۰

سرنوشت نجیب؛ تجربه ای که نباید تکرار شود

جمعه ۲۳ جوزا ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۱
بزرگترین اشتباه نجیب این بود که با طرح استعفایش رهبران جهادی را برای فتح قدرت از مسیر زور و سرنیزه، تشجیع کرد و راه را برای ویرانی های بعدی هموار ساخت؛ کاری که آقای غنی نمی خواهد انجام دهد؛ چون مایل نیست به سرنوشت غم انگیز نجیب دچار شود.
سرنوشت نجیب؛ تجربه ای که نباید تکرار شود
اشرف غنی؛ رئیس جمهوری در یک ویدئوکنفرانس با شورای اتلانتیک در پاسخ به سؤالی درباره احتمال ایجاد دولت موقت و کناره‌گیری از قدرت گفت: "بزرگترین اشتباه داکتر نجیب‌الله در جریان مذاکرات با مجاهدین این بود که اعلام کرد استعفا می‌کند. ما این فلم را یکبار دیدیم، نمی‌خواهیم تکرار آن را ببینیم."
 
نجیب ‌الله از ۱۹۸۶تا ۱۹۹۲ رئیس جمهوری رژيم کمونیستی افغانستان بود که در همین جریان نیروهای شوروی افغانستان را ترک کردند و او مذاکرات را با گروه‌های مجاهدین آغاز کرد ولی این مذاکرات به نتیجه‌ای نرسید.
 
از مدت ها پیش که بحث سازش امریکا با طالبان، مطرح شده است، بسیاری از ناظران، وضعیت و موقعیت کنونی رییس جمهور اشرف غنی را با داکتر نجیب مقایسه می کنند. دو رهبر، وجوه مشترک و شباهت های زیادی دارند. هردوی آنها پس از یک دوره طولانی جنگ و خشونت در برابر نیروهای ستیزه جو، در وضعیت تدافعی قرار گرفته اند و درست همانگونه که رژيم کمونیستی در موقعیت دشواری قرار گرفته بود، در حال حاضر نیز نشانه ها حاکی از آن است که دست کم جنگ جاری برنده ندارد و دولت قادر به محو و انهدام کامل طالبان و استقرار سلطه و اقتدارش بر سراسر کشور نیست. به همین دلیل، رهبران افغان به طور مرتب تأکید می کنند که جنگ جاری راه حل نظامی ندارد و باید از طریق مذاکره و مصالحه حل و فصل شود.
 
از سوی دیگر، هم نجیب و هم اشرف غنی با تکیه بر حمایت قدرت های خارجی، حکومت کرده و می کنند. نجیب درست پس از آنکه حمایت های همه جانبه مسکو را از دست داد و قوای روس، خاک افغانستان را ترک کردند، ناگزیر شد راه مصالحه و سازش را در پیش بگیرد؛ چیزی که برای گروه های جهادی و ابرقدرت های حامی آنها که رقیب شوروی بودند، بسنده نبود. این همان وضعیتی است که آقای غنی هم در معرض آن قرار دارد و طالبان با استفاده از خشونت و زور، به سبک تنظیم های جهادی، تلاش می کنند همه قدرت را تصاحب کنند و در میز مذاکره به کابل امتیاز ندهند.
 
با این حال، نجیب و اشرف غنی، تفاوت های مهمی هم دارند که کمتر ناظری به آن توجه می کند. نجیب یک رییس جمهوری دست نشانده بود که از مسیری غیر دموکراتیک به قدرت رسیده بود. او شاید نفوذ و محبوبیتی را که پس از مرگش کسب کرد و امروز نیز کمابیش وجود دارد، هرگز در زمان حیات و قدرتش نداشت. کارنامه سیاه او در زمان هدایت سازمان مخوف خاد هم بر شخصیت و محبوبیت او سایه انداخته بود و از نجیب، چهره ای منفور و آغشته به جنایت ساخته بود.
 
افزون بر این، همانگونه که آقای غنی هم اذعان کرده است، بزرگترین اشتباه نجیب این بود که با طرح استعفایش رهبران جهادی را برای فتح قدرت از مسیر زور و سرنیزه، تشجیع کرد و راه را برای ویرانی های بعدی هموار ساخت؛ کاری که آقای غنی نمی خواهد انجام دهد؛ چون مایل نیست به سرنوشت غم انگیز نجیب دچار شود.
 
نجیب می توانست به شیوه ای که اکنون دولت آقای غنی در پیش گرفته است با مجاهدین وارد یک معامله صلح آمیز شود تا ارکان اصلی قدرت، آسیب نبیند، ارزش ها، دستاوردها و آبادانی ها حفظ شوند، از فروپاشی ارتش و قوای مسلح به عنوان ارکان اقتدار کشور، جلوگیری شود و تسلیحات و تجهیزات بی مانند نیروهای مسلح به مثابه یک پشتوانه عظیم و بزرگ برای قدرت پایدار ملی، به حراج و تاراج نرود و به کام کشورهای طماع همسایه فرو نشود.
 
اینها همه مسایلی است که تصور می شود آقای غنی از آنها درس گرفته و اجازه تکرار آن را نخواهد داد.
 
در این میان، شماری معتقد اند که خروج امریکا از افغانستان و احتمال قطع کمک های مالی آن کشور و متحدانش، ممکن است دولت و نیروهای امنیتی را در معرض سقوط و فروپاشی قرار دهد و به خودی خود، زمینه ساز پیروزی و غلبه فاتحانه طالبان شود. این خطر وجود دارد و نمی توان از آن چشمپوشی کرد؛ مخصوصا در شرایطی که در این باره، حتی قدرت های مخالف امریکا مانند روسیه و چین و بلوک کشورهای هم‌پیمان آنها هم سعی می کنند از طالبان حمایت کنند؛ اما آقای غنی و دولت او می تواند با ایجاد یک جبهه ملی قدرتمند و واحد، مانع از تحقق توطئه های براندازانه خارجی شود. با وجود کارنامه فاجعه بار دولت به رهبری آقای غنی در بسیاری از زمینه ها و علیرغم سیاست های تنش آلود قومی و زد و بندهای فاسد و شبه مافیایی در ساختار قدرت، مردم هنوز دولت مستقر را نسبت به طالبان، ترجیح می دهند و از بازگشت طالبان به قدرت، هراس دارند. بنابراین آقای غنی می تواند روی این باور، سرمایه گذاری کند و اجازه ندهد که سرنوشت نجیب درباره او و دولت اش هم تکرار شود و بازگشت طالبان به قدرت از مسیر زور، کشور را بار دیگر به دهه پرالتهاب ۷۰ ببرد.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین