان واخواهد داشت. با این حساب آیا پاسخ دولت همان خواهد بود که در برابر دفتر والی غور شاهد بودیم؟ اگر پاسخ این پرسش، مثبت باشد؛ پس کرونا و احتمالا قحطی تنها عوامل مرگبار طی ماه های آینده نخواهند بود؛ بلکه شورش های خشونت بار و خونین نیز به کمک این دو عامل خواهد آمد تا اضلاع سه گانه تثلیث فاجعه، تکمیل شود.
 
نکته قابل تأمل این است که شورش و اعتراض ناشی از بیکاری و پیامدهای توانفرسای آن که از شیوع کرونا ناشی می شود، تنها محدود به افغانستان نیست و نمونه های مشابه آن را حتی در کشورهای توسعه یافته ای مانند فرانسه و آلمان و امریکا و... نیز شاهد هستیم. به این ترتیب، کرونا عملا جهان را به سمت بی ثباتی های وحشتناکی رهنمون می شود که اگر به درستی مدیریت نشود، بی تردید در نخستین گام به فروپاشی دولت های فاسد و ناتوان منجر خواهد شد و کشورهای بحران زده ای مانند افغانستان را به سوی یک آنارشی لجام گسیخته و جنون آمیز خواهد راند.
 
علی موسوی – جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین