۰

از اشغال تا اشغال، از خروج تا خروج

يکشنبه ۲۶ دلو ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۴۶
ردمی که برای شکست یک ابرقدرت، به دام و دامن یک ابرقدرت دیگر می افتند، هرگز از جنگ رهایی نمی یابند؛ بلکه از اشغالی به اشغال دیگر، منتقل می شوند بدون آنکه در این میان به استقلال و آرامش برسند.
از اشغال تا اشغال، از خروج تا خروج
امروز ۲۶ دلو سالروز خروج قوای ارتش سرخ شوروی پیشین از افغانستان بود؛ پایان اشغالی مرگبار که به همت جهاد تاریخ ساز مردم افغانستان و البته حمایت های گسترده قدرت های خارجی و کشورهای همسایه به دست آمد.
 
شکست شوروی، مسیر تاریخ امپراتوری کمونیستی را تغییر داد و سرآغاز یک پایان شد. در آن زمان، اشغال افغانستان، امری عجیب و باورنکردنی بود. روس ها با وجود قدرت عظیمی که در سراسر جهان داشتند،‌ به اشتباه وارد باتلاق مرگ شده بودند.
 
با این حال، شکست شوروی هم بی پیشینه نبود. مردم افغانستان قبلا نیز با به زانو درآوردن استعمار پیر انگلیس، پایمردی و اراده آهنین خود را در ستیز با بیگانگان نشان داده بودند و این، برای استراتژیست های شوروی متجاوز باید سرمشق عبرت انگیزی می شد.
 
به رغم این واقعیت، روس ها وارد افغانستان شدند؛ جنبش های مبارز افغان در برابر این تجاوز آشکار، واکنش تند و کوبنده ای نشان دادند.
 
نهضت های مبارز و آزادی بخش مردمی به زودی در سراسر افغانستان در برابر ارتش متجاوز سرخ، قد برافراشتند؛ اما این امر، طمع شماری دیگر از قدرت های رقیب روسیه وقت را نیز برانگیخت.
 
امریکا که مدت ها بود به دنبال تلافی شکست سخت و مفتضحانه اش در جنگ ویتنام و انتقام آن از ابرقدرت شوروی بود، بی محابا وارد عمل شد.
 
جریان های تندرو و افراطی پاکستانی-عربی، مناسب ترین گزینه برای اعمال اهداف و اغراض امریکا در جهاد پاک و مقدس مردم افغانستان بودند.
 
مقاومت، بی هیچ مرز و محدودیتی بر وفق مراد و اراده مردم افغانستان به پیش می رفت. جنبش ها، احزاب، گروه های جهادی و تشکل های مذهبی، هرکدام به سهم خود، مسئولانه و متعهدانه در حال پیکار و جهاد با ارتش متجاوز سرخ بودند.
 
در حالی که جنبش های جهادی، هر روز به اهداف و آمال خود نزدیک تر می شدند، غده سرطانی دیگری آرام آرام و به صورت پوشیده و پنهانی، در حال نسج و نضج بود: تروریزم!
 
جریان دست آموز سازمان های جاسوسی غربی- عربی- پاکستانی، به شدت در حال نفوذ و پیشرفت بود. این چیزی بود که از همان زمان به دنبال انحراف آرمان ها،‌ اهداف و آمال انقلابی مردم افغانستان در جهت منافع و مطامع قدرت های رقیب روسیه وقت بود.
 
این اما تنها آسیب و تهدیدی نبود که تمامت حیات و هستی دستاوردهای جهاد پاک و بی آلایش مردم افغانستان را با مخاطره مواجه می ساخت.
 
جریان افراط می رفت تا زمانی، سیاه ترین و سم اندودترین حاکمیت های سیاسی در تاریخ معاصر افغانستان را به همراه آورد.
 
مردم افغانستان، دیری است که نه تنها به اشغال و حضور اشغالگرانه ارتش متجاوز شوروی پیشین پایان داده اند؛ بلکه حتی جغرافیایی به نام "اتحاد جماهیر شوروی" را از نقشه سیاسی جهان محو و حذف کرده اند.
 
پیروزی بزرگ و شگفت آوری بود. کشوری کوچک و فقیر 20 و چند میلیونی، به یکباره 70 سال سلطه و سیطره کمونیزم بی خدا بر بسیاری از کشورهای جهان را پایان داده بود؛ اما این کشور، نباید مالک مطلق این افتخار بزرگ می شد؛ بلکه آنچه دیگران اراده کنند باید در این سرزمین تحقق می یافت.
 
اکنون درست همان چیزی که رقبای بین المللی روسیه وقت در سر می پروراندند تحقق یافته است.
اشغالگران شوروی با خفت و خواری بیرون رانده شدند؛ اما اشغال پایان نیافت. مظاهر جدیدی از اشغالگری سربرآورد.
 
شکست تلخی است برای مردمی که برای عزت و آزادی و استقلال و سربلندی و مجد و افتخار سرزمین خویش جنگیده و خون های عزیز و ارجمندی را در این راه داده بودند.
 
جریان افراط، زمینه ساز حضور همه جانبه، فراقانونی و نامحدود قدرت هایی شد که تفاوت چندانی با رقبای پیشین خود ندارند.
 
به این ترتیب، تاریخ در حال تکرار شدن است بر ملتی که نمی خواهد یا نمی تواند از گذشته خود درس بگیرد. دلایل زیادی برای این رویداد عنوان می شود؛ اما شاید یکی از مهم ترین آنها مبارزه علیه اشغال بدون توجه به سرمایه گذاری برای استقلال بوده و هست. مردمی که برای شکست یک ابرقدرت، به دام و دامن یک ابرقدرت دیگر می افتند، هرگز از جنگ رهایی نمی یابند؛ بلکه از اشغالی به اشغال دیگر، منتقل می شوند بدون آنکه در این میان به استقلال و آرامش برسند. این در حالی است که اشغال های پیاپی، جنگ های طولانی را هم توجیه می کند، همانگونه که جنگ علیه اشغال موجب تولد افراط گرایی شده و اشغالگران هم به بهانه جنگ علیه افراط، استمرار اشغال شان را توجیه می کنند.
 
اکنون افغانستان یکبار دیگر در آستانه پایان یک اشغال دیگر قرار گرفته و امریکا در حال خروج است؛ خروجی که البته پس از به قدرت رسیدن بایدن به اما و اگر افتاده؛ با این حال، دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد؛ اما بی تردید اشغالگران جدید آماده اند تا برای تصاحب یک سرزمین بی صاحب، وارد این میدان خون شوند.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


مهدی
Iran, Islamic Republic of
بسیار عالی تحلیل کردی.
استفاده کردیم
پربازدیدترین