۱

نشست دوحه؛ مذاکره برای مذاکره

سه شنبه ۲۹ سرطان ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۱
این نشست تنها مذاکره برای مذاکره بود؛ توافق برای ادامه مذاکرات بیشتر؛ چیزی که طالبان برای خریدن زمان و تثبیت و تحمیل قدرت خود در میدان نبرد به آن نیاز دارند.
نشست دوحه؛ مذاکره برای مذاکره
دور جدید مذاکرات دو روزه صلح افغانستان در دوحه پایتخت قطر، بعد از نشست خبری رئیسان هر دو هیات، یکشنبه ۲۷ سرطان پایان یافت.
 
عبدالله عبدالله، رئیس شورالی عالی مصالحه گفت مواضع دوطرف واضح بیان شده و قرار شده در هفته‌های آینده گفتگوها ادامه یابند.
 
ملا غنی برادر، پس از عبدالله عبدالله صحبت کوتاهی کرد. چند لحظه بعد، محمد نعیم؛ سخنگوی طالبان که در این نشست حضور داشت، بیانیه‌ای شش ماده‌ای را در توییترش گذاشت که در آن آمده است دوطرف توافق کردند از تاسیسات و زیرساخت‌های افغانستان حفاظت کنند و متعهد شده‌اند از تلفات غیرنظامیان جلوگیری کنند.
 
انتظار می‌رفت که برای روزهای عید آتش‌بس اعلام شود؛ اما دوطرف در این مورد چیزی نگفتند. همچنین انتظار می‌رفت دوطرف بیانیه مشترکی صادر کنند که در آن بر اعتمادسازی، قانون اساسی و نقشه راه آینده سیاسی افغانستان، به عنوان محورهای اصلی گفتگوها توافق شده باشد.
 
با وجود همه انتظارها، این نتیجه کاملاً قابل پیش بینی بود. طالبان خود را در مسیر پیروزی می بینند، آنها پذیرش پیشرفت های دولت افغانستان در شرایط کنونی را نوعی امتیازدهی نابخردانه به دولت به حساب می آورند.
 
گروهی که ادعا می‌کند ظرف دو هفته توانایی اشغال کامل سراسر افغانستان را دارد بی تردید مجبور نیست در میز مذاکرات به دولتی امتیاز بدهد که تصور می‌کند در حال سقوط است.
 
در پشت پرده اما مسائل دیگری نیز وجود دارد. زد و بندهای پیچیده ای بین قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی در جریان است.
 
از این منظر، طالبان یک گروه مستقل و ملی نیست. آنها پیاده نظام قدرت های منطقه ای و نمایندگان ابرقدرت های جهانی در جنگی نیابتی محسوب می شوند. بسیاری از کسانی که در میز مذاکره حضور دارند دارای تفکر مستقل برای آینده افغانستان نیستند. آنها از سوی کسانی توجیه می شوند که در پشت پرده به عنوان مشاوران هیات طالبان حضور دارند.
 
پیشبرد مذاکرات استراتژیک برای تصمیم گیری درباره آینده سیاسی یک کشور، کار چند تروریست بی سواد و آماتور نیست. بدون شک کارشناسان نخبه و کارآزموده ای در پشت پرده دست دارند. آنها فعالانه سعی می‌کنند هم از ایدئولوژی، هم از قدرت نظامی و هم از پایگاه قومی طالبان در معادلات جاری افغانستان دفاع کنند.
 
در این زمینه می‌توان به عناصری مانند خلیل‌زاد اشاره کرد. او اگر رسماً نماینده امریکا در روند صلح افغانستان است؛ اما از نظر قومی و ایدئولوژیک یک طالب متعصب و یک پشتون تبار افراطی محسوب می شود.
 
بنابراین او یک میانجی بی طرف و عادل نیست؛ بلکه عملاً در جبهه طالبان می جنگد، جمهوریت را قبول ندارد و همانند رهبران طالبان، دولت کنونی مستقر در کابل را محکوم به زوال می داند.
 
او هرگز طالبان را مجبور به تعهد در قبال مفاد توافقنامه ای که میان او و سران آن گروه در دوحه امضا شده نمی کند و به خشونت‌های لجام‌گسیخته جاری در سراسر افغانستان که طالبان عامل آن هستند نیز واکنش نشان می دهد. در موارد حاد مانند کشتارهای فجیع و حمله های بی پروا بر غیرنظامیان، دانشجویان، مراکز فرهنگی، اقلیت ها و پیروان یک مذهب خاص و یا نسل کشی یک قومیت ویژه به جای آنکه طالبان را مسئول بشناسد آنها را تطهیر می کند و آدرس کذایی داعش را برجسته می سازد.
 
البته در این زمینه او تنها نیست. قدرت های دیگر درگیر در مسائل صلح و جنگ افغانستان نیز رویکردهای ریاکارانه مشابهی دارند. به همین دلیل نشست اخیر در دوحه با وجود انتظارهای بزرگی که برانگیخته بود هیچ نتیجه ای در پی نداشت.
 
این نشست تنها مذاکره برای مذاکره بود؛ توافق برای ادامه مذاکرات بیشتر؛ چیزی که طالبان برای خریدن زمان و تثبیت و تحمیل قدرت خود در میدان نبرد به آن نیاز دارند.
 
شاید مضحک به نظر برسد که امریکا و پاکستان هم از آنچه اخیرا در دوحه رقم خورد، استقبال کردند، دلیل این استقبال این نیست که مذاکرات مستقیم میان دولت و طالبان پس از ماه ها توقف دوباره آغاز شد؛ بلکه دلیل اصلی آن این است که دوطرف به توافقی که به جنگ پایان دهد، خشونت‌های لجام‌گسیخته طالبان را مهار کند و بر مصایب، دردها و آلام مردم مظلوم افغانستان نقطه پایان بگذارد دست نیافتند. این اصلی‌ترین خواست طالبان و حامیان شناخته شده آنان از جمله امریکا و پاکستان است.
 
در این میان باید منتظر ماند و دید که آیا قدرت های دیگر در منطقه و جهان نیز به دام بازی ریاکارانه کشورهایی مانند امریکا و پاکستان می‌افتند یا صف خود را از طالبان جدا می کنند تا بازی جنگ و صلح افغانستان وارد مرحله جدیدی شود؛ مرحله‌ای که نه طالبان برای آن نقشه و برنامه‌ داشته باشند و نه قدرت هایی که در پشت پرده به آنها خط و نشان می‌دهند.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین