۰

انفجار بدخشان، طالبان علیه طالبان؟

شنبه ۲۰ جوزا ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۴۷
تصور می کنیم که طالبان در تامین امنیت معاون والی خود در بدخشان یا والی شان در بلخ، دچار سهل انگاری شده یا ضعیف عمل کرده یا فریب خورده اند؛ بنابراین «داعش» توانسته رخنه و نفوذ کند و عملیات مورد نظر خود را با موفقیت به اجرا درآورد؛ اما آیا تکرار باربار یک اشتباه قابل توجیه است؟
انفجار بدخشان، طالبان علیه طالبان؟
گروه داعش روز جمعه، ۱۹ جوزا، با نشر بیانیه‌‌ای مسئولیت انفجار انتحاری پنج‌شنبه هفته گذشته در مراسم فاتحه‌‌خوانی نثاراحمد احمدی؛ معاون پیشین والی طالبان در بدخشان را پذیرفت.
 
انفجار صبح پنج‌شنبه در مسجد نبوی فیض‌آباد دست‌کم ۱۳ نفر کشته و بیش از ۳۰ زخمی برجای گذاشت.
 
شاخه خراسان گروه داعش در بیانیه‌ای که در کانال تلگرامی «اعماق» وابسته به این گروه منتشر شده گفته که «حمله‌ انتحاری» توسط عامل این گروه انجام شده است.
 
در این انفجار انتحاری چندین مقام محلی طالبان از جمله صفی‌الله صمیم یفتلی؛ فرمانده پیشین پولیس بغلان طالبان، حاجی اکرم خان؛ از مقام‌های محلی طالبان و ضیاء الحق ابوذر؛ از اعضای حزب جمعیت اسلامی کشته شدند.
 
همچنین ‏فیض الله آماج؛ فرمانده محلی طالبان، بصیرخان خالد؛ عضو حزب جمعیت اسلامی و مولوی جمیل؛ رییس محاکم طالبان در جمع زخمی‌های رویداد هستند.
 
حزب جمعیت اسلامی این انفجار را ناشی از اختلافات داخلی طالبان دانسته است؛ اما اگر موضع گیری جمعیت اسلامی را به عنوان یک جریان سیاسی ضد طالبان، به مثابه دیدگاهی غیر بی‌ طرفانه و چه بسا خصمانه علیه طالبان، نادیده بگیریم آیا قراین دیگری نیز وجود دارد که چنین برداشتی را تایید کند؟
 
این پرسش از آن حیث مطرح می شود که بیانیه جمعیت اسلامی، تقریبا بعد از واکنش های گسترده کاربران در شبکه های اجتماعی منتشر شد که در اکثر آنها مردم مدعی شده بودند که این کشتار، بخشی از یک جنگ قدرت در درون طالبان است و ارتباطی به داعش و دیگر گروه های معارض ندارد.
 
این حجم از واکنش هماهنگ نسبت به یک رویداد که همگی مؤید یک روایت بود، نمی تواند یک اقدام سازمان یافته تبلیغاتی برای تضعیف طالبان از سوی دشمنان آنها تلقی شود. به بیان دیگر، هیچ مرجع قدرتمندی وجود ندارد که این میزان واکنش هماهنگ و مشابه درباره یک اتفاق را هدایت، مدیریت و رهبری کرده باشد؛ بنابراین، هنگامی که شمار زیادی از مردم درباره حقیقتی یگانه اظهار نظر می کنند، پس باید به دنبال حقیقت رفت و آن را کشف کرد.
 
در ادامه، قرینه هایی را که بر وجود یک جنگ درونی میان جناح های رقیب طالبان در پشت پرده کشتار بدخشان شهادت می دهند را یکی یکی بررسی می کنیم:
 
۱. نخستین قرینه این است که درگیری های خونین میان جناح های رقیب طالبان، مسبوق به سابقه بوده و رویداد غیرمعمولی محسوب نمی شود. کشته شدن فرمانده «فاتح ارگ» در شفاخانه سردار داوود، انفجارهای بحث برانگیز در چند مدرسه «جهادی» و ترور شماری از چهره های تندرو حامی برخی جریان های خاص طالبان یا شبکه حقانی، ترور بحث برانگیز والی طالبان در بلخ و اخیرا هم ترور معاون والی طالبان برای بدخشان، رویدادهایی هستند که عموما به داعش نسبت داده شده اند؛ اما در ادامه مشخص شده که این بخشی از یک جنگ خونین قدرت است که در پشت صحنه جریان دارد.
 
۲. اگرچه در مواردی برخی افراد ظاهرا از سوی طالبان دستگیر شده و «اعتراف» کرده اند که عضو داعش اند و در ترورها دست داشته اند؛ اما این می تواند یک ترفند اطلاعاتی برای انحراف افکار عمومی و پنهان کردن حقیقت باشد؛ کاری که دستگاه امنیت ملی دولت سرنگون شده هم به صورت حرفه‌ای تری انجام می داد و در دیگر دستگاه های جاسوسی جهان هم یک حربه کهنه و پوششی نخ‌نما شده محسوب می شود.
 
۳. داعش در افغانستان به سبک دیگر اقمار آن در دیگر کشورهای خاور میانه، یک نیروی مستقل نیست؛ بلکه بخشی از شبکه ترور است که بدنه اصلی آن به طالبان و شبکه حقانی وصل است و در گذشته، پیوندهای پیچیده ای نیز با دستگاه امنیت ملی دولت سرنگون شده و حتی نیروهای ناتو و امریکایی داشت. بنابراین، نسبت دادن یک رویداد امنیتی مرگبار به داعش، ساده ترین کاری است که سازمان های امنیتی برای شانه خالی کردن از مسئولیت می توانند انجام دهند و طالبان هم این شیوه تکراری را تقلید می کنند. این در حالی است که داعش هم بخشی از طالبان است و در پشت پرده همه آنها به سرچشمه های ترور متصل می شوند.
 
۴. تصور می کنیم که طالبان در تامین امنیت معاون والی خود در بدخشان یا والی شان در بلخ، دچار سهل انگاری شده یا ضعیف عمل کرده یا فریب خورده اند؛ بنابراین «داعش» توانسته رخنه و نفوذ کند و عملیات مورد نظر خود را با موفقیت به اجرا درآورد؛ اما آیا تکرار باربار یک اشتباه قابل توجیه است؟ آیا ترور یک مقام توسط عامل انتحاری و بلافاصله پس از آن، ترور مقام های بیشتر در مراسم ترحیم او می تواند کار یک گروه تروریستی خارجی باشد؟
 
به این ترتیب، آنچه در بدخشان رخ داد، ادامه رویدادهای مشابه امنیتی در گذشته است که همگی در کنار هم قطعات یک پازل را می سازند و آن جنگ طالبان علیه طالبان است.
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین