۰

از هرات تا کابل؛ پشت بمب‌های مرگبار چه کسانی هستند؟

يکشنبه ۱۴ حمل ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۹
اینکه به راستی دست داعش در پشت انفجارهای هرات و کابل است یا نه، هنوز تردیدهایی جدی وجود دارد؛ زیرا حتی در گذشته نیز که نبرد میان طالبان و داعش، تا این اندازه جدی نبود، درباره هویت و ماهیت داعش در افغانستان، تردیدهایی وجود داشت.
از هرات تا کابل؛ پشت بمب‌های مرگبار چه کسانی هستند؟
وزارت داخله طالبان می‌گوید که یک سارق مسلح با پرتاب بمب دستی در سرای شهزاده؛ بازار ارز پایتخت، ۱۰ نفر را زخمی کرده‌است.
 
شفاخانه ایمرجنسی کابل اما آمار تکمیلی را یک کشته و نزدیک به ۶۰ زخمی اعلام کرد.
 
انفجار در کابل تنها دو روز پس از یک انفجار خونین دیگر در هرات رخ داد که در آن دست کم چهار نفر کشته و ۲۹ نفر دیگر زخمی شدند.
 
در رویداد هرات، جمعیتی که برای شرکت در یک بازی سنتی موسوم به «سنگ‌گیرک» گردهم آمده‌بودند، آماج انفجار بمب‌ کارگذاری‌شده قرار گرفتند.
 
انفجار در شهرک جبرئیل؛ منطقه‌ای عمدتا شیعه‌نشین هرات رخ داد.
 
مسئولیت هر دو انفجار را گروه تروریستی داعش بر عهده گرفت.
 
همزمان در بدخشان نیز یک انفجار مرگبار، آمر امنیت فرماندهی پولیس طالبان را زخمی کرد و دو محافظ او را کشت.
 
اینکه به راستی دست داعش در پشت انفجارهای هرات و کابل است یا نه، هنوز تردیدهایی جدی وجود دارد؛ زیرا حتی در گذشته نیز که نبرد میان طالبان و داعش، تا این اندازه جدی نبود، درباره هویت و ماهیت داعش در افغانستان، تردیدهایی وجود داشت.
 
از سوی دیگر، پیش از این، طرف هایی که نمی خواستند هزینه های سنگین ناشی از جنایات تکان دهنده خود را متحمل شوند، بار اصلی مسئولیت کشتارهای شان را بر دوش داعش می انداختند.
 
آیا اکنون که طالبان بر کشور تسلط یافته و رسما داعش را ضعیف و ناتوان و بی اهمیت نشان می دهد، این برداشت قوت نمی گیرد که انفجارهای اخیر، لزوما کار داعش نیست و ممکن است دست های قدرتمند دیگری در پشت صحنه کار کنند؟
 
درباره هرات اما این تردید زیاد جدی نیست؛ زیرا افرادی که هدف قرار گرفته اند، غیرنظامیان شیعه هستند؛ کسانی که همواره برای همه طرف های جنگ در افغانستان – حتی دستگاه های نظامی و امنیتی جمهوری فاشیستی غنی و کرزی- هدف جنگی به حساب می آمدند و به هر بهانه ای آماج قرار می گرفتند؛ بدون آنکه حتی یک نفر به اتهام دست داشتن در آن جنایت های هولناک مبتنی بر ژنوساید عریان و بی رحم، مسئول شناخته و محاکمه و مجازات شود.
 
با اینهمه در کابل و بدخشان، ماجرا اندکی پیچیده است. به ویژه اینکه دستگاه های امنیتی طالبان نه اجازه دسترسی مستقیم رسانه ها به محل رویداد سرای شهزاده را دادند و نه آمار دقیق و واقعی را درباره قربانیان رویداد منتشر کردند.
 
آنها تلاش کردند آن را صرفا یک سرقت ساده عنوان کنند؛ در حالی که نتوانستند «دزد» را پیدا کنند.
 
در بدخشان اما یک ترور امنیتی اتفاق افتاد که چهره شماره دوم امنیتی آن ولایت را هدف گرفت، دو محافظ او را کشت و هدف اصلی را به شدت زخمی کرد.
 
مجموعه این رویدادها، یک نگرانی بزرگ را تقویت می کند و آن اینکه اندک اندک، وضعیت به سمت ناامنی و بی ثباتی می رود و این خطر وجود دارد که طالبان با فرافکنی درباره عوامل این انفجارها و کشتارها، ضعف و ناتوانی خود در مدیریت بحران را پنهان کنند و نخواهند این نگرانی از زیر به سطح بیاید و به یک ترس اجتماعی فراگیر تبدیل شود.
 
از سوی دیگر، آنها در نظر دارند تا دشمنان شان را همچنان ضعیف و بی اراده و ناتوان نشان دهند و به همین دلیل، نمی خواهند ناامنی های اخیر به عنوان قطعات گوناگون یک پازل، به مثابه یک جریان مرتبط و بهم پیوسته، به چشم بیاید.
 
با اینهمه، واقعیت را نمی توان تغییر داد. واقعیت این است که بیش از ۳۰ نفر در هرات کشته و زخمی شده اند و بیش از ۶۰ نفر دیگر هم در کابل و بدخشان. این آمار اندک نیست و نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت؛ به ویژه در حالی که فاصله میان این رویدادها تنها دو روز بوده و یک مرجع ضد امنیتی مشخص هم مسئولیت دو رویداد خونین از سه رویداد امنیتی مورد اشاره را پذیرفته است.
 
بنابراین طالبان برای نشان دادن قدرت، سیطره، تسلط و حاکمیت خود بر اوضاع، در روزهای آینده باید گام های مصمم تری بردارند و نشان دهند که از دشمنان امنیت و ثبات کشور، نیرومندتر اند و به سادگی توان عبور از چالش های امنیتی موجود را دارند. در غیر آن صورت، این خطر وجود دارد که در روزهای آینده، بحران از آنچه اکنون هست، دامنه دارتر شود و در آن صورت، کنترل آن نیز دشوارتر خواهد شد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین