اشرفغنی؛ رییس جمهوری اخیرا در ازبکستان گفت که با وجود تعهدات نخستوزیر و جنرالان پاکستان در زمینه متقاعد ساختن طالبان در تن دادن به یک راه حل سیاسی در افغانستان، هنوز شبکههایی در داخل پاکستان آشکارا ویرانیها و غارت افغانستان توسط طالبان را جشن میگیرند.
او گفت: «برآوردهای اطلاعاتی نشان میدهد که در یکماه گذشته بیشتر از ۱۰ هزار جنگجو از پاکستان و دیگر مناطق به افغانستان آمدهاند و همچنین ناظران بینالمللی هم گفتهاند که رابطه طالبان با تروریستان بینالمللی قطع نشدهاست.»
اما عمران خان؛ نخستوزیر پاکستان در واکنش گفتهاست که پاکستان بارها طالبان را تحت فشار قرار داده تا به میز مذاکره حاضر شوند.
عمران خان افزوده: «ما در پاکستان به جز عملیات نظامی علیه طالبان، تمام تلاش خود را کردهایم تا آنها بر سر میز مذاکره بیایند و یک راه حل سیاسی در افغانستان پیدا شود.»
عمران خان همچنین، سرزنش پیوسته کشورش از سوی مقامات افغان را غیر منصفانه خواندهاند.
تنش در روابط افغانستان و پاکستان امری تازه نیست این رویداد ریشه در تاریخ روابط سیاسی دو کشور طی ۷۰ سال گذشته دارد.
سخن گفتن درباره ریشهها و ابعاد این تنش ها توضیح واضحات است؛ اما آنچه اکنون جریان دارد این است که پاکستان از طالبان حمایت میکند و روند صلح افغانستان هم تحت تاثیر اراده سران پاکستان تضعیف شده است.
یعنی تا زمانی که سیاستمداران و جنرال های پاکستانی اراده نکنند صلح در افغانستان برقرار نخواهد شد و طالبان نیز یک گروه مستقل و ملی نیست که بدون تاثیرپذیری از اراده و دستوری که از سران اسلامآباد و راولپندی میگیرد درباره صلح و جنگ افغانستان تصمیم گیری کند.
از سوی دیگر، ادعای اشرف غنی مبنی بر حضور ۱۰ هزار جنگجوی تروریست از پاکستان و سایر مناطق در افغانستان طی یکماه گذشته هم نمی تواند رویداد جدیدی محسوب شود؛ زیرا این روند سال هاست که جریان داشته و پاکستان به درستی و با جزئیات از آن مطلع بوده و در آن دست داشته است.
چه بسا بخش اعظم این نیروها از طرف جنرال های متقاعد پاکستانی و فرماندهان ارتش آن کشور به صورت جدی هدایت، رهبری و فرماندهی میشوند. آنها به منظور به پیروزی رساندن طالبان در جنگی که اکنون در افغانستان جریان دارد به سمت کشور ما گسیل یافته اند؛ بنابراین این هدف کاملاً برنامه ریزی شده و مبتنی بر یک راهبرد روشن امنیتی است.
بر این اساس، پاکستان تنها متهم نیست؛ بلکه مجرم است؛ به دلیل حمایت از تروریسم، استفاده از گروههای پیکارجو برای رسیدن به مقاصد سیاسی و اهداف استراتژیک خود، تجاوز به حاکمیت ملی همسایگان و البته صدور گسترده تروریسم به منطقه.
در این میان اگرچه مردم افغانستان درگیر عواقب ناشی از دخالت های پیوسته رژیم اسلامآباد هستند؛ اما آنچه اسلامآباد انجام میدهد نه تنها تهدیدی برای افغانستان است؛ بلکه منطقه و فراتر از آن، جامعه جهانی را هم در معرض خطر قرار می دهد. در حال حاضر، پاکستان به کانون بزرگ تولید و بازتولید افراطگرایی و تروریسم تبدیل شده است که به صورت بیمحابا و گسترده آن را به کشورهای منطقه صادر میکند. این بخشی از نیروی غیررسمی پاکستان برای تعمیم و گسترش سلطه و هژمونی خود می باشد و آی اس آی راسا در پشت این پروژه قرار دارد و البته برخی کشورهای منطقهای و قدرتهای غربی هم از آن حمایت میکنند.
بنابراین آنچه عمران خان در پاسخ اشرف غنی گفته است هرگز قانعکننده نیست؛ زیرا پاکستان کشوری خطرناک برای همسایگان، منطقه و جهان است.
شاید واقعبینانه به نظر نرسد؛ ولی سخنرانی اخیر اشرف غنی در ازبکستان میتوانست به یک فراخوان بزرگ جهانی برای تحریم پاکستان تبدیل شود تا این تهدید جدی امنیتی مهار شود؛ در غیر آن جهان شاهد بحران های گسترده تر ناشی از آن خواهد بود.
اگر از منافع استراتژیک قدرت های بزرگ در زد و بندهای پنهانی و آشکار آنها با رژیم اسلام آباد بگذریم آنچه پاکستان در بازی با تروریسم انجام می دهد با توجه به اینکه خود یک کشور اتمی است می تواند تهدیدی بالقوه برای امنیت جهانی باشد.
این موضوع هم جالب توجه است که بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه و همچنین قدرت های جهانی و سازمانهای بینالمللی از آنچه اکنون در افغانستان جریان دارد ابراز نگرانی میکنند؛ اما به ریشه های این بحران توجه ندارند. آنها در حالی که می دانند که عامل اصلی این بحران پاکستان است؛ ولی هرگز به موضع گیری ها و هشدارهای دولت افغانستان برای مهار پاکستان اعتنایی ندارند.
پاکستان با آتش بازی میکند و امنیت بینالمللی و منطقهای را در معرض آشفتگی و تهدید قرار داده و تهدیدی برای صلح جهانی است.
تروریسم که امروزه به هیولایی بزرگ و مهارناپذیر تبدیل شده و هر روز جان انسان های بیشتری را میگیرد، سرزمین های گسترده تری را درگیر میکند، دولت های ملی در معرض تهدید قرار داده و امنیت جهانی را دستخوش آشفتگی کرده است، برآمده از سیاست های امپریالیستی رژیم اسلام آباد و پروژه های مخوف سازمان پیچیده آی اس آی است.
چرا جهان در برابر قدرت گیری طالبان در افغانستان واکنش متناسب نشان نمیدهد؟ این فرای تبانی امریکا در پشت پرده با طالبان و پاکستان، تهدیدی برای امنیت جهانی است؛ زیرا طالبان به مثابه بزرگترین پناهگاه و حامی تروریسم و نیرویی که هنوز ارتباطات گسترده خود را با شبکه های مخوف تروریستی حفظ کرده و گسترش داده است، در حال به قدرت رسیدن است؛ در صورتی که افغانستان به کام طالبان سقوط کند اینجا یک دولت رسمی حامی تروریسم تشکیل خواهد شد؛ بهشت امن افراطگرایان سراسر جهان؛ چیزی پاکستان هم با گسیل ۱۰ هزار جنگجوی جدید طی یکماه گذشته به افغانستان عملاً به آن کمک کرده است.
با در نظرداشت این واقعیتهای تلخ و تکان دهنده، جهان باید در قبال آنچه در افغانستان جریان دارد و پاکستان در پشت صحنه آن نقش آفرینی می کند، واکنش نشان دهد. این تنها در جهت حمایت از یک دولت مسئول در کابل نیست؛ بلکه در عین حال، حمایت از ارزش های بشری، امنیت بین المللی و دغدغه های مشترک جامعه انسانی است؛ کسانی که نمی خواهند تروریستها به قدرت برسند و گروههای افراط گرا به سرزمین و حکومتی حامی ترور دست پیدا کنند و تروریسم به ابزاری کارآمد برای رژیمهای بدنام، غیرمسئول، سلطه جو و امپریالیست در منطقه و جهان از جمله پاکستان تبدیل شود.
محمدرضا امینی- جمهور