۰

ظهور چین، زوال امریکا

يکشنبه ۶ حمل ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۱۹
چین در حال ظهور به عنوان یک ابرقدرت است و در مقابل اما امریکا که به طور مذبوحانه ای در حال دفاع از آخرین خاکریزهای تسلط خود بر سرنوشت ملت های دیگر به ویژه در خاور میانه است، به شدت احساس خطر می کند.
ظهور چین، زوال امریکا
چندی پیش اعلام شد که ایران و عربستان سعودی با میانجیگری چین برای از سرگیری روابط دوجانبه توافق کرده ‌اند و وزیران خارجه دو کشور برای بازگشایی سفارت ‌ها به‌زودی با یکدیگر دیدار خواهند کرد.
 
چین گفته که هیچ «انگیزه نهانی» برای میانجیگری میان دو کشور ندارد و نمی کوشد هیچ «خلأی» را در خاورمیانه پر کند.
 
یک سخنگوی وزارت خارجه چین گفت: «ما به کشورهای خاورمیانه به عنوان تعیین کنندگان سرنوشت این منطقه احترام می‌ گذاریم و با رقابت‌ های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه مخالفیم.»
 
«چین هیچ قصدی برای پر کردن به اصطلاح خلأ یا ایجاد بلوک ‌های ویژه ندارد و آن را دنبال نخواهد کرد... چین همچنان تخصص و پیشنهادهایش را برای تحقق صلح و آرامش در خلیج فارس ارائه خواهد کرد و به ایفای نقش به عنوان یک کشور بزرگ مسئول در این فرایند ادامه خواهد داد.»
 
به نظر نمی رسد‌ که این توضح چین به ویژه برای کشورهایی مانند امریکا، قناعت بخش و کافی باشد. امریکا به وضوح دریافته است که نقش آفرینی چین در مناقشات بزرگ دنیای امروز از بحران در روابط ایران و اعراب و جنگ روسیه و اوکراین تا سرنوشت مسلمانان روهینگیا در میانمار، نشانه یک تغییر بزرگتر است و آن ظهور چین به عنوان یک ابرقدرت می باشد که به سرعت در حال پشت سر گذاشتن امریکا است.
 
اگرچه چین اخیرا در تلاش است تا برای جنگ مرگبار و راهبردی اوکراین نیز یک راه حل میانه و صلح آمیز پیدا کند و در این زمینه یک طرح صلح ۱۲ ماده ای را نیز ارائه کرده که با استقبال محتاطانه همه طرف ها رو به رو شده؛ اما موفقیت چین در برقراری دوباره روابط سیاسی میان ایران و عربستان و در پی آن، آشکار شدن نشانه های کاهش تنش میان ایران و امارت، ایران و بحرین، سوریه و امارات، سوریه و عربستان و... یک گام بسیار بزرگ و اساسی برای ظهور چین به عنوان یک ابرقدرت بود.
 
این اقدام که در پی سفر مهم شی جین پینگ؛ رییس جمهوری چین به خاور میانه و شرکت او در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس رخ داد، به معنای آن است که امریکا دیگر تنها بازیگر مهم ترین منطقه جهان یعنی خاور میانه نیست. چین از فاصله ای که میان اعراب و امریکا به ویژه پس از ماجرای قتل فجیع جمال خاشقجی آغاز شد و با خروج غیرمسئولانه امریکا از افغانستان و تشدید تردیدهای اعراب و دیگر متحدان امریکا نسبت به صداقت واشنگتن به تعهدات امنیتی و استراتژیک خود در قبال آنها انجامید، افزایش یافت، به خوبی بهره برداری می کند.
 
از سوی دیگر، اعراب در جریان جنگ اوکراین، تقابل غرب با روسیه و نیز نوسانات و نابه سامانی های شدید اقتصاد جهانی با تلاطم در بازار نفت، نشان دادند که دیگر برده های گوش به فرمان امریکا نیستند و نمی خواهند هزینه تقلای نفسگیر امریکا و غرب برای حفظ جایگاه ممتاز خود به عنوان ابرقدرت را بپردازند.
 
رهبران عرب ظاهرا به این نتیجه رسیده اند که معادلات استراتژيک و مدیریت راهبردی جهان به وضوح در حال تغییر و انتقال از غرب به شرق است و اگر آنها می خواهند همچنان به نقش آفرینی شان در آینده ادامه دهند و بخشی مهم از این تغییر باشند، باید در جانب برنده بایستند و روی اسپ بازنده شرط بندی نکنند.
 
افزون بر این، برای دیکتاتورهای فاسد عربی، این مساله نیز اهمیت زیادی دارد که روسیه و چین که در حال خارج کردن قدرت مدیریت جهان از دست امریکا و غرب و پایان دادن به جهان تک قطبی تحت سیطره امریکا هستند، دغدغه دموکراسی، حقوق بشر و مشروعیت دولت های ملی را ندارند؛ بنابراین، اگر آنها به روسیه و چین نزدیک شوند و از امریکا فاصله بگیرند، هم آینده را در اختیار خواهند داشت و هم نیازی به پاسخگویی در قبال معیارهای غرب در حوزه حقوق بشر و دموکراسی نخواهند بود.
 
به لحاظ اقتصادی و نظامی نیز چین و روسیه قادر به پر کردن جای امریکا در خاور میانه هستند و همین اکنون چینی ها و روس ها در صدد فعال کردن پروژه های بلندپروازانه اعراب برای راه اندازی نیروگاه های اتمی اند؛ ضمن آنکه چین با هوشمندی، روابط ایران و عربستان را ترمیم می کند تا هردو طرف در سایه توسعه طلبی چینی، احساس امنیت و قدرت کنند و منافع راهبردی شان در شعاع شراکت سیاسی، محفوظ و مصون باقی بماند.
 
به این ترتیب، همه نشانه ها حاکی از آن است که چین در حال ظهور به عنوان یک ابرقدرت است و در این مسیر البته به همکاری و همراهی راهبردی و شراکت استراتژيک قدرت هایی مانند روسیه نیاز دارد.
 
در مقابل اما امریکا که به طور مذبوحانه ای در حال دفاع از آخرین خاکریزهای تسلط خود بر سرنوشت ملت های دیگر به ویژه در خاور میانه است، به شدت احساس خطر می کند و برای ایجاد موانع بزرگ و سنگین و به احتمال زیاد خطرناک و ویرانگر در مسیر کنونی چین، تلاش خواهد کرد و از همه ابزارهایش سود خواهد برد.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین