۰

بحران قزاقستان؛ از اقتدارگرایی و فساد تا دخالت امریکا

جمعه ۱۷ جدی ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۱
بحران جاری پرده زرین ثبات سیاسی، بلوغ اجتماعی و شکوفایی اقتصادی قزاقستان را برداشت و بحران های خفته در زیر پوست این کشور در حال توسعه آسیای مرکزی را نمایان ساخت.
بحران قزاقستان؛ از اقتدارگرایی و فساد تا دخالت امریکا
وضعیت در قزاقستان به شدت متشنج و بحرانی است. اعتراضاتی که ابتدا در واکنش به افزایش دوبرابری قیمت گاز مایع و سایر محصولات مربوط به انرژی آغاز شد به سرعت به سراسر کشور گسترش یافت. دولت حاکم از همان آغاز به سرکوب رو آورد و معترضان نیز مجبور شدند دست به خشونت، تخریب و تهاجم بزنند، مراکز دولتی را اشغال کردند، فرودگاه مهم پایتخت را به تصرف خود درآوردند، بخشی از دفتر ریاست جمهوری را به آتش کشیدند و یک ساختمان شهرداری در مرکز پایتخت را سوزاندند.
 
در پی تشدید بحران، کابینه دولت قزاقستان هم استعفا کرد و قربان‌ جومارت توقایف؛ رئیس جمهور این کشور به تنهایی مدیریت امور و رهبری سرکوب را بر عهده گرفت. اکنون پایتخت و بسیاری از شهرهای بزرگ این کشور دستخوش تنش های گسترده و مرگبار هستند. گفته می شود هزاران نفر دستگیر شده اند، چندین هزار نفر دیگر نیز زخمی و ده ها نفر کشته شده اند. اگرچه هیچ آمار رسمی قابل تاییدی وجود ندارد؛ زیرا دولت دسترسی به اینترنت و تلفون را قطع کرده و خبرگزاری‌های معتبر خارجی برای مخابره اخبار واقعی از رویدادهای قزاقستان با مشکل ارتباط مواجه هستند.
 
دولت قزاقستان از پیمان امنیت جمعی که توسط روسیه و بلوکی از کشورهای هم پیمان آن رهبری و هدایت می‌شود درخواست نیروی کمکی کرده است. نیروهای روس وارد قزاقستان شده اند تا معترضان را سرکوب کنند؛ اما هیچ نشانه‌ای از کاهش تنش وجود ندارد. معترضان علیرغم وضع سنگین‌ترین مقررات منع رفت و آمد همچنان در میدان مرکزی پایتخت باقی مانده اند؛ میدانی که حالا عملا به میدان جنگ شباهت دارد.
 
استفاده از گلوله جنگی، گسیل نفربرهای زرهی و استقرار حجم سنگینی از نیروهای امنیتی و فراخواندن نیروهای ذخیره ارتش قزاقستان به علاوه حضور نظامیان خارجی به رهبری روسیه از عمده‌ترین اقداماتی است که برای سرکوب معترضان روی دست گرفته شده است.
 
اگرچه امریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد به طور محتاطانه نسبت به رویدادهای قزاقستان واکنش نشان داده اند؛ اما دولت روسیه، امریکا را به دخالت در این رویدادها متهم کرده؛ اتهامی که از سوی امریکا تکذیب شده است. رییس جمهوری قزاقستان هم معترضان را «تروریست» خوانده و مدعی شده که آنها در خارج آموزش دیده اند.
 
با این حال، سناریوهای مختلفی در پشت پرده وجود دارد. واقعیت این است که مردم قزاقستان سال هاست که تحت رهبری حزب حاکم، زندگی می کنند. آنها پس از استقلال در سال ۱۹۹۰ میلادی از شوروی پیشین، کماکان تحت سیطره روسیه باقی مانده اند. مهره‌های مورد حمایت کرملین همچنان بر مردم قزاقستان سلطه دارند. نورسلطان نظربایف ۲۹ سال سکان اصلی رهبری قزاقستان را برعهده داشت و در ۵ دوره ریاست ‌جمهوری ۱۰۰ درصد آرا را از آن خود می کرد! حزب مخالف قدرتمندی در قزاقستان وجود ندارد تا حاکمیت کنونی را به چالش بکشد و مردم هم از یکجانبه‌گرایی، فساد، اقتدارگرایی و تمرکز قدرت به شدت ناراضی هستند.
 
بسیاری از کنشگران منتقد دولت مستقر در قزاقستان معتقد اند که مردم از آزادی های کافی برخوردار نیستند. آنها عمدا از تصمیم گیری درباره سرنوشت خود دور نگه داشته می‌شوند، حزب حاکم، به انتخابات دستبرد می زند و دموکراسی واقعی در این کشور وجود ندارد؛ بنابراین بخشی از اعتراضات جاری، انگیزه‌های سیاسی دارد. معترضان می‌خواهند مستقل باشند و در تصمیم گیری ها مشارکت معنی‌دار داشته باشند.
 
افزون بر این، فشارهای اقتصادی نیز بخشی از انگیزه‌های اعتراضات جاری است؛ همانگونه که این اعتراضات در واکنش به افزایش دوبرابری قیمت گاز مایع و سایر محصولات انرژی آغاز شده بخش بزرگی از مردم قزاقستان احساس می کنند که قربانی فساد حاکمان شده اند که به طور سازمان یافته و سیستماتیک نادیده گرفته می‌شود و بروکراسی حاکم بر آن کشور از سوی شبکه ای از مهره های ثابت قدرت، همواره دامن زده و تقویت می گردد.
 
سرکوب بی‌رحمانه معترضان نیز نشان می دهد که آزادی کافی برای مردم قزاقستان وجود ندارد. آنها حتی نمی‌توانند مطالبات خود را در اعتراضاتی آزادانه به گوش حاکمان برسانند و خواستار اصلاحات بنیادین شوند. اگرچه نورسلطان نظربایف دیگر در رأس قدرت نیست؛ اما حزب حاکم همچنان بازیگر اصلی صحنه سیاست قزاقستان محسوب می‌شود؛ حزبی که به طور همه جانبه به روسیه وابسته است و علیرغم استقلال نمادین قزاقستان از شوروی پیشین، مسکو همچنان بر مقدرات سیاسی، امنیتی و اقتصادی قزاقستان حاکمیت تام دارد.
 
با این وجود نمی توان انکار کرد که دست هایی در پشت پرده کار می کنند تا اعتراضات صلح‌آمیز مردم را به سمت خشونت و نوعی انقلاب واقعی هدایت کنند؛ همانگونه که روسیه ادعا کرده و به احتمال قوی حزب حاکم قزاقستان نیز اعتقاد مشابهی دارد دست های غرب و امریکا ممکن است در پشت پرده فعالانه کار کند و معترضان را با تزریق پول و سلاح کافی برای ادامه اعتراضات و خشونت کشاندن شورش های جاری ترغیب کند.
 
بحران اوکراین و خطر حمله قریب‌الوقوع روسیه به آن کشور، یکی دیگر از دلایلی است که می‌تواند انگیزه دخالت غرب در قزاقستان را تقویت کند؛ زیرا به نظر می رسد که روسیه با استفاده از کارت اوکراین در صدد کسب امتیازات بزرگ از غرب و امریکاست. به این ترتیب بلوک غرب نیز با ایجاد دردسرهای تازه برای روسیه در یکی از مهم ترین و حیاتی ترین مناطق نفوذ آن یعنی قزاقستان که پایگاه فضایی بایکانور در آن مستقر است تلاش می‌کند تا مسکو را از حمله به اوکراین بازدارد و قدرت و نفوذ رو به رشد روسیه را متوقف کند.
 
از جانب دیگر، اعتراضات جاری در قزاقستان اگر به سرانجامی برسد که منجر به تغییر دولت و اصلاحات بنیادین در ساختار سیاسی این کشور شود، این بدون شک به نفع غرب، ناتو و امریکا خواهد بود؛ چیزی که روسیه قویا در برابر آن مقاومت خواهد کرد و به احتمال قوی سرکوب های جاری تشدید خواهد شد.
 
با این حساب، انگیزه های داخلی و خارجی فراوانی در پشت پرده اعتراضات جاری در قزاقستان وجود دارد؛ اعتراضاتی که به نظر می‌رسد این کشور در حال توسعه آسیایی میانه را وارد فصل جدیدی از بحران خواهد کرد. حتی اگر اعتراضات جاری به سرعت سرکوب شود و رهبران اصلی معترضان دستگیر، زندانی و یا کشته شوند آثار و پیامدها و عواقب آن تا سال های طولانی همچنان با قزاقستان خواهد بود؛ کشوری که انتظار می رفت نمونه‌ای از توسعه و ثبات در آسیای مرکزی باشد و در مسیر رشد و شکوفایی اقتصادی قرار داشت و به همین دلایل یکی از مقاصد مهم مهاجران از کشورهای همجوار و همسایه به حساب می آمد. بحران جاری اما پرده زرین ثبات سیاسی، بلوغ اجتماعی و شکوفایی اقتصادی قزاقستان را برداشت و بحران های خفته در زیر پوست این کشور در حال توسعه آسیای مرکزی را نمایان ساخت. این می‌تواند زنگ هشداری برای همه رژیم های اقتدارگرایی باشد که با اتکا به حمایت های خارجی در صدد سرکوب آزادی های ملی و حذف مردم از روند تصمیم سازی های کلان سیاسی هستند.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین