۰

فرمت مسکو، طالبان و لابی‌های‌شان

يکشنبه ۲۶ سنبله ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۵۲
طالبان به طرز خطرناکی در حال فعال کردن لابی های شان در کشورهای هدف هستند. به تازگی یک سازمان «خیریه اسلامی» در لندن، شماری ملای انگلیسی را به کابل اعزام کرد و آنان در بازگشت به تبلیغ علنی، مستقیم و گسترده از طالبان پرداختند. همین کار در آستانه نشست فرمت مسکو در روسیه نیز در حال انجام است و یک سازمان «خیریه» دیگر در شهر کازان از دولت مسکو خواسته که درباره به رسمیت شناختن رژیم طالبان بحث شود.
فرمت مسکو، طالبان و لابی‌های‌شان
در حالی که نشست فرمت مسکو درباره افغانستان قرار است به تاریخ ۷ میزان در شهر کازان روسیه برگزار شود و گفته می‌شود که امیرخان متقی؛ وزیر خارجه طالبان نیز در آن شرکت می‌کند، رستم خابیبولین؛ رییس یک «بنیاد خیریه» در شهر کازان از روسیه خواسته که در این نشست درباره به رسمیت شناختن طالبان صحبت شود.
 
او که حامی طالبان است، در ماه اپریل سال گذشته با جمال‌ناصر غروال؛ کاردار طالبان در سفارت افغانستان در مسکو دیدار کرده بود.
 
ضمیر کابلوف؛ نماینده ویژه رییس‌ جمهور روسیه در امور افغانستان اما می‌گوید که «هنوز خیلی زود است که درباره به رسمیت شناختن طالبان صحبت کنیم».
 
ضمیر کابلوف پیشتر هم گفته بود که موضوع تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان در دستور کار این نشست است.
 
به گفته آقای کابلوف، تاکنون هیچ پیشرفتی در مورد تشکیل چنین حکومتی به دست نیامده است.
 
موضع رسمی روسیه در قبال رژيم طالبان، تا حدود زیادی شفاف و مشخص است. مسکو در زمان حضور نیروهای امریکایی و ناتو روابط پیدا و پنهان پیچیده ای با طالبان داشت و پس از تسلط آنها بر افغانستان نیز از معدود کشورهایی بود که روابط خود را با طالبان حفظ کرد، سفارت خود را علیرغم حمله تروریستی منسوب به داعش که به مرگ دو دیپلمات ارشد روس و شماری از متقاضیان افغان منجر شد، باز نگه داشت و در مواردی، میزبان مقام های طالبان بوده است.
 
با اینهمه مسکو با وجود واگذاری سفارت افغانستان در مسکو به طالبان، هرگز از مطالبه اصلی خود یعنی لزوم تشکیل دولت فراگیر با مشارکت معنی دار تمام اقوام و اقلیت های کشور، عقب نشینی نکرده است.
 
موضع گیری های مقامات روس درباره ماهیت قومی و ایدئولوژیک دولت طالبان در مواردی با پاسخ تند طالبان رو به رو شده است و این نشان می دهد که روابط کابل – مسکو، برخلاف ارزیابی های اولیه، در مسیر مثبت قرار ندارد.
 
افزون بر این، روسیه به مناسبت های گوناگون و در سطوح مختلف، میزبان هیات هایی از جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود بوده است؛ رویدادی که نشانگر تمایل ضمنی روسیه به تقویت جبهه ضد طالبان به مثابه یک اهرم فشار و آلترناتیوی در برابر تبانی پنهانی طالبان با امریکا محسوب می شود.
 
تصور می شود که پس از نشست اخیر هیات مهم امریکایی و مقام های ارشد طالبان در دوحه قطر که پشت درهای بسته برگزار شد و تقریبا هیچ نتیجه مشخصی از آن به بیرون درز نکرد، مسکو در حفظ فاصله خود از طالبان، مصمم تر شد و نسبت به ماهیت امریکایی رژيم کابل، اطمینان بیشتری حاصل کرد.
 
در کنار همه اینها رشد و تقویت تروریزم، افزایش تحرکات مرزی در نوار شمالی کشور، توسعه کشت و تولید و قاچاق مواد مخدر و مشارکت برخی چهره های ارشد رژيم طالبان در آن و نگرانی های گسترده و مستمر همسایگان شمالی افغانستان از وضعیت سیاسی، امنیتی کشور ما، از دیگر عواملی است که روسیه را به تجدید نظر آرام نسبت به سیاست خارجی خود در قبال طالبان، ترغیب می کند.
 
به عنوان نمونه، حتی اگر هیچ مقام روس، علیه طالبان، موضع نگیرد و رویکردهای ایدئولوژیک، قومی و پیوندهای پیچیده و همه جانبه آن با تروریزم بین المللی و شبکه های تروریستی منطقه ای را به چالش نکشد، اینکه متحدان، شرکا و هم پیمانان سنتی مسکو در آسیای مرکزی، به طور پیوسته درباره این مسایل، موضع می گیرند، ابراز نگرانی می کنند، هشدار می دهند، مانورهای نظامی، امنیتی و استخباراتی برگزار می کنند و با تشکیل ائتلاف ها، نشست ها و همایش ها درباره این موارد، صحبت می کنند، راهبرد می سازند و برنامه می ریزند، خود نشانگر آن است که روسیه هم در متن و محور این تحرکات قرار دارد و قویا از آنها حمایت می کند. این خود، فاصله میان مسکو و کابل را بیشتر می کند و روسیه را در برابر منافع مورد نظر طالبان قرار می دهد.
 
با اینهمه، طالبان به طرز خطرناکی در حال فعال کردن لابی های شان در کشورهای هدف هستند. به تازگی یک سازمان «خیریه اسلامی» در لندن، شماری ملای انگلیسی را به کابل اعزام کرد و آنان در بازگشت به تبلیغ علنی، مستقیم و گسترده از طالبان پرداختند. همین کار در آستانه نشست فرمت مسکو در روسیه نیز در حال انجام است و یک سازمان «خیریه» دیگر در شهر کازان از دولت مسکو خواسته که درباره به رسمیت شناختن رژیم طالبان بحث شود.
 
این نشان می دهد که طالبان با استفاده از نفوذ و ارتباط ایدئولوژيک خود با جریان ها و نهادهای تندرو و افراط گرا در درون جوامع هدف، در حال هسته گذاری، نفوذ و لابی گری هستند.
 
این بسیار خطرناک است، موجب گسترش افکار افراط گرایانه در جوامع یادشده می شود، ایدئولوژی خطیر طالبان را توسعه می دهد و از آن تبلیغ می کند و در نهایت، ممکن است به دامن گستر شدن تفکر طالبانی در کشورهایی مانند روسیه و انگلیس و... منتهی شود.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین