حزبالتحریر افغانستان، به رسمیت شناختن طالبان از سوی روسیه را محکوم کرده و آن را خیانتی به اصول حاکمیت اسلامی دانسته است.
این گروه هشدار داده که چنین اقدامی، طالبان را بهسوی پذیرش نظم سکولار جهانی سوق میدهد و آنها را از مسیر برپایی یک نظام اسلامی واقعی دور میسازد.
به باور حزبالتحریر، این نوع حمایتها در راستای منافع قدرتهای خارجی است و پایههای یک دولت اسلامی حقیقی را سست میکند.
آنچه از سوی حزبالتحریر بیان شده، تنها یکی از واکنشهای گروههای افراطی به تصمیم بحثبرانگیز روسیه برای به رسمیت شناختن رژیم طالبان در افغانستان است.
واقعیت این است که در پشت پرده، بسیاری از گروههای جهادگرا نسبت به نزدیک شدن غیرمعمول طالبان به روسیه که سابقه تعلق ایدئولوژیک به کمونیسم دارد و همچنان بقایای نظام کمونیستی بر سرنوشت سیاسی روسیه حاکماند، حساسیت خطر میکنند.
به نظر میرسد استقبال محتاطانه بسیاری از رهبران و جناحهای نزدیک به طالبان از تصمیم روسیه برای شناسایی رسمی این رژیم نیز ریشه در همین نکته دارد. آنها بهواقع نگران این موضوع هستند که مشروعیت دادن روسیه به رژیم طالبان، چهبسا از این رژیم در نزد جهادگرایان افراطی، سلب مشروعیت کند و بسترها و بهانههای لازم برای تضعیف ایدئولوژی بهاصطلاح اسلامی رژیم طالبان از سوی گروههای رقیب را فراهم سازد.
موضوع مهم دیگری که به این نگرانی دامن میزند این است که روسیه، یکی از مهمترین انگیزههای خود برای شناسایی رسمی رژیم طالبان را مقابله این رژیم با داعش عنوان کرده است. به باور آگاهانی که مسائل مربوط به افراطگرایی را دنبال میکنند، این اقدام مسکو میتواند به داعش امکان یارگیری حتی از میان افراد وفادار به رژیم طالبان و جهادگرایان تندرو در ساختار این رژیم را بدهد. داعشیها بهسادگی میتوانند با برجسته کردن روابط طالبان با روسیه و استناد به سوابق کمونیستی حاکمان کنونی مسکو، مشروعیت رژیم طالبان را زیر سؤال ببرند و ادعاهای آنها مبنی بر استقرار نظام بهاصطلاح خالص اسلامی و اجرای شریعت محمدی را بهراحتی به چالش بکشند.
افزون بر این، حمایت همهجانبه روسیه از کارزار طالبان علیه داعش، حتی اگر این گروه اهریمنی از این رویداد برای یارگیری و جذب نیرو و تضعیف ادعاهای ایدئولوژیک طالبان بهرهبرداری هم نکند، به خودی خود مشروعیت طالبان را تضعیف میکند و این انگاره را تقویت خواهد کرد که در کارزار داعش-طالبان، این داعشیها هستند که در برابر یک رژیم وابسته به روسیه و مورد حمایت کمونیستها مبارزه میکنند—بنابراین مشروعیت دارند.
در نتیجه، آنچه از سوی حزبالتحریر در واکنش به شناسایی رسمی رژیم طالبان از سوی روسیه ابراز شده، موضع مشترک بسیاری از گروههای افراطی رقیب طالبان محسوب میشود و نشان میدهد که رهبران طالبان حتی اگر بخواهند، نمیتوانند از زمینهای که تصمیم روسیه برای آنها فراهم کرده بهخوبی بهرهبرداری کنند و بنیانهای حاکمیت خود را قویتر سازند.
در همین زمینه، گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد شبکه حقانی، که بهطور سنتی به بلوک غربی قدرت نزدیک است و از عوامل مورد حمایت سازمانهای جاسوسی و استخباراتی امریکا و غرب در درون ساختار طالبان محسوب میشود، نهتنها از تصمیم روسیه استقبال نکرده؛ بلکه در پشت پرده به رایزنیهای دوجانبه با القاعده و سایر گروههای تروریستی پرداخته تا اردوگاه طالبان نزدیک به شرق را تضعیف کند و اجازه ندهد که سایر گروههای افراطی و تروریستی از این رویداد بهعنوان یک اهرم فشار و پاشنه آشیل برای تضعیف رژیم طالبان استفاده کنند.
اگر این گزارشها درست باشد، به معنای آن است که ماه عسل طالبان و روسیه زودتر از آنچه انتظار میرود به پایان میرسد و چالشهای واقعی در روابط دوطرف بهزودی آغاز خواهد شد.
این همان چیزی است که حتی ناظران روسی را نیز نسبت به پیامدهای تصمیم یکجانبه مسکو درباره شناسایی رسمی رژیم طالبان نگران کرده است. آنها میگویند هدف اساسی روسیه از شناسایی رسمی طالبان، مقابله با افراطگرایی و گروههای تروریستی فعال در افغانستان است که امنیت ملی روسیه و متحدان راهبردی این کشور در آسیای مرکزی را تهدید میکنند؛ اما نکته نگرانکننده این است که شناسایی یک رژیم حامی تروریزم که پیوندهای پیچیدهای با گروههای افراطی و تروریستی منطقهای و بینالمللی دارد، نهتنها ممکن است تهدیدهای امنیتی علیه روسیه و متحدان آن را تضعیف نکند، بلکه موجب تقویت چندبرابر آنها شود.
افزون بر این، هیچ دلیلی وجود ندارد که نشان دهد برقراری روابط عادی با یک رژیم نامشروع در کابل توسط روسیه، به تضعیف بیشتر مشروعیت این رژیم کمک نکند و همین امر موجب تقویت و توسعه گروههای تروریستی رقیب طالبان در افغانستان و منطقه نشود.
محمدرضا امینی – جمهور