۱

کشتار شیعیان؛ رویدادی که نباید عادی شود

چهارشنبه ۷ ثور ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۱۰
کشتار شیعیان و هزاره ها هرگز نباید از سوی هیچ مرجعی عادی جلوه داده شود و به رویدادی معمولی و روزمره تبدیل شود. این کشتارها باید در عالی ترین سطح از سوی حاکمان امارت، جدی گرفته شده و برای مهار آن تدابیری عملی و زودبازده سنجیده شود.
کشتار شیعیان؛ رویدادی که نباید عادی شود
بربنیاد گزارش‌ها پنج نفر از مردم ملکی متعلق به قوم هزاره در مسیر دره‌صوف – مزار شریف به گونه‌ای بی‌رحمانه توسط افراد ناشناس تیرباران شده‌اند.
 
قتل این ۵ نفر، روز سه شنبه ۶ ثور در شاهراه مزار شریف – شولگره به دره‌صوف در منطقه کوتل ریگ اتفاق افتاده‌است.
 
نام‌های افراد کشته‌شده خیرالله، غلام‌سخی، خلیفه سرور، محمد یونس و بازمحمد اعلام شده‌است.
 
هنوز هیچ گروهی مسئولیت این رویداد را برعهده نگرفته؛ اما قتل مسافران شیعه و هزاره در کشور، بی‌سابقه نیست.
 
از سوی دیگر، اخیرا موجی از کشتار شیعیان در کشور به راه افتاده و طی یک هفته اخیر، صدها دانش‌آموز و نمازگزار شیعه در کابل و مزار شریف، قربانی حمله‌های تروریستی شدند.
 
انعام الله سمنگانی؛ سخنگوی طالبان اما گفته ‌است که داعش در افغانستان حضور مستقیم ندارد و این حمله‌ها نشانگر «ضعف» آن گروه است.
 
این کشتارها اما نشان می دهد که یک برنامه سیستماتیک برای هدف قرار دادن یک گروه قومی و مذهبی خاص در جریان است که امنیت کشور را مختل کرده و مسئولان کنونی کشور را با چالشی جدی رو به رو کرده است.
 
چیزی که این خطر را تقویت می کند این است که یکی از افرادی که در تازه ترین رویداد توانسته از کشتار تروریست ها جان سالم بدر ببرد گفته است که موتری که اقدام به تعقیب آنها کرده بود، پرچم امارت اسلامی را داشته است. این نشان می دهد که تروریست ها از پرچم و نام و نشان طالبان برای  رسیدن به اهداف خود و ایجاد ناامنی و ارتکاب جنایت استفاده می کنند و این عمیقا خطرناک و هشدارآمیز است؛ نه تنها برای مردم عادی و افراد ملکی شیعه و هزاره که در معرض این کشتارهای جنایتکارانه قرار می گیرند؛ بلکه مهم تر از آن برای خود طالبان و حاکمان کنونی؛ زیرا اعتبار و اعتماد آنها را در نزد مردم، مخدوش می کند و تلاش های شان برای استقرار نظم و عدالت و ثبات در شعاع شریعت را زیر سؤال می برد.
 
بنابراین، امارت اسلامی طالبان مسئول است تا با ناامنی های مرگبار اخیر که یک اقلیت قومی و مذهبی خاص را هدف می گیرد به طور جدی مقابله کند و عوامل کشتارهای اخیر را هرچه زودتر شناسایی و دستگیر کرده و به پنجه قانون و عدالت بسپارد تا هم عوامل ناامنی و کشتار و ترور و تباهی مردم افغانستان از میان بروند و هم اعتماد مردم نسبت به حکومت امارت، احیا شود و پل های رابطه میان دولت و ملت ترمیم شود.
 
نکته مهم دیگر این است که کشتار سیستماتیک هزاره ها و شیعیان در افغانستان نباید به رویدادی عادی و روزمره تبدیل شود که هم حکومت، هم جامعه و هم جهان به آن عادت کنند و هیچکس تلاشی برای متوقف کردن این کشتارها و جنایت ها انجام ندهد.
 
این نگرانی جدی است که در مقایسه با کشتارهای خونین و خوف انگیز غرب کابل و مسجد سه دکان مزار شریف، آنچه در سمنگان درباره کارگران بی گناه هزاره اتفاق افتاده، از نظر آمار و ارقام، بسیار پیش پا افتاده به نظر برسد و به همین دلیل، نه از سوی دولت طالبان و مسئولان امنیتی آن و نه از سوی مردم کشور و سازمان ها و کشورهای خارجی، جدی گرفته شود.
 
این در حالی است که همه این رویدادها یک هدف عمده را دنبال می کند و از یک اراده خطرناک و جنایتکارانه و ضد انسانی و ضد اسلامی ناشی می شود و آن کشتار هدفمند و سیستماتیک شیعیان و هزاره ها است تا عرصه بر آنان تنگ شود و زندگی صلح آمیزشان در کشور به مخاطره بیافتد.
 
بنابراین، اینکه بیش از ۱۰۰ دانش آموز بی گناه در کابل و ده ها نمازگزار بی دفاع در مزار شریف به خاک و خون کشیده می شوند و ۵ کارگر هزاره در یک شاهراه عمومی به رگبار بسته می شوند، هیچ تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا هم عوامل ارتکاب این جنایت های هولناک یکی هستند و از یک منبع و مرجع دستور می گیرند و یک هدف را دنبال می کنند و هم طیف قربانیان شان یکی است.
 
برای جنایتکاران خونریزی که این اعمال شنیع را مرتکب می شوند، هیچ فرقی نمی کند که دانش آموزان پسر و دختر هدف قرار می گیرند یا نمازگزاران در حال نماز در مسجد و در ماه مبارک رمضان و یا کارگران بیچاره ای که برای یک لقمه نان در معدن ذغال سنگ کار می کردند. آنچه اهمیت دارد، کشتار شیعیان و هزاره ها است تا این سرزمین برای شان به جهنم تبدیل شود.
 
این خطری بزرگ برای امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور است و دولت حاکم بیش از هر مرجع دیگری در معرض اضرار و آسیب های این خطر قرار می گیرد؛ زیرا امنیت و حاکمیت آن تهدید می شود و یکپارچگی سرزمینی که از لوازم اقتدار ملی به حساب می آید در معرض فروپاشی قرار می گیرد.
 
بنابراین، کشتار شیعیان و هزاره ها هرگز نباید از سوی هیچ مرجعی عادی جلوه داده شود و به رویدادی معمولی و روزمره تبدیل شود. این کشتارها باید در عالی ترین سطح از سوی حاکمان امارت، جدی گرفته شده و برای مهار آن تدابیری عملی و زودبازده سنجیده شود؛ در غیر آن، تروریست ها و جنایتکاران با گسترش دامنه این کشتارها روز به روز به هدف نهایی خود یعنی ایجاد آشوب و بحران و ناامنی و بی ثباتی و در نهایت، تجزیه و تلاشی کشور نزدیک تر می شوند؛ چیزی که طالبان نمی خواهند و هرگز به نفع آنان نیست.
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین