۱

صلح افغانستان، عرصه کامجویی ترامپ و خلیلزاد

سه شنبه ۸ میزان ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۴۷
بر بنیاد روایت جان بولتون در کتاب «اتاق حوادث» تنها کسی که برای نخستین بار به پیشنهاد ترامپ برای صلح با طالبان، با گشاده رویی پاسخ داد، خلیلزاد بود. خلیلزاد به دنبال روی کار آوردن یک رژیم اقتدارگرا و غیر دموکراتیک قومی در افغانستان است.
صلح افغانستان، عرصه کامجویی ترامپ و خلیلزاد
مک مستر؛ مشاور پیشین امنیت ملی امریکا می‌گوید دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا بر بنیاد یک راهبرد ناکام با طالبان مذاکره کرده است.

آقای مستر بار دیگر عملکرد ترامپ در افغانستان را مورد انتقاد قرار داده و گفته که راهبرد کاخ سفید در مذاکره با طالبان بر بنیاد درست استوار نیست.

به گفته او، طالبان در افغانستان به جنگ شدت بخشیده‌اند و دولت ترامپ بر بنیاد یک راهبرد ناکام مذاکره با این گروه را به پیش می‌برد.

او افزوده، طالبان هنوز هم با القاعده رابطه‌ای محکم دارند و این شبکه تروریستی چندین مرتبه بیشتر از گذشته تقویت شده است.

مک مستر پیش از این نیز راهبرد دولت امریکا را در افغانستان ناکام و اشتباه خوانده بود و تاکید داشت که آقای ترامپ به دنبال آن است که از روند صلح افغانستان در انتخابات ریاست جمهوری امریکا نفع ببرد.

او گفته بود که امریکا و طالبان علیه دولت افغانستان متحد شده تا روند صلح افغانستان را به نفع خود رقم بزنند.
 
کم نیستند شمار چهره های مهم سیاسی و امنیتی در امریکا که مثل آقای مک مستر فکر می کنند و نگران پیامدهای بازی ترامپ- خلیلزاد با صلح افغانستان هستند.
 
نکته مهمی که نباید نادیده گرفت این است که افرادی مثل مک مستر تازه به این جمع بندی نرسیده اند، آنها حتی زمانی که در مقام مشاور امنیت ملی ترامپ هم فعالیت می کردند، درباره عملکرد او در قبال صلح با طالبان، نگران بودند؛ اما ترامپ اول اینکه به مشورت و تصمیم تیمی، اعتقادی ندارد و از جانب دیگر، به همان تصمیمی ارجحیت می دهد که کام شخصی او را برآورده کند.
 
او فکر می کند که صلح با طالبان می تواند کمک بزرگی به پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری امریکا کند؛ زیرا او با افتخار اعلام خواهد کرد که نظامیان امریکایی به خانه بازمی گردند و مالیات دهندگان دیگر مجبور نیستند سالانه ۵۰ میلیارد دالر برای پیشبرد جنگی هزینه کنند که هیچ
 نفعی برای امریکا ندارد. این موارد برای عوام امریکایی، فریبنده و جذاب است؛ اما از نظر یک استراتژیست امنیت ملی، قمار خطرناکی است که پیامدهای آن را کلیت اقتدار جهانی ایالات متحده، خواهد پرداخت و امنیت ملی آن کشور در میان‌مدت، زیان های ویرانگرش را متحمل خواهد شد.
 
نادیده گرفتن ماهیت گروه طالبان و حتی چشم پوشی عمدی از ارتباطات تنگاتنگ نظامی، امنیتی، مالی و ایدئولوژيک آن گروه با شبکه مخوف القاعده، برای هیچ فعال امنیتی امریکایی قابل توجیه نیست؛ اما ترامپ به سادگی این موارد را نادیده گرفته تا هدف مورد نظر خودش در انتخابات، محقق شود.
 
آنچه ترامپ را ترغیب به ادامه این مسیر می کند، حضور یک عنصر هوسران و جاه طلب دیگر به نام زلمی خلیلزاد است.
 
بی جهت نیست که بر بنیاد روایت جان بولتون در کتاب «اتاق حوادث» تنها کسی که برای نخستین بار به پیشنهاد ترامپ برای صلح با طالبان، با گشاده رویی پاسخ داد، خلیلزاد بود. خلیلزاد به دنبال روی کار آوردن یک رژیم اقتدارگرا و غیر دموکراتیک قومی در افغانستان است؛ رژیمی در که نهایت به آرمان های قوم گرایانه او تحقق بخشد و حتی اگر میسر شد، خود او هم بتواند در آینده به عنوان وایسرا بر افغانستان، حکومت کند.
 
موضوع قابل تأمل این است که ظاهرا طالبان هم اهداف ترامپ و خلیلزاد را به درستی خوانده و آنالیز کرده اند. آنها متوجه شده اند که این اهداف، لزوما تغییر ماهوی طالبان را نمی‌طلبد؛ نه در زمینه ترک خشونت و خصومت با دولت و مردم، نه در خصوص قطع ارتباط با القاعده و دیگر گروه های تروریستی و نه حتی تغییر نگاه آن گروه در برابر زنان، اقلیت های مذهبی، حقوق بشر، آزادی اساسی و مدنی و... به همین دلیل، اکنون در مذاکرات قطر، طالبان اصرار می کنند که مبنای مذاکرات، توافق صلح آن گروه با امریکا باشد؛ زیرا این توافق، طالبان را به مثابه طالبان به رسمیت شناخته است و آن گروه انتظار دارد که دولت افغانستان نیز این واقعیت را بپذیرد.
 
با در نظرداشت این مسایل، صلح افغانستان علیرغم همه هیاهویی که پیرامون آن شکل گرفته، بر هیچ مبنای قابل اتکایی استوار نیست و هیچ تضمینی نسبت به موفقیت آن وجود ندارد. بسیار محتمل است که با شکست ترامپ در انتخابات، این روند هم شکست بخورد یا دست کم، به گونه ای تغییر مسیر دهد که اهداف مورد نظر دولت کنونی امریکا و گروه طالبان را تأمین نکند.

عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین