۰

‌دولت طالبان و مشروعیت امریکایی

شنبه ۲ دلو ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۶
طالبان خود را برای حاکمیت سیاسی آماده می‌کنند؛ حاکمیتی که لازمه آن دوستی با دشمن دیروز و عادی سازی روابط با همه کشورهای جهان است. آنچه راس اساسی سیاست خارجی طالبان را تشکیل می دهد و آنها با استفاده از هر فرصتی آن را فریاد می زنند.
‌دولت طالبان و مشروعیت امریکایی
تقلای رهبران طالبان برای کسب مشروعیت امریکایی برای دولت خود ادامه دارد. آنها انتظار دارند که به زودی خبرهای خوشی از سوی واشنگتن در این زمینه مخابره شود. این در حالی است که طالبان ادعا می کنند که ۲۰ سال با امریکایی ها «جهاد» کرده و موفق شده اند با شکست نیروهای اشغالگر امریکایی، کشور را از سیطره خارجی ها نجات دهند و به «استقلال» دست یابند.
 
اکنون اما آن دوران به پایان رسیده است. طالبان خود را برای حاکمیت سیاسی آماده می‌کنند؛ حاکمیتی که لازمه آن دوستی با دشمن دیروز و عادی سازی روابط با همه کشورهای جهان است. آنچه راس اساسی سیاست خارجی طالبان را تشکیل می دهد و آنها با استفاده از هر فرصتی آن را فریاد می زنند.
 
در مقابل امریکا قرار دارد؛ کشوری که دارایی های ملی افغانستان را مسدود کرده، میلیون‌ها نفر را در معرض فقر مطلق قرار داده و فشارهای اجتماعی در داخل کشور بر دولت نوبنیاد طالبان را به شدت افزایش داده تا به این ترتیب اهداف سلطه جویانه خود را بر حکومت جدید تحمیل کند.
 
برای امریکایی‌ها اما اهمیتی ندارد که مردم افغانستان زیر سلطه طالبان چه می کشند. چند میلیون نفر از فقر فراگیر رنج می برند و چند صد هزار نفر ممکن است در زمستان سخت جاری جان خود را از گرسنگی و سرما از دست بدهند. آنچه برای واشنگتن ترجیح و اولویت دارد تحقق اهداف استراتژیک آن است؛ اهدافی که در ۲۰ سال سلطه مستقیم و اشغال نظامی به دست نیامد و اکنون باید از مسیر تحریم اقتصادی و اعمال محدودیت ها و انزوای سیاسی بر دولت طالبان فراهم شود.
 
تام وست؛ نماینده ویژه وزارت امور خارجه امریکا برای افغانستان که جانشین زلمی خلیلزاده شده به تازگی سیگنال های مثبتی برای شناسایی رسمی دولت طالبان ارسال کرده و گفته است که تغییر رفتار طالبان با شهروندان می‌تواند موضع کنونی ایالات متحده در قبال دولت جدید کابل را دستخوش دگرگونی کند. این چیزی نبود که پیش از این از سوی رهبران امریکا برای رسمیت بخشیدن به دولت طالبان مطرح می‌شد یا دست کم این انتظاری حداقلی به حساب می آید و نشان می‌دهد که امریکا و طالبان در پشت پرده توافقاتی انجام داده اند که راه شناسایی دولت کنونی کابل را هموار می سازد. این توافقات اما هرچه باشد متضمن استقلال مورد ادعای طالبان نیست؛ زیرا آنها همانگونه که در بالا نیز اشاره شد باید سیطره غیرمشروع امریکا بر سرنوشت افغانستان را بپذیرند تا از انزوای کنونی خارج شوند.
 
سیگنال دیگر آغاز به کار نمایندگی اتحادیه اروپا در کابل است. اگرچه اروپایی ها تاکید می کنند که این اقدام به طور محدود و حداقلی صورت خواهد گرفت و هدف از آن صرفاً فعالیت های بشردوستانه خواهد بود و موضع رسمی اتحادیه اروپا درباره شناسایی دولت طالبان را تغییر نمی‌دهد؛ اما از آنجا که اروپا همچنان تحت سیطره راهبردی امریکا قرار دارد این اقدام ممکن است بخشی از پیش زمینه های مورد نیاز برای واشنگتن به هدف شناسایی رسمی دولت طالبان از جانب ایالات متحده باشد همان گونه که پیش از این شماری از کشورهای تحت سلطه ایالات متحده در خاورمیانه نیز اقدام به بازگشایی سفارتخانه‌های خود در کابل کردند؛ چیزی که بدون دریافت چراغ سبز از سوی واشنگتن عملی و محتمل به نظر نمی رسید.
 
افزون بر این، فشارهای اقتصادی بر دولت طالبان نیز در حال کاهش است و اتحادیه اروپا از اختصاص کمک ۲۶۸ میلیون یورویی به افغانستان خبر داده و امریکا نیز از ارسال پول به افغانستان برای فعالیت نهادهای خیریه و بشردوستانه به منظور مهار فاجعه انسانی استقبال کرده است. این در شرایطی است که هیچگونه تضمینی وجود ندارد که این کمک ها به مردم مستحق افغانستان برسد پیش از آنکه طالبان و متحدان قومی آنها از آن بهره مند شوند. طالبان در روزهای اخیر اقدام به برکناری دسته جمعی کارکنان شماری از ادارات دولتی از جمله اداره هلال احمر افغانی کرده و به جای آنان افراد وابسته به خود را گماشته اند؛ اقدامی که شاید یکی از اصلی ترین اهداف آن مدیریت هدفمند کمک‌های خارجی برای هدایت آن به سمت طالبان و متحدان قومی شان باشد.
 
به هر حال، این بخشی از امتیازاتی است که طالبان در قبال پذیرش سلطه غیرقانونی امریکا بر سرنوشت افغانستان به دست می‌آورند؛ اما مهم ترین امتیاز یعنی کسب مشروعیت امریکایی برای یک دولت جهادی همچنان رویای بزرگ رهبران طالبان محسوب می شود.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
طالبان که در جایگاه تعیین و اجرای حدود شرعی نشسته اند بجرم جنایات بیشمار باید همگی اعدام شوند. بزرگترین خیانت تاریخی پوتین و بایدن و رهبر چین،حمایت از طالبان بود.
پربازدیدترین